موضوع جلسه اول : عاشقانه های عاشورایی
پیام : .انقلاب و خون دادن شهدا پای اجرای تکالیف اجتماعی اسلام ، پاسخ سوال برخی که می گویند در مورد گسترش کشف حجاب ها ، حاکمیت مقصر است ، چیست ؟
خطبه
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدُ للهِ ربِّ العالمین، بارئِ الخلائقِ أجمعین، و الصلاه و السلام علی سیّدِ الأنبیاءِ و المرسلین و خاتمِ النبیین، حبیبِنا و حبیبِ إلهِ العالمینَ أبی القاسمِ المصطفی محمد، صلی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومینَ، و لا سیّما بقیه الله فی الأرضینَ و اللعن الدائمُ علی أعدائهِم أجمعینَ إلی یومِ الدین
انگیزه سازی:
خداوند متعال در قرآن می فرماید : وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهَّ أنَدَادًا یحِبُّونهُمْ کَحُبِّ اللهَّ وَالذِّینَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا للِهَّ ) آیه ۱۶۵ سوره بقره(
و برخی از مردم به جای خدا معبودهایی انتخاب می کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشته باشند، دوست می دارند؛ ولی آنان که ایمان آورده اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوی تر است.
در این آیه شریفه خداوند متعال بعد از آنکه از مردم بابت محبوب هایی که از غیر او انتخاب کردند شکایت می کند ، به یکی از ویژگی های برجسته مومنان حقیقی اشاره می کند و می فرماید : وَالذِّینَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا للِهَّ ولی آنان که ایمان آورده اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوی تر استملاک ایمان رو این چنین معرفی می کند ، اهل ایمان عشق اولشان خداست
در این دهه محرم قصد دارم برای شما عزیزان پیرامون عشق و انتظار عاششورایی صحبت کنم ان شاء الله ، شایذ برای شما سوال باشه پرا این موضوع رو انتخاب کردم برای دهه محرم ؟
به این دلیل که کربلا مسلخ عشق وقربانگاه عاشقان ومشهد شهدا است ، کربلا یزرگترین تجلیگاه عشق یک بنده به خدای خودش هست ، محل عشق بازی شهیدان با عظمتی که هیچ شهیدی درعظمت وبزرگواری به پایشان نمی رسد ، این سخن را درحق تربت پاک کربلا ، وآن ستایش را درحق شهیدان عاشق وبی نظیر نینوا ، مولای پارسایان ، امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده است.
واین پیشگوئی را پیشوای پاکدلان زمانی فرمود که گرفتار جنگ صفین بود و میان جنگ صفین وحماسة عاشورا بیش از بیست سال فاصله است.
امام باقر علیه السلام از پدرش امام سجاد علیه الساام نقل می کند که وقتی امیر المؤمنین علیه السلام از کربلا عبور می کرد ، درتوصیف آن سرزمین فرمود:
« هذا… مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم»
اینجا قربانگاه عاشقان ومشهد شهیدان است شهیدانی که نه درگذشته مانند آنان وجود داشته ونه درآینده وجود خواهد داشت [۱] این است که گفته اند:
درمسلخ عشق جزنکو را نکشند * روبه صفتان زشت خورا نکشند
گرعاشق صادقی زمردن مهراس * مردار بود هرآن که او را نکشند
درحدیث دیگر ، به عبارت دیگری نقل شده است که شخصی بنام هرثمه بن سلیم می گوید:
ما درجنگ صفین با علی علیه السلام بودیم که حضرت زمانی که به صحرای کربلا رسید از اسب پیاده شد احرام نماز بست وما نیز پشت سرحضرت ، نماز را باجماعت خواندیم ، پس از آن که نماز تمام شد ، امیر مؤمنان رادیدیم که ازخاک کربلا برداشته وآن را استشمام می کنید ومی فرماید : واهالک ایتها التربه لیحشرن منک قوم یدخلون الجنه بغیر حساب.
چه خوشبوئی ای خاک ! قومی ازتو، درروزقیامت بپا خواهند خاست که بدون حساب وبی هیچ درنگی به بهشت خواهند رفت .[۲]
اقناع اندیشه :
از آنجائیکه به بیان حضرت امیر المومنین علی علیه السلام کربلا میعادگاه عاشقان است ، در این جلسه میخوام براتون از چند جلوه عاشقانه های عاشورایی بگم تا ببینید چرا حضرت میفرماید کربلا مصارع عشاق است ، ۵ گونه عشق را میشود به وضوح در کربلا دید و از مکتب عشق امام حسین ع و یاران شهیدش این عشق بازی ها را آموخت و در زندگی حسینی امروز خودمون ،میتونیم لذت این عشق ها رو تجربه کرده و به دیگران هدیه کنیم.
