اتفاقا دوتا کتاب نو برای حجاب،از طرف مدرسه هدیه گرفته بودم، و از قضا کنار یک خانوم کم حجاب نشستم. من مشغول خوندن کتاب بودم و دیدم او هم مشغول خوندن دعا بود.
نزدیک ایستگاه مقصدم که شدیم، رو به او کردم و گفتم شما که اینقدر با خدا هستی و داری دعا میخونی… چ بهتر میشه که حجابت رو هم رعایت کنی… این هم یه هدیه از طرف یک دوست و یکی از کتاب ها رو به سمتش گرفتم. او هم خوشحال شد و همانطور که شالش رو جلو میکشید به من گفت برام دعا کن… به ایستگاه رسیدیم و خداحافظی کردم و رفتم
اشتراک در
0 نظرات
قدیمیترین