قسمت اول: شناخت ضرورت و مفهوم غیرت..
قسمت دوم: دیدگاه اسلام نسبت به غیرت..
متعَلِّقین و افراد تحت تکفّل مانند زن، فرزند، خویشان.
قسمت چهارم: اهمیت نقش زنان در غيرت مردان.
قسمت پنجم: عوامل تخریب کننده غیرت..
درس پنجم: غیرت
اهداف آموزشی:
۱)اهمیت فهم صحیح از مفهوم غیرت و تعریف آن
۲) بررسی جایگاه غیرت در مقابل حسادت و مفاهیم نزدیک دیگر
۳) شناخت سرچشمه های غیرت
۴) آگاهی از امور تخریب کننده غیرت
۵) اثر غیرت مرد بر عفت خودش و دیگران
مقدمه:
از این درس به بعد تلاش شده تا به هر کدام از موارد شبکه مسائل عفاف (ابعاد سبک زندگی عفیفانه ) به صورت جزئی و دقیق پرداخته شود که در این درس از موضوع مهم و کلیدی غیرت آغاز می کنیم.
غيرت از فضيلت هاي الهي و انساني است كه همواره حافظ و نگاهبان ناموس خداوندـ دين و آيين اوـ و ناموس انسان و جامعه در برابر ضدارزش ها و عوامل انحراف زا مي باشد كه نتيجه ي آن تأمين و استمرار شرف انساني و امنيت اجتماعي و نسل پاك بوده و منشأ فطري و آسماني دارد. غيرت از اوصاف و كمالاتي محسوب مي شود كه بر پايه ي آن حافظ دو نظام خلقت و شريعت است؛ در ابتدا لازم است به تعریف غیرت در لغت پرداخته و تبیین صحیح از غیرت بسیار حائز اهمیت است ، چرا که برخی آن را با حسادت در یک مرتبه قرار می دهند .
از مطالب مهم این درس ، بررسی غیرت در روایات می باشد . محدوده غیرت ورزی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است . در همین رهگذر نیز حد ومرز غیرت ورزی و غیرت مرتبط با عفاف گرایی بیان می شود . در ادامه به منشأ وریشه غیرت در روایات می پردازیم و به نقش ایمان ،شجاعت ،محبت و مهربانی و احساس مسئولیت در شکوفایی غیرت اشاره می کنیم.
قسمت اول: شناخت ضرورت و مفهوم غیرت
ضرورت غیرتمندی
در در بیان نورانیای از امام صادق(ع) چنین آمده است: «اِذا لَمْيَغُرِ الرَّجُلُ فَهُوَ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ»[۱] ؛ «اگر انسانى غیرت نداشته باشد قلبش وارونه است».
قلبِ انسان، محل و ظرف تلألؤ انوار الهی است و هراندازه این ظرف وسیعتر و پاکتر باشد، انوار و فیوضات بیشتر و نابتری در آن قرار میگیرد و بالعکس اگر قلبِ آدمی، ناپاک شود و یا وارونه و واژگون شود دیگر نمیتواند انوار و برکات الهی را جذب کند و از حیات معنوی و انسانی، محروم میگردد.
قلب انسان بیغیرت، چون ظرفی واژگون میماند بنابراین نمی تواند چیزی را در خود جای و قابلیّت جلبِ رحمت الهی را نخواهد داشت
و در روایت دیگری از امام صادق (ع)نقل شده است که فرموده اند:خداوند غیور است و تمام غیرتمندان را دوست دارد،و روح ایمان را از مردی که غیرت ورزی نمیکند ، گرفته وملائکه او را دیوث می نامند
[۲]بر اساس این روایت نورانی، انسان باید غیرت و حمیّت خود را نسبت به ناموسش ابراز کند و در غیرتورزی کوتاهی نکند واگرنسبت به غیرت ،سهل انگار و بیتفاوت باشد، دچار مرگ معنوی و محرومیّت از حلاوت ایمان میشود.
غیرت در لغت
غیرت در لغت به معنای حالتی در طبیعت انسان است که موجب نفرت و ممانعت از مشارکت و برخورداری دیگران در امر مورد علاقهاش میباشد.[۳] همچنین به معناي حميّت و غضب[۴]، ناموس پرستي و رشك بردن نیز آمده است. این واژه در اصل از تغيير و تغيّر گرفته شده، چون غالباً چهره شخص غيور هنگام دفاع، متغير و دگرگون ميشود و نشانههاي دفاعِ جدي و شديد در چهرهاش ديده ميشود. واژۀ غیرت در مواردي به كار ميرود كه چيزي حقّ اختصاصي شخص يا گروهي است و ديگران ميخواهند حريم آن را بشكنند و صاحب آن، به دفاعِ شديد برميخيزد.[۵] به عبارت دیگر، غیرت به معنای دفاع از چیزی محبوب در برابر هرگونه دستبرد و تجاوز است.
ملا احمد نراقی می گوید: «غیرت از شرایف ملکات و فضایل صفاتی است که آدمی نگاهبانی کند دین خود را و عِرْض خود و اولاد و اموال خود را، و از برای محافظت و نگاهبانی هریک، طریقه ای است که صاحب غیرت و حمیّت،(ایمانی) از آن تجاوز نمی کند»[۶].
علّامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان گفته است: «غیرت عبارت است از دگرگونی انسان از حالت عادی و اعتدال؛ به طوری که انسان را برای دفاع و انتقام از کسی که به یکی از مقدّساتش ـ اعم از دین، ناموس و یا جاه و امثال آن ـ تجاوز کرده، از جای خود می کند. این صفت غریزی، صفتی است که هیچ انسانی به طور کلّی از آن بی بهره نیست. پس غیرت یکی از فطریات آدمی است و اسلام هم دینی است که بر اساس فطرت تشریع شده »[۷].