- ۱٫ عشق امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا به خدای تبارک و تعالی
امام حسین «ع» و یارانشان به عبادت عشق می ورزیدند ، عصر روز تاسوعا عمر سعد فرمان حمله داد .حضرت ابوالفضل )ع( از سوی امام حسین )ع( مأمور گردید تا از دشمنان خضرت برای شب عاشورا مهلت بگیرد و جنگ به روز بعد موکول شود. حضرت اباعبداللهَّ )ع( انگیزه خویش را از تأخیر انداختن جنگ ،به برادرش عباس )ع( چنین بیان داشت:
یا عَبّاسْ! ارکبْ بنَفْسی انتَ یا اخی… ارْجِعْ الیَهِمْ فَانْ اسْتَطَعْتَ انْ تؤُخّرَهُمْ الی غُدْوَةٍ وَتدْفَعَهُمْ عَنَّا العَشیةَ؛ لعَلنَّا نصَلیّ لرِبنّا اللَیَّلةَ وَندْعُوهُ وَنسْتَغْفِرُهُ. فَهُوَ یعْلمُ انیّ کنْتُ احِبُّ الصَّلوةَ لهُ وَ تلِاوَةَ کتابهِ وَ کثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاْسْتِغْفارِ[۳]
برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو.. . به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تأخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن؛ شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم. او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را همواره دوست می دارم.
امام حسین )ع( آن چنان عشق به نماز و ذکر و دعا دارد که می خواهد شبی را از دشمن مهلت گرفته و به راز و نیایش بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاده و مقاومت می کند.
نماز عشق در مقابل دشمن
اوج عشق و عرفان در سیره امام حسین علیه السلام، برگزاری نماز اول وقت ظهر عاشورا است. هنگامی که در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوی به حضور آن حضرت آمد و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: یا اباعبداللهَّ! فدایت شوم، گرچه این مردم با حملات و هجوم های پی در پی خود به تو نزدیک شده و می خواهند تو را به شهادت برسانند، امّا به خدا سوگند! تا مرا نکشته اند، نمی توانند به تو آسیبی برسانند .
دوست دارم در حالی به ملاقات پروردگارم بشتابم که این آخرین نمازم را هم به امامت شما خوانده باشم.
با شنیدن سخنان ابوثمامه، امام به آسمان نگاه کرد و فرمود:
ذَکرْتَ الصَّلوةَ جَعَلکَ اللهُّ مِنَ المُصَّلین الذَّاکرینَ؛ نعَمْ هذا اوَّلُ وَقْتِها[۴]
نماز را یاد کردی، خداوند متعال تو را از نمازگزارانی که به یاد خدا هستند قرار دهد؛ بلی الان اول وقت نماز است.
سپس امام فرمود: لحظاتی از دشمن آتش بس بخواهید! ولی هنگامی که دشمن آتش بس موقتی را نپذیرفت سالار شهیدان در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد. دو نفر از یاران امام حسین )ع( به نام های زهیر بن قین و سعید بن عبداللهَّ حنفی برای محافظت امام )ع( پیشاپیش ایستاده و سینه هایشان را در مقابل تیرهای دشمن سپر قرار دادند و حضرت به همراه یاران باقی مانده خود، نماز ظهر عاشورا را به پا داشت.
سعید که در مرکز خطر ایستاده بود، تیرهای دشمن را با دست و صورت و سینه اش دفع می کرد .هنگامی که نماز به پایان رسید، او با بدنی خونین به زمین افتاد و در حالی که نفس های آخر را می کشید چشمانش را گشوده و با تبسمی ملیح به سیمای امام حسین )ع( نگریست و در همان لحظه به امام عرض کرد:
اوْفَیتُ یابنْ رَسُولِ اللهَّ؟
ای پسر رسول خدا! آیا من به عهد خود وفا کردم.
سرور آزادگان از جان نثاری و فداکاری سعید تقدیر نموده و با لحنی رضایت آمیز فرمود:
نعَمْ انتَ امامی فیِ الجَنَّةِ؛[۵]
بلی تو در بهشت پیشاپیش من خواهی بود.
سید بن طاووس نوشته است: هنگامی که تیرهای بدنش را شمردند، به غیر از جراحات نیزه و شمشیر ،۱۳ تیر به دست و صورت و سینه سعید بن عبداللهَّ حنفی اصابت کرده بود.[۶]
محبت و رابطه معنوی امام حسین)ع( با خداوند
بر اساس شهادت تاریخ و احادیث، امام حسین)ع( بیشترین محبت و شیفتگی را نسبت به خداوند داشت. وجودش سرشار از محبت خدا بود. از میان آن همه حالات، داستانها وروایات و اخبار، همین یک
جمله بعنوان نمونه برای ما کافی است. جمله ای که از مهمترین فرازهای مناجات او در عصر عرفه در صحرای عرفات با خدای خویش است:
الهی ماذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک لقد خاب من رضی دونک بدلا و لقد خسر من «خدایا آن کس که تو را ندارد ، چه دارد ؟ و آن کس که تو را دارد چه ندارد ؟ حقا که محروم است آن کس که به جای تو به دیگری راضی شود و حقا که زیان کرده است کسی که از تو به دیگری روی کند.
