محل ما تقریبا محلی بود که خانم هایش محجبه بودن و کمتر کسایی پیدا می شدن که حجابو رعایت نکنن مدتی عده ای باهم جمع می شدن و دوره می گرفتن بعضی هاشون از محلی بودن بعضی هاشون هم تازه شوهر کرده بودن اومده بودن تو محل برای زندگی این گروه زیاد تو رعایت کردن حجاب دقت نمی کردن برام شده بود دغدغه بزرگ مدتی بود شورای امربه معروف و نهی از منکر تو محل راه انداخته بودیم رفتم با امام جماعت محل که رئیس شورا بود یه وقتی برای طرح این موضوع گرفتم شورا جمع شد و با هم جلسه ای گذاشتیم مسائلو مطرح کردم هر کس نظری داد با پیشنهاد من طرح جذب به بسیج و قرار دادن تو اعضاء شورا تصویب شد. قرار شد من یک نفر از این گروه رو که حرفش برای دیگران مورد قبول بود جذب کنم مدتی تحت نظرشون گرفتیم و درمورد خانواده هاشون تحقیق کردیم متوجه شدم از خانواده موجهی هستن و دارای فکر فوق العاده قوی برای همین یک روز ازش خواستم بیاد مسجد اومد و بدون …..
اشتراک در
0 نظرات
قدیمیترین