غیرت در جهان هستی
اگر برای حساسیت روی زیر مجموعه مراتبی قائل شویم می توانیم ردپایی از این معنا از غیرت حتی در حیوانات نر و حرارتی که در زمان خطر و تعرض اجنبی به افراد تحت تکفلش نشان می دهد پیدا کرد به این معنی که در مصادیقی روشن مانند خروس که اتفاقا در همین جهت هم این حیوان ستوده شده همچنان که امام رضا (علیه السلام) فرمود: در خروس سفید پنج صفت از اوصاف انبیاء هست: ۱٫شناخت و آگاهی او به وقت نماز. ۲٫غیرت دارد. ۳٫ با سخاوتمند است. ۴٫نترس و شجاع است. ۵٫به زن ها رسیدگی می کند[۸] که نامش را غیرت غریزی می گذاریم.
در مرتبه بعدی غیرت می تواند در سطح انسانی و به دلیل حفظ آبرو باشد یعنی فرد ممکن است مسلمان نباشد ولی به دلیل تربیت صحیح و رشد در یک خانواده اصیل و متمدن می داند که باید از خانواده اش در مقابل آسیبهای اجتماعی بی تاوت نباشد که ما نام این سطح از غیرت را غیرت فطری می گذاریم که بدون ایمان هم به حداقل می تواند متصف شود .
اما مرتبه عالی غیرت ،غیرت ایمانی است که اصلش را از مراتب قبلی می گیرد ولی قواعدش را از دین دریافت می کند.غیرت مورد نظر ما در اینجا، غیرت ایمانی است که حدود آن را دین تعیین می کند و جلوی افراط و تفریطها را می گیرد.
قسمت دوم: دیدگاه اسلام نسبت به غیرت
· عناوین غیرت ورزی مورد تایید اسلام
در جمع بندی معانی مختلفی که بیان شد میتوان چنین بیان کرد که: غیرت عبارتست از صفتی نفسانی که انسان را وادار به دفاع، برخورد و واکنش شدید نسبت به متعرضین به نوامیس مینماید و مراد از ناموس میتواند هر امر مهم و حیاتی و مورد اهتمامی باشد از جمله:
دین و آیین
امام علی(ع) نیز هنگام لشکرکشی سپاه معاویه به اراضی مسلمانان و قتل و غارت مردم مسلمان و غیر مسلمان، خطاب به کوفیان میفرماید: «فَيا عَجَباً عَجَباً! وَاللّهِ يُميتُ الْقَلْبَ، وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ اجْتِماعُ هؤُلاءِ الْقَوْمِ عَلى باطِلِهِمْ، وَ تَفَرُّقُكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ. فَقُبْحاً لَكُمْ … يُغارُ عَلَيْكُمْ وَ لاتُغيرُونَ.»[۹]؛ «شگفتا! به خدا که هماهنگى این مردم در باطل خویش و پراکندگى شما در حقّ خود، دل را مىمیراند و اندوه را تازه مىگرداند. وای بر شما (که چقدر بیغیرتید) … شما را غارت میکنند و شما ننگى ندارید» (کنایه از اینکه چرا غیرت نمیورزید)
عرض و آبرو مومن
«پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخيهِ كانَ لَهُ سبعونَ اَلفَ حجابٍ مِنَ النّار.
کسي که از حيثيت و آبروي برادر ديني خود دفاع کند براي او هفتاد هزار سپر از آتش جهنم خواهد بود. [۱۰]
متعَلِّقین و افراد تحت تکفّل مانند زن، فرزند، خویشان.
باید توجه داشت مراد از متعلقین کیست؟ گاهی عدهای به واسطۀ رابطۀ خویشی (نسبی و سببی) تعلُّق به فردی دارند و گاهی به واسطۀ هم آیین و هم مذهب بودن تعلّق دارند که هر دوی آنها مراد است از این روست که در اسلام نسبت به غیرت ورزی و دفاع از زن و فرزندان سایر مسلمین اهتمام نشان داده شده است.
اموال و داراییهای مادی؛ اعم از داراییهای شخصی، ملّی و اسلامی. بنابراین تمامیّت ارضی ملّی و همینطور تمامیّت ارضی سایر ممالک اسلامی که از جملۀ داراییهای مادی به شمار میآید نیز جزء نوامیس به شمرده میشود و از این روست که اگر دشمن به یکی از سرزمینهای اسلامی حمله کند بر تمامی مسلمین در تمامی نقاط ممالک اسلامی دفاع از آن واجب است.[۱۱]
نمادها وشعائر اسلامی و مذهبی؛ مانند خانۀ خدا[۱۲]، مسجد نبیاکرم (ص) ، قبور ائمۀ معصومین، محرم و صفر و حجاب اسلامی و … باید از این شعائر محافظت کرد و این افراد جایگاه ویژه نزد خدا دارد[۱۳]
داراییهای معنوی و هویّتی؛ که از مهمترین نوامیس است چرا که اگر هویّت و فرهنگ اسلامی در جامعۀ مسلمین مخدوش شود زمینۀ بی حرمتی به سایر نوامیس نیز محیا میشود. هر اجتماعی موظف است از هویت تمدنی خود حراست کند و الا فرهنگ او کم کم تحت تأثیر دیگر فرهنگها قرار خواهد گرفت و از بین خواهد رفت.
· فرق غیرت با تعصّب و حمیّت
بسیاری از مواقع در کنار کلمۀ غیرت، تعصّب و حمیّت نیز به کار میرود که لازم است رابطۀ این دو با غیرت تبیین شود.