سپس برای کسانی که جمال الهی را نمی بینند و میگویند چگونه عاشق خدایی شویم که نمی بینیم می فرماید : متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک و متی بعدت حتی تکون الاثار هی التی توصلالیک ،عمیت عین لا تراک علیها رقیباو خسرت صفقة عبد لم تجعل من حبک نصیبا[۷]
چـگـونـه استدلال شود بر وجود تو به چیزی که خود آن موجود، در هستي اش نیازمند بـه تـو اسـت .
و آیـا اسـاساً برای ما سوای تو )غیر تو ( ظهوری هست که در تو نباشد تا آن؛ وسیله ظهور تو گـردد؟ تـو کی پـنـهان شده ای تا محتاج به دلیلی باشیم که به تو راهنمایی کند و چه وقت دور مانده ای تا آثار تو، ما را به تو واصل گرداند.
”کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را[۸]
امام)ع( واقعاً دلش برای خدا پر میزد.حتی امام حسین در لحظه شهادت تبسم بر لبان خود داشت و خندان و شاداب بود. او آرام و شاد و بشاش و متبسم و خندان است. چرا که وظیفه خود را به انجام
رسانیده و اینک در آستانه وصال با معبود و معشوق ومحبوب خویش است.
و شهدای ما زرنگ بودند که این عشق را از امام حسین ع آموختند و شاگرد مکتب عشق سید الشهداء شدند.
خدا رحمت کند شهید باغانی رو که وصیت نامه ای عاشقانه دارد که مقام معظم رهبری درباره وصیت نامه اش می فرمودند:
«یک جوانِ پرُشورِ مؤمنِ ازجان گذشته ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت نامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند!
بنده مکرّر خوانده ام). ۹/۲/۲۰۴۱ (
در وصیت نامه اش نوشته بود : اینجانب ناصرالدین باغانی بنده ی حقیر درگاه خداوندی ام. چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره ی عشق آغاز می کنم. ما را به جرم عشق مواخذه می کنند. گویا نمی دانند که عشق گناه ما نیست. اما کدام عشق؟ خداوندا! معبودا! عاشقا! مرا که آفریدی عشق پستان مادر را به من یاد دادی اما بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمی کرد. پس عشق به پدر و مادر را به من ودیعت نهادی. مدتی گذشت دیگر عشق را آموخته بودم اما به چه چیز عشق ورزیدن را؟ نه! به دنیا عشق ورزیدم. به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم. اما همه ی این ها بعد از مدتی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. یعنی فهمیدم که «لا ینَْفَعُ مالٌ وَ لا بنَون» فهمیدم وقتی شرایط عوض شود «یفَِرُّ المَْرءُ مِن اخیهِ وَ امُّهِ وَ ابَیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بنَیهِ» … پس به عشق تو دل بستم. بعد از مدتی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آنم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آنی که معشوق من قرار بگیری. فهمیدم که در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کردم. این تو بودی که عاشق من بوده ای ومرا می کِشاندی. آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوقت می نشستی. اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم. اما تو دست برنداشتی و این قدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره گریز پای مرا به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام! وه چه خیال باطلی….!!
- ۲٫ عشق یاران سید الشهداء به امام عاشقان
عشق دومی که در کربلا موج می زند ، عشق یاران سید الشهداء به امام عاشقان است خدای
متعال در قرآن می فرماید : قُلْ إنِ کَانَ ءَابآَؤُکُمْ وَأبَنْآؤُکُمْ وَ إخِوَ نکُمْ وَأزْوَجُکُمْ وَ عَشِیرَتکُمْ وَ أمْوَ لٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تجِرَةٌ تخَشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَکِنُ ترْضَوْنهَآ أحَبَّ إلِیْکُم مّنَ اللهَّ وَ رَسُولهِ وَ جِهَادٍ فیِ سَبِیلهِ فَتَرَبصُّواْ حَتَّی یأَتیِ اللهُّ بأِمْرِهِ وَ اللهُّ لاَیهَدِی القَوْمَ الفَاسِقِینَ)آیه ۲۴ سوره توبه(
بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خاندان شما و ثروتهایی که جمع کرده اید و تجارتی که از کسادی آن بیم دارید و خانه هایی که به آنها دلخوش کرده اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوب تر باشد، پس منتظر باشید تا خداوند، فرمان )قهر( خویش را به اجرا در آورد. و خداوند ،گروه نافرمان را هدایت نم ی کند….
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ضمن آیه ۲۴ سوره توبه تاکید میکند که محبت به خدا و پیامبر او باید بر تمامی محبت های دنیوی اولویت داشته باشد و مؤمنان باید در این خصوص همواره هوشیار باشند. این آیه به عنوان یک معیار و آزمون برای سنجش میزان ایمان و تعهد مؤمنان به خدا و دین او میکند و نشان میدهد که محبت به خدا و رسول او باید به گونه ای باشد که هیچ چیز دیگری نتواند جای آن را بگیرد.
