فداکاری برای چادر؛ خاطرهای از ایثار و عفاف در میان مجروحان جنگی
سلام به همه دوستان عزیز 🌸
در روزهای سختی که بیمارستان پر از مجروحان جنگی بود و حملات شدیدی صورت گرفته بود، اتفاقی افتاد که هرگز فراموش نمیکنم. یکی از مجروحان که وضعیت وخیمی داشت و رگهایش پاره پاره شده بود، برای جراحی به اتاق عمل منتقل شد. دکتر از من خواست تا برای جابهجایی مجروح، چادرم را دربیاورم تا راحتتر بتوانم کمک کنم.
همین که قصد داشتم چادرم را دربیاورم، آن مجروح که چند دقیقهای به هوش آمده بود، به سختی گوشه چادرم را گرفت و با صدایی بریده و ضعیف گفت: “من دارم میروم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم میرویم.” این را گفت و در حالی که چادرم در مشتش بود، شهید شد. از آن روز به بعد، حتی در سختترین شرایط نیز چادرم را کنار نگذاشتم.
این خاطره برای من یادآور اهمیت عفاف و حجاب و زیست عفیفانه است؛ یادآور ایثار و فداکاریهایی که در جبهه مردمی زیست عفیفانه، ارزشها و باورهای ما را زنده نگه داشته است. چنین لحظاتی، نمادی از عمق عشق و احترام به حجاب است که همیشه در قلبها باقی خواهد ماند.
#عففا #حجاب #عفاف_و_حجاب #چادر #زیست_عفیفانه #پویش_تجربه_شیرین #جبهه_مردمی