واژة تعصّب از ماده “عصب” در لغت به معناي رشتههايي است كه مفاصل را به هم ارتباط ميدهد، سپس هرگونه ارتباط و به هم پيوستگي – اعم از مثبت و منفی یا منطقی و غيرمنطقي- را تعصّب ناميده اند[۱۴] و به تعبيري ديگر به معناي جانبداري كردن از شخص يا جریان یا مسلک و مذهب خاصی و همینطور حمايت و ياري كردن و به چيزي دلبسته و مقيّد بودن و سخت از آن دفاع كردن میباشد.[۱۵]
و امّا واژة “حميّت” از مادّه “حمي” به معناي حرارت است و سپس در معناي غضب و به معناي نخوت و تعصب آميخته با غضب به كار رفته است.[۱۶] که هم می تواند در معنی ممدوح و هم مذموم بکارگیری شود.[۱۷]
باید توجه داشت اگر چه، تعصّب ، حمیت و غیرت، می توانند در معنی ممدوح ومثبت و هم مذموم ومنفی بکار گرفته شود که روایات نیز به هر دو اشاره دارند، امّا آنچه که غالباً از تعصّب و حمیت اراده میشود حمایت و طرفداری بی چون و چرا و فارق از حق بودن یا نبودن شخص یا گروه مورد حمایت است لذا تعصّب و حمیت، معمولاً یک امر مذموم شمرده میشود بر خلاف غیرت که غالباً در مواردی استعمال میشود که شخص بر اساس حق و صلاح، ابراز حمایت و طرفداری میکند.
وشهید مطهری در دفاع از مفهوم غیرت و در توضیح سخن علی ع که فرمود: «انسان شریف و غیور، هرگز زنا نمی کند»[۱۸] می نویسد: «غیرت یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت جامعه است»[۱۹].
· تفاوت غیرت با حسد
برخی ممکن است بر این باور باشند که غیرت همان ظهور و بروز حسادت است و شخص،بدلیل خودخواهی و حسادت است که از تعرض دیگران به امر محبوبش جلوگیری میکند.در حالی که واقعیت این چنین نیست وبین غیرت و حسادت تفاوتهایی وجود دارد از جمله:
۱-حسد امری نفسانی و ناشی از خودخواهی و انحصارطلبی است امّا غیرت یک احساس برآمده از احساساتِ عاطفی و اجتماعی است. در این باره شهید مرتضی مطهری(ره) میگوید:
از اینجا می توان فهمید که حساسیت زن در منع آمیزش شوهر با دیگران، ریشه ای غیر از حساسیت مرد در این مسأله دارد. احساس زن را می توان ناشی از خودخواهی و انحصارطلبی دانست ولی احساس مرد چنانکه گفتیم جنبه نوعی و اجتماعی دارد. ما منکر حس حسادت و انحصارطلبی مرد نیستیم. ما مدعی هستیم که فرضا مرد حسادت خود را با نیروی اخلاقی از میان ببرد یک نوع حس اجتماعی در او وجود دارد که اجازه نمی دهد با آمیزش همسرش با مردان دیگر موافقت کند. ما مدعی هستیم منحصر شناختن علت حساسیت مرد به حس حسادت که یک انحراف اخلاقی فردی است اشتباه است.
و در جای دیگر می گوید: حسادت و غيرت دو صفت كاملًا متفاوتاند و هر كدام ريشهاى جداگانه دارد. ريشه حسادت خودخواهى، از غرايز و احساسات شخصى مىباشد ولى غيرت يك حس اجتماعى و نوعى است و فايده و هدفش متوجه ديگران است»[۲۰]
۲- در حسادت ،از دست دادن داشته های طرف مقابل ،آرزوی شخص حسود است .مانند این که شخص حسود آرزو میکند تا فلان شخص علم و محبوبیت خود را از دست بدهد امّا در غیرت، فردِ غیرتمند، چیزی را میخواهد که به صلاحِ آن شخص است مانند این که مرد نسبت به حریمِ ناموس و همسر خود حساس و غیرتمند است و این در راستای تأمین عفت شخصیِ زن و امنیّت اخلاقی عمومیِ جامعه است.
۳- حسادت یک حالت نفسانی زشت و مذموم و از رذائل اخلاقی محسوب می شود ولی غیرت یک امر فطری و سرشتی نیکو و پسندیده است.
نکته ای که نباید از آن غافل شد و برخی روایات نیز بدان پرداخته اند این است غیرت درمردان و زنان متفاوت است و آنچه در مردان است غیرت است و آنچه در زنان است حسادت. واین هم از تفاوت نقشها و نوع نگاههای متفاوت زن و مرد ، نشأت می گیرد.[۲۱]
قسمت سوم: سرچشمه های غیرت
· ایمان :
رسول خدا در یک روایت راهبردی منشأ غیرت، ایمان بیان شده است:
«الْغَيْرَةُ مِنَ الْإِيمَان»[۲۲] «غیرتی(که اسلام قبول دارد هر حرارتی و قیام و خروشی نیست، بلکه) از ایمان نشات می گیرد».
ایمان نیز در اعتقاد به هدفمندی جهان و اعتقاد و عمل کردن به همه دستورات الهی معنا می شود
و این باور قلبی به زندگی انسان معنا میبخشد و در چگونه زیستن او نقشی مهمّ دارد و محور ارزشگذاری برای اندیشهها و عملکردهای مردم است.
حال، انسان با چنین اعتقادی نمیتواند نسبت به نوامیس خویش، همچون آیینِ خود، داراییهای معنوی و هویّتیِ خود، عرض و آبروی خود و غیره بی تفاوت باشد و همیشه در راستای عملِ به وظایف و بندگیِ خدا، نسبت به صیانت از نوامیسِ خود، همچون انسانی غیّور ظاهر میشود. از این رو حرارت و حساسیت مومن، عینِ ایمان اوست. بنابراین هر چه ایمان قویتر باشد، شخص غیرتمندتر میباشد. لذا میتوان فرمودۀ حضرت رسول اکرم (ص) را در همین راستا تحلیل نمو د که فرمودند:
«كَانَ أَبِي إِبْرَاهِيمُ (ع) غَيُوراً وَ أَنَا أَغْيَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِين»[۲۳] ؛ «پدرم ابراهیم مرد غیورى بود و من از او غیورترم. خداوند بینى مؤمنانى را که غیرت ندارند به خاک بمالد».