این آیه شریفه نه فقط ناظر به لزوم محبت مومنان حقیقی به پیامبر خداست بلکه بر اساس آیه شریفه ۲۳ سوره مبارکه الشوری
ذٰلکِ الذَّي یبَشّرُ اللهُّ عِبادَهُ الذَّینَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالحِاتِ ۗ قُل لا أسَأَلکُم عَلیَهِ أجَرًا إلِاَّ المَوَدَّةَ فيِ القُربیٰ ۗ وَمَن یقَتَرِف حَسَنَةً نزِد لهُ فیها حُسنًا ۚ إنِّ اللهَّ غَفورٌ شَکورٌ﴿۲۳﴾
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند به آن نوید می دهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جزدوستداشتن نزدیکانم =]
بیتم[؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است
این محبت شامل اهل بیت رسو الله صلی الله علیه و آله هم میشود ، که نمونه هایی از این عشق رو هم میخوام براتون بیان کنم ،تا از مکتب کربلا زندگی عاشقانه رو یاد بگیریم ، حیفه من و شما حسینی باشیم و عاشقانه زندگی نکنیم دهه محرم فرصتی تا ما عاشقی رو از مکتب کربلا یاد بگیریم ، همانطور که رهر عزیزمان فرمود به شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب نگاه کنید ، نسبت به کربلا که سلیمانی پرور است باید به عنوان یک مکتب نگاه کنیم.
پرورش احساس:
جلوه هایی از عشق یاران عاشورایی سید الشهداء به امام عشق .سلام بر عبدالله بن کلبي، تازه داماد رشید عاشورا
کمتر از یک ماه از ازدواج عبدالله ۳۰ ساله و هانیه ۲۰ ساله گذشته بود. پیغام امام حسین )ع( طوفاني در دلشان به پا کرد که تا کربلا آرام نشد. حاصل جنگ نمایان او ۴۲ کشته از سپاه دشمن بود. عاقبت با یک دست و یک پاي قطع شده بر زمین افتاد. هانیه را نیز که ضجهکنان بر بالاي سر عبدالله نشسته بود با نیزه اي شهید کردند تا خون این دو عروس و داماد عاشورا درهم آمیزد و شاهدي بر عشق الهي آنها به امام عاشقان باشد.
شب عاشورا پس از صدور اجازه انصراف از سوی آن حضرت، برای بشیر خبر آوردند که پسرش در مرز ری اسیر شده است. او با شنیدن این خبر اظهار داشت: «امیدوارم که خداوند به من و او در برابر این گرفتاری ها پاداش دهد دوست ندارم که فرزندم اسیر باشد و من زنده باشم.»
امام حسین )علیه السلام( با شنیدن سخن او فرمود: «رحمک الله انت فی حلّ من بیعتی فاذهب واعمل فی فکاک ابنک؛ خدایت رحمت کند. من بیعت خود را از تو برداشتم برو و برای رهایی فرزندت بکوش] .»۷[ بشیر گفت: درندگان، زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا گردم و در این بی کسی تنهایت بگذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم؛ نه نه، هرگز!
حضرت فرمود: -پس بیا و- این جامه ها را به فرزندت بده تا برای آزادی برادرش هزینه کند .
آنگاه پنج جامه، به ارزش هزار دینار به او داد.[۹]
این عشق یاران امام حسین ع با امامشان را ما در دفاع مقدس تجربه کردیم ، خدا رحمت کنه شهید سید هاشم آراسته عاشق حضرت امام بود ، همرزم شهید ـ می گوید: «زمانی که شهید آراسته مجروح شده بود، مجروحی دیگر را بر پشت گرفته و آن را با خود به پشت خطّ می آورد .زمانی که برای ملاقات او به بیمارستان رفتم، به وی گفتم: شما جایی در بدن ندارید که سالم باشد. گفت: حاضرم صدپاره گردد پیکرم………… سایهی رهبر بماند برسرم!
- ۳٫ عشق امام حسین علیه السلام به یاران
سومین عاشقانه ای که در کربلا انسان را مست و شیدا می کند ، عشق امام حسین ع به یاران شهیدش است ، که به مراتب از محبت یاران به ایشان ، بیشتر است
جون بن ابی مالک یکی از همراهان امام حسین در روز عاشورا بود. در زمان حضرت علی )علیه السلام( برده بود که امام علی)علیه السلام(او را به یکصدوپنجاه دینارخریده و زمانی که ابوذر غفاری )به دستورعثمان به ربذه تبعیدشد( او را به ابوذر بخشید و با ابوذر به ربذه رفت و تا وقتی ابوذر وفات یافت ، بعد به مدینه بازگشت در خدمت حضرت علی )علیه السلام( و سپس نزد فرزندش امام حسن )علیه السلام( و پس ازآن همراه امام حسین )علیه السلام( شد و به همراه امام به کربلا آمد.
