حجاب و عفاف، دو واژه در هم تنیده که ریشه در فطرت پاک انسانی دارند و همواره بخش مهمی از هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی بودهاند. در دنیای امروز که چالشهای فرهنگی متعددی پیش روی ما قرار دارد، اهمیت پرداختن به عفاف و حجاب بیش از پیش احساس میشود. این بحث، فراتر از یک پوشش ظاهری، به معنای یک زیست عفیفانه است؛ سبکی از زندگی که در آن پاکدامنی، حیا و کرامت انسانی محور قرار میگیرد. اما پرسش اینجاست که در این مسیر، نقش مردم کجاست؟ آیا ترویج زیست عفیفانه تنها بر عهده نهادهای حاکمیتی است یا جبهه مردمی نیز در این میدان، وظیفهای اساسی بر دوش دارد؟
نسبت حجاب با جبهه مردمی زیست عفیفانه: فراتر از قانون، در دل جامعه
زمانی که از حجاب سخن به میان میآید، ناخودآگاه ذهن به سمت قوانین و مقررات میرود. اما اگر به عمق این مفهوم بنگریم، متوجه میشویم که حجاب در اصل یک امر فرهنگی و برآمده از تعاملات روزمره اجتماعی است. فرهنگ حجاب، در بستر ارتباطات انسانی شکل میگیرد و تقویت میشود. اینجاست که جبهه مردمی زیست عفیفانه معنا پیدا میکند. برای اینکه اتفاقات ماندگار و مثبتی در زمینه حجاب در جامعه رخ دهد، باید بدنه مردم به میدان بیایند و بخش اعظم کار را به دست بگیرند. چرا که این مردم هستند که فرهنگسازند و آن را تقویت میکنند.
نسبت حجاب با جبهه مردمی زیست عفیفانه در این نکته نهفته است که ترویج حجاب، نمیتواند تنها یک تکلیف از بالا به پایین باشد. این امر نیازمند یک حرکت خودجوش و درونی از سوی مردم است. همانطور که علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه) به زیبایی اشاره میکنند، در شرایط اجتماعی کنونی، رویکرد آمرانه در امر به معروف و نهی از منکر ممکن است تنشزا باشد. راهکار، در ظرافت، لطافت و مودت نهفته است. جبهه مردمی زیست عفیفانه به دنبال همین رویکرد است؛ ترویج حجاب نه با تحکم، بلکه با همدلی، آگاهیبخشی و ایجاد فضایی دوستانه و اقناعی.
عفاف: ریشهای برای زیست عفیفانه
قبل از پرداختن به حجاب، لازم است به ریشه آن، یعنی عفاف بپردازیم. عفاف، به معنای خویشتنداری و رعایت حدود الهی در تمام ابعاد زندگی است. عفاف یک فضیلت اخلاقی درونی است که تجلی آن را میتوان در حجاب و سبک زندگی عفیفانه مشاهده کرد. نسبت عفاف با جبهه مردمی زیست عفیفانه نیز از همین جا آغاز میشود. اگر عفاف درونی در افراد تقویت شود، حجاب نه یک اجبار، بلکه یک انتخاب آگاهانه و زیبا خواهد بود.
جبهه مردمی زیست عفیفانه با شناخت این ریشهها، به دنبال پرورش و تقویت فرهنگ عفاف در میان افراد جامعه است. این مهم با آموزشهای صحیح، گفتمانسازی، و ارائه الگوهای موفق زیست عفیفانه محقق میشود. وقتی باور به عفاف در تار و پود جامعه تنیده شود، مقاومتها در برابر حجاب کاهش یافته و پذیرش آن از سوی مردم افزایش مییابد.
جبهه مردمی و مسئولیت اجتماعی در قبال عفاف و حجاب
برخی ممکن است این شبهه را مطرح کنند که با وجود حکومت اسلامی، مسئولیت ترویج دین و از جمله عفاف و حجاب بر عهده حاکمیت است و مردم نقشی ندارند. اما این یک برداشت ناقص است. همانطور که در متن اشاره شد، حکومت دینی امتداد ظرفیتهای امت است. مردم نه تنها در برپایی حکومت نقش دارند، بلکه در بقای آن نیز باید فعال باشند.
نسبت جبهه مردمی با عفاف و حجاب، به همین معناست. حتی اگر وظیفه اولیه را بر دوش حکومت بدانیم، این منافاتی با نقش فعال و حیاتی مردم ندارد. در واقع، وظایف حکومت و مردم مکمل یکدیگر هستند و هر دو در یک پروژه بزرگتر، یعنی احیای حیا و عفاف اجتماعی، ایفای نقش میکنند. حکومت میتواند با سیاستگذاری، قانونگذاری و ایجاد ساختارهای حمایتی، بسترسازی کند. اما اجرای حقیقی و نهادینه شدن حجاب و عفاف در دل جامعه، بدون مشارکت و همدلی مردم امکانپذیر نیست.