در روایت شریفهی دیگری آمده است که نداشتن این فضیلت کار انسان را به جایی می رساند که فرد سر از نفاق در می آورد و به این دلیل که ایمان خود را در جایی که لازم هست بروز نمی دهد خبر از دورویی و عامل نبودن به ادعای خویش است. و این پیامبر(ص) غیرتمند در توضیح این مفهوم می افزایند که :
«الْغَيْرَةُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْبَذَاءُ مِنَ النِّفَاق» [۲۴] ؛ «غیرتمندی ناشی از ایمان است و بی غیرتی ناشی از نفاق است».[۲۵]
· شجاعت:
در روایتی حضرت امیر (ع) شجاعت را سر چشمه دیگری برای به تلاتم درآوردن دریای پر حرارت غیرت، می داند و می فرماید «ثَمَرَةُ الشَّجَاعَةِ الْغَيْرَة»[۲۶] «میوۀ شجاعت غیرت است».
در واقع امیر المومنین (ع) به یک عامل طبیعی اشاره کردند که فرصت تحقق این صفت را در خارج ممکن می کند. و این انسان شجاع و دلیر، است که نقش نگهبانی را پذیرفته و نمی ترسد و دشمن را دفع می کند و از آشکار شدن حساسیتش ابایی ندارد این فرد با جرات می تواند تکیه گاه باشد و غیور نامیده می شود.
· محبّت و مهربانی:
.در غیرت مورد حمایت دین ، محبت و مهربانی نقش بسزایی دارد.به همین دلیل یکی از راه های ابراز محبت مرد نسبت به خانواده اش ، غیرت ورزی صحیح و دینی اوست[۲۷]
اگر انسان زن و همسر خود را دوست بدارد، غیرتورزیش با ملاطفت و عطوفت و سازگار با روحیۀ ملیح و لطیف او خواهد بود چرا که هدفش حفاظت و صیانت از اوست لذا طوری رفتارمیکند که موجب آزردگیِ همسرِ خویش نشود. بلکه اگر مرد بخواهد غیرتورزیِ او اثربخشیِ تربیتیِ لازم خود را داشته باشد باید با محبّت و مهربانی و در چهارچوبی معقول و مشروع برخورد نماید در غیر این صورت غیرتورزیش نه تنها مفید نخواهد بود بلکه اثر معکوس خواهد داشت.
در همین رابطه امیرالمؤمنین علی(ع) به فرزند خود امام حسن(ع) میفرمایند:
«إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ الْغَيْرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ مِنْهُنَّ إِلَى السَّقَمِ»[۲۸] ؛ «از غيرت نابجا [نسبت به زنان ] بپرهيز زیرا، زن سالم (پاكدامن) را به بيمارى (فساد) مىكشاند».[۲۹]
· احساس مسئولیت به عنوان سرپرست
مرد به عنوان مدیر و سرپرست خانواده، عمود و ستون استحکام خانواده است. اوست که خط مشی افراد خانواده را مشخص میکند. اوست که کمیّت و کیفیّت روابط، تعاملات، تفریحات و گرایشهای خانوادگی را جهتدهی و ساماندهی میکند. در اسلام نیز این موارد از جمله وظایف مرد برشمرده شده است:
(الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ)[۳۰] ؛ «مردان سرپرستان و عهدهداران زنانند».
در همین راستا،به تصریح قرآن، مرد در قبال نوع عملکرد زن و فرزندانش و نوعِ گرایشاتِ آنها مسئول وپاسخگو است: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً)[۳۱] ؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد خود و خانواده خويش را از آتش نگه دارید».بر اساس آیۀ شریفه بر مردان، محافظتِ خانواده از آتش دوزخ، واجب و تکلیف است و طبیعی است که تخلّف ازآن موجب بازخواست و عقاب است. بنابراین اگر شخصی دغدغۀ سلامت و سعادت زن و خانوادۀ خویش را داشته باشد و نسبت به آنها احساس مسئولیت کند نمیتواند بیتفاوت باشد.
یک نکته مهم:شاید در اینجا این نکته کلیدی برای فهم و جایگاه این علت راهگشا باشد که چرا خداوند عزوجل برای مردان حقوقی بیشتر از زنان و اختیاراتی فراتر از زنان در خانواده و جامعه قرار داده است؟ یعنی وقتی حق مرد با حق زن را مقایسه می کنید حقوق مردان را مضاعف می بینیم ولی این بحث غیرت و قوامیت مردان توضیح بسیار مناسبی است به این سوال که درست است حقوق مردان از درصد بالایی برخوردار است ولی در همین جهت تکلیف و مسئولیت مرد هم با زن قابل مقایسه نیست در واقع تشابه در حق زن و حق مرد نیست ولی تعادل در حق و تکلیف مرد می باشد همچنان که همین تناسب در حق و تکلیف بانوان هم می باشد. لذا به همین جهت که مرد بتواند این همه مسئولیت را به انجام برساند اختیارات و در نقطه مقابل مطاوعه و اطاعت پذیری از پدر و همسر توجیه منطقی (البته در دایره شرع) پیدا می کند.
قسمت چهارم: اهمیت نقش زنان در غيرت مردان
نقش زنان و اثر گذاری آنان در غیرت مندی و غیرت ورزی مردان، بسیار مهم است .به عنوان مثال اگر مادر حرمت پدر را بالا ببرد و در مقابل فرزندان اقتدار او را حفظ بکند ، احساس مسئولیت پدر و غیرت ورزی دینی او نسبت به خانواده بیشتر خواهد و در ایفای نقش پدری موفق تر خواهد بود .