جون برده ی سیاه چهره ای بود که روز عاشورا نزد امام )علیه السلام( آمد و برای مبارزه اجازه خواست.
امام حسین)علیه السلام(فرمود:تو مجبور نیستی به جنگ بروی،تو برای عافیت همراه ما آمده ای،خود را به زحمت مینداز!
جون گفت:من در راحتی باشم و در سختی شما ر ا تنها بگذارم؟!!بخدا سوگندهرچند که بوی بدن من بد وحسب و نژاد من رفیع نیست ولی امام بزرگواری چون شما بوی مرا خوش و بدنم را مطهر و رنگ روی مرا سفید می کند و به بهشتم مژده می دهد! بخدا سوگند که از شما جدا نگردم تاخون سیاه من باخون شریف شما آمیخته گردد! بعدشجاعانه شروع به جنگ کرد و بیست وپنج نفر از دشمنان ر ابه قتل رساند تا اینکه به شهادت رسید.
امام حسین)علیه السلام(بربالین او حاضر شد و گفت:خدایا!روی او را سپید و بوی او را خوش و او را بانیکان محشور کن و با محمد و آل محمد آشنا و معاشر گردان.
از امام باقر)علیه السلام(روایت شد که:بعد از واقعه عاشورا هر کسی کشته خود را از میدان بیرون می برد و به خاک می سپرد،اما جون کسی رانداشت تا او را ازمیدان بیرون برد! به همین جهت پیکرپاره پاره ی او را پس از ده روز دیدند درحالی که بوی عطر و مشک از بدنش به مشام می رسید![۱۰]
امشب بیا من و تو هم به امام حسین ع بگوییم : آقا جان ما رو هم به عنوان غلام روی سیاهی همچون جون به درگاهت قبول کن ، برای رو سفیدی ما هم دعا کن پسر فاطمه ، ما هم دلداده تو هستیم که از شب اول محرم آمدیم به پیشواز محرمت ، ما رو هم بخر و مثل شهدا عاقبت به خیر کن و پیش خودت ببر ، یک ذره از اون عشقی که به شهدا چشوندی به ما هم بچشان تا به قول حاج محمد ابراهیم همت که همیشه دعاش این بود :
خدایا ما را حسینی زنده بدار ، حسینی بمیران ، حسینی محشور فرما و بالاخره هم به آرزویش رسید حسین جان یک کاری کن این دهه محرم ما هم جوری عاشقی کنیم که توفیق پیدا کنیم حسینی زندگی کنیم حسینی بمیریم و حسینی محشور بشیم.
رفتارسازی:
- ۴٫ عشق امام حسین ع و یاران شهیدش به اصلاح جامعه
امام حسین علیه السلام قبل از حرکت به سمت کربلا به در وصیتشان به محمد بن حنفیه به صراحت از عشقشان و عزمشان برای اصلاح امت جدّشون سخن گفتند و فرمودند جان خودشون و خانوادشون رو برای امر به معروف و نهی از منکر به خطر انداختند ، اگر انسان ، عاشق یک موضوعی نباشد به خاطرش جان خود و عزیزانش را به خطر می اندازد ؟
هذا ما اوصی به الحسین بن علي الی اخیه محمد بن الحنفیة … .و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي
)ص( ارید ان امر بالمعروف و انهي عن المنکر و اسیر بسیرة جدي و ابي علي ابن ابي طالب )ع(.“ . [۱۱]
محمد بن حنفیه خدمت برادرش سیدالشهدا علیه السلام رسید و حضرت را از رفتن به سمت عراق بر حذر داشت. حضرت از تصمیم خود بازنگشنند آنگاه این وصیتنامه را نوشتند و به دست برادر سپردند: این وصیت حسین بن علي است به برادرش محمد بن حنفیه: …تنها برای اصلاح در امت جدم)ص( قیام کردم و مي خواهم به معروف امر کنم و از منکر بازدارم و به سیره جدم)ص( و پدرم علی بن ابیطالب عمـل کنم .
این جمله به این معناست که امام حسین ع چنان به اجرای اجرای دستورات الهی و اصلاح دینداری امت با امر به معروف و نهی از متکر عشق می ورزد که جان خود و عزیزانش را در راه این آرمان فدا کرد ، همانطور که شهدای ما برای بپایی حکومت اسلامی و اجرای احکام اجتماعی اسلام از جان گذشتند زیرا نماز وروزه و الباقی احکام فردی اسلام قبل از انقلاب هم وجود داشت ، آنچه امام و شهدا برایش سختی کشیدند و جان دادند احکام اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی اسلام بوده است مخصوصا حکم مهم حجاب ، بر اساس آماری که از وصیت نامه های شهدا استخراج شده است ، حجاب سومین وصیت شهدا بوده است ، چند نمونه از وصیت نامه های شهدا رو براتون بخوانم ، این وصیت نامه ها رو حضرت امام سفارش می کردند بخوانید.