راهکارهای کنشگری مردمی در زیست عفیفانه
اکنون که به اهمیت جبهه مردمی زیست عفیفانه پی بردیم، این سوال مطرح میشود که چگونه میتوان در عرصه حجاب و عفاف فعالیت کرد؟ راههای متعددی برای فعالیت مردمی در این حوزه وجود دارد که میتواند با استفاده از ظرفیتها و فرصتهای زندگی روزمره، به ترویج زیست عفیفانه کمک کند:
-
خانواده: اولین و مهمترین محیط برای شروع فعالیت، خانواده است. تربیت فرزندان بر اساس ارزشهای عفاف و حجاب، مهمترین قدم در این مسیر است.
-
فضاهای آموزشی: معلمها و اساتید میتوانند با رفع شبهات و تبیین گفتمان حجاب در مدارس و دانشگاهها نقش موثری ایفا کنند. دانشجویان نیز با ایجاد کرسیهای آزاداندیشی و فعالیتهای فرهنگی در دانشگاه، زمینهساز گفتمان صحیح میشوند.
-
شبکههای اجتماعی: با یک جستجوی ساده میتوان مطالب مفید و جذاب در رابطه با حجاب و عفاف را تولید و به اشتراک گذاشت. استفاده از زبان هنر و خلاقیت در فضای مجازی میتواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
-
تولیدکنندگان محصول: تولید عروسکهای محجبه، لوازم التحریر با طرحهای جذاب و متناسب، لباسهای کودکانه با پوشش مناسب و سایر محصولات فرهنگی، به نهادینه شدن زیست عفیفانه در میان کودکان و نوجوانان کمک میکند.
-
مشاغل و اصناف مختلف: فروشندگان با اکرام محجبهها، طراحان لباس با طراحی لباسهای پوشیده و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی، آرایشگران با توجه به مسئله عفت و راهنمایی مشتریان خود، و تمامی اقشار جامعه میتوانند در جایگاه خود، قدمهای مثبتی بردارند.
-
تعامل اجتماعی و امر به معروف لسانی: مهمترین قدم، تعامل اجتماعی و امر به معروف لسانی با ظرافت و لطافت است. بیان تجربیات شیرین در حوزه عفاف و حجاب، میتواند به ایجاد درک متقابل و پذیرش بینجامد. همانطور که در تجربه موفق پویش “تجربه شیرین” نیز شاهد بودیم، محبت و همدلی، بیش از هر چیز دیگری، در تغییر نگرشها و رفتارها موثر است.
نسبت زیست عفیفانه با عفاف و حجاب، یک نسبت عمیق و دو سویه است. عفاف، بستری برای زیست عفیفانه فراهم میآورد و زیست عفیفانه، تجلی عملی عفاف در جامعه است. هر دو به دست مردم ساخته و پرداخته میشوند.
چالشها و راهکارهای پیش رو
متاسفانه در کلانشهرها، شاهد کاهش کنشگری مردمی در زمینه حجاب و عفاف هستیم. این امر نشاندهنده لزوم بازتعریف رویکردها و یافتن راهحلهای نوین است. یکی از دلایل این مشکل، میتواند “تحلیلگرایی” در ارتباط میان حکومت و مردم باشد؛ ارتباطی که بیشتر اداری و حقوقی شده تا حقیقی و همدلانه.
راهکار این است که حکومت، بیش از پیش به ظرفیتهای مردم و خانواده اعتماد کند. این اعتماد به معنای واگذاری مسئولیت به مردم است، حتی اگر در ابتدا با چالشهایی همراه باشد. تجربههای موفق گذشته، مانند مردمی بودن جشن نیمه شعبان، نشان میدهد که وقتی کار به مردم واگذار میشود، حتی با وجود برخی خطاها، در نهایت اصلاحات ریشهای و پایدار صورت میگیرد.
نسبت جبهه مردمی زیست عفیفانه با جبهه مردمی، در واقع یک همافزایی است. جبهه مردمی زیست عفیفانه، همان حرکت عمومی مردم در راستای یک سبک زندگی عفیفانه است که با مشارکت تمامی اقشار و ظرفیتها، به دنبال نهادینه کردن ارزشهای عفاف و حجاب در جامعه است. این مسیر، مسیری است که باید با صبر، هوشمندی و اتکا به ظرفیتهای بیپایان مردم پیش رفت.
اشتراک در
0 نظرات
قدیمیترین