همچنین نمايش جاذبه هاي جسمي در نحوه ي پوشش و رفتار زنان، باعث توجه مردان و تحريك غريزه شهوت و ايجاد تمايل هوس انگيز و ميل جنسي نامشروع و كام جويي هاي كاذب در آنها مي شود
وقتي كه بعضي از مردان تحت تأثير شگردهاي هوس آلود برخي از زنان واقع شده و عنان اختيار از كف مي دهند و تسليم خواسته هاي نفساني و شيطاني مي شوند، براي بهره مندي بيشتر از غرايز جنسي خود، ناموس خود را نيز آزاد مي گذارند و چه بسا از آنان مي خواهند و يا مجبورشان مي كنند كه خود را در معرض تماشاي نامحرمان و نااهلان قرار دهند كه نتيجه اش از دست دادن انسانيت، شرافت و عفت خود و همسر و ديگر افراد جامعه است.
غيرت،از ميوه هاي طراوت بخش عفت و خويشتن داري است وجامعه اي كه زنانش از عفاف و پوشش كامل و صحيح برخوردار نيستند، عفت عمومي را در معرض خطر قرار مي دهند و نتيجه ي آن، كاهش يا نابودي غيرت است. بيماري بي حجابي و بدحجابي، با بيماري فقدان يا ضعف غيرت، رابطه و تأثير متقابل دارد؛
عفت ورزی زنان نیز در غیرت ورزی مردان اثر مستقیم دارد. عفاف باطني و فطري زن، زينت گوهر روح و دژ محكم امنيتي اوست و عامل حجاب كامل و عدم اختلاط با مردان، ضامن كنترل غريزه ها و ميل هاي او و حافظ بهداشت و سلامت رواني، اخلاقي و غريزي افراد جامعه و بالاخره باعث تأمين امنيت اجتماعي زن است.
آفريدگار دانا و توانا براي تأمين اين نيازـ امنيت زنان ـ تدابير در نظام تكوين(اصل خلقت) و نظام تشريع(مقررات و احكام شرعي) انديشيده است و در آفرينش و فطرت زن، حيا و اشتياق شديد به عفت، پاكدامني و پوشش را در برابر نامحرمان و نااهلان قرار داده است؛ به گونه اي كه عفاف براي او سرمايه ي عظيمي است كه در پرتو آن؛ احساس شخصيت و ارزش مندي مي كند و در صورت لكه دار شدن دامنش احساس حقارت و زبوني و حتي در صورت متهم شدن به تهمت ناروا، آرزوي مرگ مي كند. از سوي ديگر، خداوند فطرت مردان را به سلاح غيرت مجهز نمود تا از حريم و امنيت زن حفاظت و نگهداري نمايد. نظام شريعت و دين با نظام خلقت و آفرينش مرد و زن همگام گشت و دستورهاي مؤكد فراواني در باره ي وجوب حجاب و پوشش زنان و ايجاد حريم ميان مردان و زنان و حفظ و پرورش غيرت، عفت و حيا صادر نمود تا امنيت آنان در معرض خطر نباشد.
قسمت پنجم: عوامل تخریب کننده غیرت
در اینجا فهرست وار به برخی از اموری که به صورت طبیعی مردانگی و غرور و غیرت را در مردان کم رنگ می کند اشاره می کنیم:
خوردن گوشت خوک:از نظر علم ثابت شده است که غذا در روحيات تأثیر دارد ، تاثير فوقالعاده گوشت خوک در خصوص بيتفاوتی و لاابالي گری در مسائل جنسي،مطلبی است که غیر مسلمانان آن را اثبات کرده اند
خوردن شراب: مردی از امام صادق علیه السلام سوال کرد چرا خداوند گوشت خوک و شراب را حرام نموده است ؟
امام در پاسخ فرمودند : خداوند تبارک و تعالی چیزی را حلال ننموده و چیزی را حرام نکرده مگر برای حفظ مصالح خود مردم.زیرا خداوند که خالق بندگانش میباشد ، می داند چه چیزهائی سبب قوام جسم و روح ایشان میشود. پس آنها را حلال نموده و میداند چه چیزهائی برای روح و جسم انسان ضرر دارد ، آنها را حرام فرموده.
برای مثال شرابخواری موجب ارتعاش و لرزش بدن است و مروت و جوانمردی را از شخص زائل می کند و شخص مشروبخوار را به تمام امور زشت و قبیح از قبیل زنا با محارم و آدم کشی و هر فتنه ای می کشاند.[۳۲]
عادی سازی روابط صمیمی با نامحرم :عادی سازی رابطه با نامحرم و به دنبال آن شوخی وبیان کردن مسائل خصوصی،یکی از مهمترین مسائل تخریب نظام خانواده است.فرقی نمی کند که این رابطه ،در محل کار یا در دنیای مجاز ی و یا در جایی دیگر باشد. بدون شک اگر کسی گرفتار روابط صمیمی با غیر همسرش شد مطمئنا مسیر زوال و تخریب غیرت در او سرعت خواهد گرفت.
موسیقی امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر در منزلی چهل روز نوای موسیقی پخش شود، شیطان وارد شده، چنان قدرت نمایی کند که غیرت و حفظ ناموس را از او بردارد، آنچنانکه حتی اگر به ناموس وی هم تجاوز شود، در نزد او اهمیتی ندارد[۳۳]
همچنین فرمود:«خانه ای که در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود.[۳۴]
در حدیث دیگری آمده:« … ایاکم و الغناء، فانه ینقص الحیاء …[۳۵]» «از غنا و موسیقی دوری کنید زیرا موسیقی حیاء را از بین می برد، شهوت را زیاد می کند. مردانگی را نابود می سازد، و هر کاری که شراب می کند موسیقی هم انجام می دهد.