« این وصیت نامه هایی که این عزیزان )شهدا( می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.»
وصیت نامه چند شهید به عنوان نمونه:
شهید «علی رضا ملازاده»
شهید وقتی که غرق در خون می شود فریاد برمیآورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگین تر است»، من اکنون نیز فریاد برمی آورم «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. تن پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند. این فریاد از اعماق قلبم است.»
شهید «محمد نیرآبادی:»
ای خواهرم! بیش از هر چیز که پشت ابرقدرتها را به لرزه درآورد و ضربه مهلکی است که بر سر آنان فرود می آورد؛ حجاب و عفاف توست که تأثیرش بیش از ریختن خون هر شهید است.
شهید «علیرضا حسینی:»
خواهران گرامی! از شما می خواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبههها، جهاد اکبر کنید و با توطئه های شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشته اند و این راه را می توانند مانند حضرت زینب )س( با صلابت ادامه دهند.
شهید «محمدعلی صمدی:»
«خواهران گرامی! حجاب شما برتر از خون شهیدان است و دشمن پیش از آنکه از خون شهید به هراس آید، از حجاب کوبنده تو وحشت دارد.
شهید « رمضانعلی سرائی:»
خواهران عزیزم! اینک زمانه احتیاج به زینب ها دارد، احتیاج به علی اکبر ها دارد، ای خواهران بزرگوار!
زینبوار زندگی کنید و حجاب خود را به عنوان یک شمشیر حفظ کنید و در زندگی صبور باشید.
این ها نمونه هایی از وصایای شهداست که نشان می دهد چقدر این حکم الهی برایشان مهم بوده است ، نه فقط برای شهدا بلکه برای حضرت امام ره هم حکم خدا درباره حجاب و اجرا شدنش در جامعه موضوعی بود که هرگز حاضر نشد از آن کوتاه بیاید ، مقام معظم رهبری می فرمودند:
امامی که ما شناختیم و سالها با او همکاری کردیم و مردم دیدند امام را، کسی نبود که به خاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود… آن روزی که امام مسئله ی حجاب را مطرح کردند -یک الزام که زنها در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند- خیلیها مخالف بودند ،حتّی افراد نزدیک به خود امام. یکی از نزدیکان امام آن روز آمد پیش من میگفت که آقا! این چه حرفی است که آقا دارند میزنند؟ این چه حرفی است که امام دارند میزنند؟ و شماها مثلاً بروید به امام بگویید منصرف بشوند، که البتّه عقیده ی خود ما هم عقیده ی امام بود؛ یعنی خیلی ها مخالف بودند، ]امّا[ نظر امام این بود و به طور قاطع مسئله ی حجاب را مطرح کردند که حرف درستی هم بود).۴۱/۳/۰۰۴۱(
برخی در ماجرای کشف حجاب هایی که این روزها متاسفانه در شهرها و استانها گسترش پیدا کرده ، حکومت را مقصر می دانند در حالیکه رهبر معظم انقلاب در راس حکومت بارها حتی در یکسال گذشته با قاطعیت فرموده اند که حجاب جکم مسلم شرعی و حتی سیاسی اسلام است و باید در جامعه رعایت شود و از دولت و همه دستگاهها خواسته اند که برای تحقق این مساله با برنامه وارد عمل شوند و هر کاری لازم است را باید انجام دهند.
مقام معظم رهبری می فرمودند :«مسئله ی حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده؛ این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامه ریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما؛ در حالی که چنین مسئله ای در کشور وجود نداشت… بنده نظر قاطع خودم را در این مورد عرض میکنم… از لحاظ شرعی، حجاب یک حکم مسلّم شرعی است… این چیزی است که از آن صرف نظر نمیشود کرد. مردم ما مسلمانند، مقیّدند ، متعبّدند ،بانوان ما متعبّدند ، باید رعایت کنند این را؛ حکم شرع است. یک نگاه، نگاه قانونی است؛ قانون واجب الاطاعه است و در این زمینه، حکم قانونی وجود دارد؛ رعایت حکم قانون برای همه واجب است. چه آن کسانی که به شرع معتقدند، چه حتّی آن کسانی که به شرع هم معتقد نیستند، قانون را بایستی رعایت کنند ».۱۵/۰۱/۱۴۰۳
البته برخی از روسای جمهور کشور در سالهای گذشته بی تقصیر نبوده اند در ایجاد احساس امنیت برای بی حجاب ها امثال موضع گیری های آقای روحانی که در سخنانی که واکنش های گسترده ای را به دنبال داشت، از اعمال زور توسط پلیس برای رعایت حجاب انتقاد کرده است. او بیان کرد که نمی توان با ایجاد محدودیتها و فیلترها جوانان را مجبور به رعایت حجاب کرد و باید با استفاده از روش های اقناعی و گفتگو پیش رفت. وی تاکید کرد که باید در جامعه، ابتدا معروف را به مردم معرفی کنیم و سپس امر به معروف و نهی از منکر کنیم. روحانی همچنین اشاره کرد که نباید از ابزارهای زور و اجبار استفاده شود، بلکه باید راهکارهای فرهنگی و اقناعی را در اولویت قرار داد.
