برخی بر این باورند که نباید به افرادی که در جامعه بدون حجاب و با پوششهای تن نما ظاهر میشوند، تذکری داد. آنها معتقدند که این افراد دوست دارند اینگونه لباس بپوشند و چون تمایل شخصی آنهاست، نباید مورد انتقاد قرار گیرند. اما آیا این تفکر میتواند توجیهی برای تأثیرات منفی این رفتارها بر جامعه باشد؟
آیا دوست داشتن، معیار درستی است؟
این سؤال مطرح است که اگر صرفاً دوست داشتن ملاک رفتارهای اجتماعی باشد، چه اتفاقی میافتد؟ به عنوان مثال:
دزدها دوست دارند دزدی کنند؛ آیا باید به آنها اجازه داده شود؟
فروشندگان مواد مخدر دوست دارند در خیابانها به کسب و کار خود ادامه دهند؛ آیا این رفتار قابل قبول است؟
رانندگان بیقانون هم دوست دارند قوانین رانندگی را نادیده بگیرند؛ آیا جامعه باید این را بپذیرد؟
پس صرفاً بر اساس دوست داشتن نمیتوان به فرد اجازه داد که هر رفتاری را در جامعه انجام دهد.
تأثیر بیتفاوتی بر جامعه:
اگر افراد جامعه نسبت به اینگونه رفتارها بیتفاوت باشند، به مرور زمان خانوادهها و ارزشهای اجتماعی از بین میروند. رقابتهای جنسی و نمایش جذابیتهای جنسی به اولویت اول زندگی بسیاری تبدیل خواهد شد و در نتیجه سلامت روانی و اجتماعی جامعه به خطر میافتد. اینجاست که مسئولیت هر یک از ما در مقابل چنین رفتارهایی روشن میشود. نباید اجازه دهیم که خودخواهی برخی افراد، جامعه و خانوادههای ما را به سمت نابودی و فساد بکشاند.
همراهی برای مقابله با بیحجابی:
بیایید با هم متحد شویم و در برابر این جریانها ایستادگی کنیم. ما نمیتوانیم نسبت به این افراد خودخواه بیتفاوت باشیم. هر یک از ما مسئولیتی در قبال سلامت جامعه داریم و باید با آگاهی و هوشیاری برای حفظ ارزشهای اجتماعی و فرهنگیمان تلاش کنیم.
نتیجهگیری:
بیتفاوتی در برابر بیحجابی و رفتارهای نادرست نه تنها به نفع جامعه نیست، بلکه تهدیدی جدی برای آینده فرهنگی و اخلاقی ما محسوب میشود. بیایید دست در دست هم دهیم و برای حفظ ارزشهای اخلاقی و اجتماعی جامعهمان تلاش کنیم.