عدم اطاعت زن از مرد در محدوده شرع:وقتی مرد می داند که مدیریت او را همسر و فرزندانش به رسمیت شناخته اند، و مطمئن می شود در اموری که لازم باشد حرف اورا گوش می کنند . احساس مسئولیت و اهتمام بیشتری در قبال خانه و خانواده خواهد داشت و فضای مطالبه از او هم جدی تر می شود. مرد محکم تر می شود و با صلابت بیشتر از خانه و خانواده (حتی در قبال خواهش های نفسانیش) محافظت می کند و پایه ای محکم در خانواده می شودکه قابلیت تکیه گاهی دارد.اما اگر این حس خوب پدر بودن و مقتدر بودن (که شرع برای آن محدوده قرار داده است) به مرد منتقل نشود احساس مسئولیتش هم تضعیف و نابود می گردد.
چکیده: در این درس با مطالب زیر آشنا شدیم:
۱)مهم ترین مسأله در بحث غیرت ، شناخت و فهم صحیح دینی از مفهوم غیرت می باشد .باید توجه داشت که تعریف غیر صحیح و سلیقه ای ویا محافظه کارانه ا زغیرت ، سبب کم جلوه دادن غیرت شده و حتی در مواردی نیز ، انکار غیرت را در پی داشته است و عملا از یک مفهوم ارزشی و کارا به مفهومی خنثی و در مواقعی به مفهومی غیرارزشی و غیر کاربردی و حتی مخرب ،تغییر یافته است. به همین منظور ضروری به نظر می رسد که در گام نخست ، تعریف صحیحی که مورد نظر آموزه های دینی است را با ارائه داد.
۲) ملا احمد نراقی که از علمای اخلاق است در تعریف غیرت می فرماید:غیرت از ملکات و فضائل است ونوعی نگهبانی شخص از دین و آبرو واموال و افراد تحت تکفل خود می باشد.
در جمع بندی تعابیر مختلفی که در روایات آمده است ، چنین می توان بیان کرد که غیرت ،صفت نفسانی است که در همه افراد بطور فطری قرار داده شده است وانسان را وادار به دفاع و واکنش شدید نسبت به متعرضین به نوامیس می نماید که این نوامیس می تواند هر امر مهم وحیاتی ومورد اهتمامی باشد.
۳)محدوده غیرت ورزی شامل چند گروه می شود. دین وآیین ، عرض و آبرو،اموال و دارایی ها و متعلقین وافراد تحت تکفل .
غیرت ورزی مورد نظر ما در مورد متعلقین و افراد تحت تکفل ، بیشتر جریان دارد.و البته باید توجه داشت که متعلقین، تنها شامل زن وفرزند و خویشان نمی باشد بلکه در مورد وابستگان سایر مسلمین نیز صادق است.
۴) ریشه ای ترین عامل غیرت ورزی شخص،ایمان و اعتقاد اوست . وهر اندازه ایمان انسان قوی تر باشد شخص غیرتمند خواهد بود .
یکی دیگر از سرچشمه های غیرت، عامل محبت ومهربانی است. چراکه غیرت ورزی صحیح ، در راستای محبت به خانواده و بخاطرعشق و علاقه به آنها می باشد. در همین راستا نیز به اهمیت و جایگاه حس احساس مسئولیتی که در شخص که بخاطر صیانت از خانواده ایجاد میشود نیز باید توجه داشت .
۵)تبیین جایگاه رابطه غیرت با مفاهیمی همچون عصبیت و حسادت ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تعصب به تعبیری به معنای جانب داری از شخص یا مسلک یا مذهب خاصی میباشد اما غالبا ، حمایت و طرفداری بی چون وچرا و بدون ملاحظه حق بودن مسأله ، برداشت می شود. اما غیرت ورزی شخص براساس حق و صلاح و ابراز حمایت وطرفداری است.
در رابطه با حسادت نیز شاید برخی قائل باشند که غیرت همان بروز حسادت است که شخص از روی خود خواهی از تعرض دیگران به امر محبوبش جلو گیری می کند و حال آنکه اگر دقت شود میان غیرت و حسادت تفاوتهایی وجود دارد . مهمترین تفاوتشان در این است که حسادت یک حالت نفسانی مذموم است در حالیکه غیرت امری فطری و پسندیده است بدلیل اینکه غیرت از صفات الهی است که جلوه ها یی از آن در بشر به ودیعه گذاشته شده است.
۶)یکی از مهمترین وظایف افراد،حفظ و صیانت از از مواهب الهی است.غیرت نیز یکی از مواهب الهی است که برای سلامت فرد و جامعه ، در سرشت انسان تعریف شده است .لذا ضروری است که عواملی که سبب کم رنگ شدن و یا از بین رفتن آن می شوند را شناسایی کرد . عادی سازی رابطه با نامحرم ،عدم مدیریت نگاه ،خوردن شراب و گوشت خوک و…..از جمله عوامل تخریب غیرت شمرده شده اند .
۷)از جمله مواردی که روایات بسیاری در رابطه با آن وارد شده است ، نقش و اثر بخشی عفاف وغیرت مردان در عفیف شدن زنان و جامعه است
۸) عفت مردان با غیرت آنها رابطه مستقیم دارد .هر اندازه که شخص عفیف باشد ، غیرت او نیز بیشتر خواهد شد .البته از نقش زنان در عفت ورزی مردان و غیرت آنها نباید غافل شد. به همین خاطر اگر زنان جامعه عفیف باشند ، مردان نیز عفیف شده وبه تبع آن غیرت آنها نیز افزایش خواهد یافت.