این اظهارات واکنش های تندی را از سوی برخی مراجع تقلید و مسئولین دولتی به دنبال داشت. آیت الله ناصر مکارم شیرازی و آیتالله جعفر سبحانی به انتقاد از روحانی پرداختند و او را متهم کردند که با پرداختن به مسائلی مانند حجاب و فیلترینگ، قصد دارد توجهات را از مشکلات اقتصادی منحرف کند .آنها تأکید کردند که مسئولیت دولت در حوزه فرهنگی نباید کاهش یابد و علما به تنهایی نمیتوانند این مسئولیت را بر عهده بگیرند.
سخنان شهید رئیسی در رابطه با حجاب
اما سید الشهدای خدمت شهید رییسی چند ماه قبل از شهادتشون در قم گفته بودند : نظر من را درباره حجاب می پرسند، من که طلبه هستم ولی نظر اسلام درباره حجاب وجوب را حکم می کند و ما هم موظف هستیم نظر اسلام را اجرا کنیم. کسی هم اگر اعتقاد ندارد باید به قانون پایبند باشد. کشور باید قانونمند حرکت کند. این مساله روشن است و جای تردید ندارد البته در این زمینه برنامه ریزی و تدبیر باید مورد توجه باشد.
اما اگر می بینید این وضعیت گسترش بی حجابی ها رو در کشور به خاطر تلاش ۴۰ ساله دشمن و هزینه میلیون ها دلار برای استفاده از گسل اجتماعی حجاب برای ضربه زدن به نظام اسلامی است ، به عنوان نمونه مصی علینژاد، یکی از فعالان برجسته حقوق زنان و مخالف سرسخت حجاب اجباری در ایران، در کنفرانس امنیتی مونیخ ، حجاب اجباری را با دیوار برلین مقایسه کرده است. او این مقایسه را به این منظور انجام داد که بگوید همان طور که فروپاشی دیوار برلین منجر به سقوط کمونیسم شد، پیروزی زنان بر حجاب اجباری نیز می تواند به فروپاشی جمهوری اسلامی منجر شود .
برای جلوگیری از این نقشه شوم دشمن در کنار حکومت ، مردم وظیفه ای مهم و مسوولیتی جدی دارند که نگذارند این سیل ویرانگر ، حیای جامعه را با خود ببرد ، در این مسیر نباید نا امید شد بلکه باید با تمام توان برای خدا ایستاد و به نصرت الهی فتنه های دشمن ناکام خواهد ماند ، مقام معظم رهبری می فرمودند:
نقطه ی امیدآفرین این است که در این تلاش همهجانبه ی دشمن، شما میبینید در چنین شرایطی که دشمن شمشیر را از رو بسته، دانشجوی انقلابی در فلان دانشگاه فحش ناموسی میشنود، از میدان خارج نمیشود؛ طلبه ی بسیجی زیر شکنجه به شهادت میرسد، حاضر نیست حرفی را که دشمن میخواهد بر زبان جاری کند. مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعّالان سختکوش جهاد تبیین، گروه های کمک مؤمنانه ، اردوهای جهادی، اینها همه جوانهای این کشورند. با وجود اینترنت، با وجود شبکه های اجتماعی، با وجود این همه لغزشگاه ها، جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند. گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا یک شخصیّت منوّر و نورانی برمیخیزد؛ از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفیٰ صدرزاده به وجود می آید. ما از این مصطفیٰ های صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم؛ اینها همه امیدبخش است. ما همه وظیفه داریم؛ نخبگان وظیفه دارند؛ هسته های انقلابی وظیفه دارند؛ فعّالان دانشگاهی، فعّالان حوزوی، صاحبان جایگاه های اجتماعی بویژه کسانی که حرف آنها به گوش مردم میرسد، مردم حرف آنها را می شنوند، اینها وظیفه دارند؛ وظیفه این است که ایمانها را تقویت کنند، امیدها را تقویت کنند، شبههها را برطرف کنند، شیوه های دشمن در شبهه آفرینی و یأسآفرینی را خنثی کنند.۱۴/۰۳/۱۴۰۲
در این مسیر هر چند گاهی ممکن است مومنین و مومنات اقلیت باشند اما باید از حضرت مسلم ع یاد بگیرند که با توکل به خدا و با عشق به خدا ، ولی خدا و اجرای حکم خدا ، با تمام توان تا آخرین لحظه پای رکاب امام زمان عج و نائب بر حقشان امام خامنه ای عزیز بایستند و نگذارند دشمنان به مقصودشان برسند.