سوالات پایانی:
۱) مراتب غیرت را نام ببرید
الف)غیرت غریزی-غیرت ایمانی – غیرت فطری
ب)غیرت غریزی- غیرت فطری – غیرت ایمانی
ج) غیرت ایمانی – غیرت فطری – غیرت غریزی-
د) غیرت ایمانی- غیرت غریزی– غیرت فطری
۲)فرق غیرت با تعصب چیست؟
الف)غیرت همان تعصب است
ب)غیرت در مواردی با تعصب یکی است
ج)اعصب با غیرت کاملا متفاوت است
د)هیچکدام
۳)سرچشمه های غیرت را نام ببرید
الف)ایمان – شجاعت-محبت-احساس مسئولیت سرپرست
ب)حسادت – ایمان – محبت ومهربانی
ج)شجاعت – حسادت-ایمان – محبت ومهربانی
د) ایمان – شجاعت- تعصب –مهربانی
۴) کدام جمله صحیح نیست؟
الف)عفت ورزی زنان در غیرت ورزی مردان اثر مستقیم دارد
ب)غیرت از میوه های طراوت بخش عفت و خویشتن داری است
ج)غیرت فقط به مرد بستگی داردو هیچ عامل بیرونی در شدت و ضعف آن مؤثر نیست
د) ، شناخت و فهم صحیح دینی از مفهوم غیرت در نتیجه بخشی آن بسیار مؤثر و مهم است
۵)رابطه عادی سازی روابط با نا محرم با غیرت چیست؟
الف)هر کدام مقوله ای جدا هستند
ب)می تواند رابطه داشته باشد
ج)رابطه صمیمی با نا محرم سبب کم رنگ شدن غیرت می شود
د)باعث تقویت غیرت می شود
آزمون تشریحی:
داشتن غیرت چه ضرورتی دارد؟ توضیح دهید
تفاوت غیرت با تعصب و حسادت در چیست؟
سرچشمه های غیرت را نام ببرید ؟
نقش غیرت مردان در عفت زنان را توضیح دهید؟
سه نمونه از عوامل تخریب غیرت را نام ببرید؟
مطالعه بیشتر:
محمود اکبری ، غیرت و ارزشها،فتیان، چاپ اول بهار۱۳۸۸
سید مهدی مجتهدی سیستانی، درسهایی از حجاب اسلامی پیام حجت، چاپ اول۱۳۸۹
محمود اکبری، غیرتمندی و آسیبها، فتیان، چاپ دوم۱۳۹۰
[۱]– وسائل الشيعه، ج۲۰، ص۱۵۳٫
[۲] «إِذَا أُغِيرَ الرَّجُلُ فِي أَهْلِهِ أَوْ بَعْضِ مَنَاكِحِهِ مِنْ مَمْلُوكِهِ فَلَمْ يَغَرْ وَ لَمْ يُغَيِّرْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ طَائِراً يُقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ حَتَّى يَسْقُطَ عَلَى عَارِضَةِ بَابِهِ ثُمَّ يُمْهِلَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ يَهْتِفَ بِهِ إِنَّ اللَّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ فَإِنْ هُوَ غَارَ وَ غَيَّرَ وَ أَنْكَرَ ذَلِكَ فَأَنْكَرَهُ وَ إِلَّا طَارَ حَتَّى يَسْقُطَ عَلَى رَأْسِهِ فَيَخْفِقَ بِجَنَاحَيْهِ عَلَى عَيْنَيْهِ ثُمَّ يَطِيرَ عَنْهُ فَيَنْزِعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ بَعْدَ ذَلِكَ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ تُسَمِّيهِ الْمَلَائِكَةُ الدَّيُّوثَ»[۲] ؛ «امام صادق(ع): وقتی مردی در مورد اهلش یا بعض از آن که در ملکیتش هستند به غیرت آورده شود ( با غیرتش بازی شود) و او غیرتی نشود، خداوند پرندهای به نام القفندر را به سوی او میفرستد و این پرنده میآید و روی در خانهی او مینشیند، سپس به او ۴۰ روز مهلت میدهد، آن گاه فریاد میزند به سوی او و میگوید: همانا خداوند غیور است و تمام غیرتمندان را دوست دارد، سپس اگر او غیرت ورزید و آن عملش را زشت پنداشت پس او از آن مسئله چشم پوشی میکند در غیر این صورت، پرواز میکند و بر روی سر آن مرد مینشیند و با بالهایش بر دو چشم او میزند و سپس پرواز میکند، در نتیجه خداوند روح ایمان را بعد از این مسئله از او میگیرد و ملائکه او را دیوث مینامند».
[۳]– الغيرة بالكسر: نفرة طبيعة تكون عن بخل مشاركة الغير في أمر محبوب له. (مجمع البحرین، ج۳، ص۴۳۲)
[۴] . ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۸ ه ق، ج ۱۰، ص ۱۵۶ و ۳۴۸، تاج العروس، ج ۷، ص ۳۳۳، و طريحي، فخر الدين، مجمعالبحرين، قم، مؤسسه البعثه، چاپ اوّل، ص ۴۶۲٫
[۵] . . مكارم شيرازي، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الامام علي بن ابيطالب، چاپ اول، ۱۳۸۰، ج ۳، ص ۴۳۱٫
[۶] . معراج السعاده، ص ۱۶۴٫
[۷] . تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ج ۴، ص ۲۸۰٫
[۸] محدث قمی، سفینه البحار، ج ۲، ص ۳۳۸٫
[۹]نهج البلاغه، خطبه۲۷، ص۷۰٫
[۱۰] (بحار، ج ۷۵، ص ۲۵۳)
[۱۱]– تحريرالوسيله، ج ۱، ص ۴۸۵٫
[۱۲] یا أیُّها الذین امَنُوا لاتحلوا شَعائِر اللهِ و لا الشَّهر الحرام و لا الهَدی و لا القَلائد و لا امینَ البیت الحرام» مائده/۲
[۱۳] «وَ مَن یُعَظِّم حُرُمات الله فَهُو خَیر لَه عِندَ رَبِّه» حج/۳۰ «و مَن یُعظِّم شَعائر الله فِإِنَّها مِن تَقوی القُلوب» حج/۳۲
[۱۴]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، قم، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۶۲، ج ۱۵، ص ۳۵۳، و جمعي از نوسندگان، المعجم الوسيط، ج ۲، ص ۶۱۰٫ و ابن فارس، مقاييس اللغه، تحقيق عبدالسلام محمد هارون، دارالكتب العلميه اسماعيليان، ج ۴، ص ۳۴۰ ـ ۳۳۶٫
[۱۵] . فرهنگ عميد، همان، ص ۴۰۴ و ۴۰۳٫
[۱۶] . راغب اصفهاني، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ القرآن، مترجم سيد غلامرضا خسروي حسيني، كتابفروشي مرتضوي، ۱۳۶۲ج ۱، ص ۵۷۹ـ۵۷۷،.
[۱۷] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، همان، ج ۲۲، ص ۱۰۰ و ۹۹٫
[۱۸] . ما زَنی غیورٌ قطُّ (ر.ک: غررالحکم و دررالکلم، ص ۲۵۹، ح ۵۵۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴،ص ۳۳۱).
[۱۹] . مسئله حجاب، ص ۶۴٫
[۲۰]– مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج۱۹، ص۴۱۴٫
[۲۱] برای توضیح این مطلب می توان یک نکته را افزود و آن اینست که زن همیشه می خواهد مطلوب و معشوق مرد باشد. جلوه گری ها، دلیری ها، و خودنمائی های زن همه برای جلب نظر مرد است. زن آنقدر که می خواهد مرد را عاشق دلخسته خویش کند طالب وصال و لذت جنسی نیست.
اگر زن نمی خواهد که شوهرش با زنان دیگر آمیزش داشته باشد به این جهت است که می خواهد مقام معشوق بودن و مطلوب بودن را خاص خود کند.
[۲۲]– بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۴۲٫
[۲۳]– وسائل الشيعة، ج۲۰، ص۱۵۴٫
[۲۴]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۶۸، ص۳۴۲٫
[۲۵]– معنای این که بیغیرتی از نفاق است این است که فطرتِ انسانیِ شخص منافق، قباحت و زشتیِ آن را به او متذکر است ولی او باز با بیحیایی، نسبت به نوامیسِ خود بیتفاوت است و طوری رفتار میکند که گویا هیچ درکی از زشتیِ آن ندارد. زیرا روحیهی منافقانه و ظاهرسازی بر خلاف باطنِ خویش، دیگر برای او عادی شده و در چنین جایی در راستای پیروی از هوا و هوس به راحتی بر خلاف ندای فطرت، بیغیرتی را امری عادی و غیر مذموم جلوه میدهد.المعجم الوسیط، ص۹۴۲٫
[۲۶]– غرر الحکم، ج۱، ص۲۵۹٫
[۲۷] لذا شاید روایت امام صادق(ع) به فهم بهتر این مطلب کمک کند :«الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِي الْإِيمَانِ فَضْلاً»[۲۷] «هر چه محبت زن در قلب مرد زیادتر شود درجه ایمانش زیادتر گردد». خداوند این همه زیبایی به زن عطا نفرموده که به مسائل موقتی غریزی مرد دامن زده شود، بلکه این زیباییها برای تثبیت جایگاه و برانگیختن محبت دائمی از سوی مرد نسبت به زن است. با توجه به روایت فوق، افزایش محبّت زن در قلب مرد، موجب افزایش فضیلت و ارزش ایمانِ او (به عنوان منشأ و ریشۀ غیرت) و به تبع موجب افزایش و فضل غیرت او میشود. ضمن این که اگر انسان کسی را دوست بدارد نمیتواند گمراهی و شقاوت او را ببیند و دست روی دست بگذارد. به عنوان مثال اگر مردی بداند اگر به خانواده اش در خصوص فضای مجازی حراست نکند و تذکر ندهد قلب او مریض می شود و قساوت پیدا می کند و گناهان بزرگتر از او سر می زند و گرفتار جهنم می شود این محبت او باید مانع درست کند تا دسترسی او به گناه کمتر بشود و برای سلامت خانواده خود برنامه ریزی کند.
[۲۸]– وسائل الشيعه، ج۲۰، ص۲۳۷٫
[۲۹] زن در افسانۀ آرزوهای خود همیشه به دنبالِ یک حامی و پشتیبان است و این مرد است که میتواند قهرمان داستان زندگی او شود مرد می تواند در لباسِ یک حمایتگر در زندگیِ همسرش ظاهرشود و بدست آوردن اعتماد زن و ایجاد حسّ امنیّت و آرامش در او، حتماً ارزش تلاش و ماجراجویی بیوقفه را دارد تا بتواند شیرینیِ حمایت از متعلّقین خود را تجربه کند. لذا در هر جا که احساس کند امری در راستای مصالح اخلاقی، معنوی و اجتماعیِ اوست به صورت غیّور مئابانه ایفای نقش میکند. ضمن اینکه اگر انسان شی با ارزشی را متعلق به خودش بداند، نه خود آسیبی به آن میرساند و نه اجازه میدهد آسیبی به آن وارد شود.
[۳۰]– نساء: ۳۴٫
[۳۱]– تحریم:۶٫
[۳۲] تفسیر جامع جلد ۲ صفحه ۱۵۶۶
[۳۳] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۳۲، کافی ، ج ۶، ص ۴۳۳
[۳۴] کافی، ج ۶، (باب الغناء
[۳۵] الدر المذشور، ج ۵، ص ۳۰۸