ذکر مصیبت :
امشب شب اول محرم و شب حضرت مسلم است ، عزیزان من روضه مسلم بن عقیل ، اولین شهید راه امام حسین ع ، روضه غیرت است ، همه غصه مسلم این بود که مولای من با زن و بچه در راه کوفه است ، نکند حرمت عقیله بنی هاشم را این مردم نانجیب مراعات نکنند آخه تو کوچه های کوفه غریبانه قدم میزد، گریه میکرد هی دست به روی دست میزد میگفت با همین دست نامه نوشتم آقام بیاد کوفه…با ابی عبدالله حرف میزد حسین جان ….
چه کنم نامه نوشتم که بیایی کوفه………..کاش برگردی از این راه و نیایی کوفه من از محله آهنگران بی احساس………….گذر نموده و دل پر ستاره میکردم یکی سفارش تیر سه شعبه ای میداد……..دعا برای سر شیرخواره ات کردم
مسیر به اوج رسانی: اما من بمیرم برای اون لحظه ای که آوردنش باالی داراالماره یکوقت دیدند مسلم داره گریه میکنه(
بکی مسلم تاَسُفَا علی ابنِ عمه الحسین علیه السالم) طعنه زدند،کنایه زدند تو که پهلوان هستی ازمرگ قَال:َ إنِیّ وَ الَلهَِّ مَا لنَِفْسِی أبَکِْی وَ لکَِنْ أبَکِْی لأِهَْلیَِ الَمُْقْبِلیِنَ إلِیَ،َّ أبَکِْی لحُِسَیْنٍ وَ آلِ حُسَیْنٍ ) بخدا برای خودم گریه نمیکنم گریه ام برای اون آقایی که داره با اهل و عیال میاد کوفه (وتوَجَّهَ نحَْوَ الَمَْدِینَةِ وَ سُلمََّ علی الحسین ) یکوقت دیدند صورت به سمت مدینه چرخاند صدا زد (السالم علیک یا اباعبداهلل) حسین جان کوفه نیاااا……(وَ ضَرَبَ عُنُقَهُ وَ رَمی جَسَدِهِ الی االرضِ) اوج: دلها بسوزه برای اون لحضه ای که بدن بی سر مسلم از باالی داراالماره به زمین پرتاپ کردند۱۲….. همه دور این بدن جمع شدن دیدن پیرزنی جلوآمد طوعه است تا نگاهش به بدن بی سرمسلم افتاد شناخت گفت این بدن دیشب مهمان من بوده آی اهل روضه میخوام بگم مسلم فقط یک شب مهمان طوعه بوده تا بدن بی سر مسلم رو دید شناخت اما من یک خانمی روهم میشناسم تو کربلا ..۵۴ سال با حسینش بوده اما تا زینب وارد گودال شد نمیدونم چه بالیی سراین بدن آوردن خواهرش نشناخت تا رسید باالی بدن پاره پاره صدا میزد أ أنت اخی ؟ أ أنت ابنُ امُّی آیا تو برادر منی
معجرم هست ولی پیرهنت نیست حسین….روضه کوتاه سری در بدنت نیست حسینامشب بیایید به نیت مسلم بن عقیل به آقامون سالم بدیم هرجانشستی صدا بزن…
السلام علی الحسین… وعلی علی بن الحسین…وعلی اوالد الحسین..وعلی اصحاب الحسین
. تذکره الشهداء ص-۲۰۷مقتل مقرم ص-۱۶۳اسرارالشهاده ص-۲۵۹ وقعة الطف ,ج , ۱ص ۱۳۵
[۱] .سفینه البحار ،ج۲ ، ص۷۹۱٫ تهذیب، ج ۶، ص۷۳ / بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۶
[۲] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج ۴، ص۱۶۹، به نقل از وقعه صفین نصر بن مزاحم
[۳] . مقتل ابو محنف ص ۱۰۶؛ تاریخ طبرى ابن جریر طبرى، ص ۳۱۵
[۴] لواعج الاشجان/ سید محسن امین عاملى/ نشر بصیرتى/ قم /۱۳۷۱ ش/ ص ۱۵۵٫
[۵] . سخنان حسين بن على عليه السلام، از مدينه تا كربلا/ محمد صادق نجمى/ نشر اسلامى/ قم/ ۱۳۷۶
ش/ ص ۲۰۲ .
[۶] اللهوف/ سید بن طاوس/ نشر مومنین/ قم /۱۳۷۹ ش/ ص ۲۰۶٫
[۷] . مفاتیح الجنان دعای عرفه.
[۸] . دیوان اشعار فروغی بسطامی غزل شمارهٔ ۹
[۹]– بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۵۴.
[۱۰] – قصه کربلا.نویسنده:علی نظری منفرد.
[۱۱] – بحارالانوار ،۴۴جلد/صفحه۳۲۹