موضوع جلسه یازدهم: عوامل شکل گیری جامعه منتظر عاشورایی پیام : کنشگری در مقابل کشف حجاب در محل کار و تحصیل
خطبه
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدُ للهِ ربِّ العالمین، بارئِ الخلائقِ أجمعین، و الصلاه و السلام علی سیّدِ الأنبیاءِ و المرسلین و خاتمِ النبیین، حبیبِنا و حبیبِ إلهِ العالمینَ أبی القاسمِ المصطفی محمد، صلی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومینَ، و لا سیّما بقیه الله فی الأرضینَ و اللعن الدائمُ علی أعدائهِِم أجمعینَ إلی یومِ الدین
انگیزه سازی:
خدای تبارک و تعالی در قرآن می فرماید:
یاَ أیَهُّا الذِّینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابرِوا وَرَابطِوا وَاتقَّوا اللهَّ لعَلّکُمْ تفُلحِونَ)آیه ۲۰۰ سوره آل عمران(
ای اهل ایمان! ]در برابر حوادث[ شکیبایی کنید، و دیگران را هم به شکیبایی وادارید، و با یکدیگر ]چه در حال آسایش چه در بلا و گرفتاری[ پیوند و ارتباط برقرار کنید و از خدا پروا نمایید تا رستگار شوید.
آخرین آیه سوره آل عمران محتوی یک برنامه جامع چهار ماده ای است که ضامن سربلندی و پیروزی مسلمین می باشد نخست روی سخن را به مؤمنان کرده و در اولین ماده این
برنامه میفرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، در برابر مشکلات و هوسها استقامت کنید) »یاَ أیَهُّا الذِّینَ ءَامَنُوا اصْبِرُوا( .
استقامت در برابر ،مشکلات در حقیقت ریشه اصلی هرگونه پیروزی مادی و معنوی را تشکیل می دهد .
در مرحله دوم به افراد با ایمان دستور به استقامت در برابر دشمن می دهد می فرماید و در برابر دشمنان )نیز( پایدار باشید» )وَ صَابرِوا( .
در جمله بعد به مسلمانان دستور آماده باش در برابر دشمن و مراقبت دائم از مرزها و سرحدات کشورهای اسلامی می دهد می
فرماید: «و از مرزهای خود مراقبت کنید» )وَ رَابطِوا( .
این دستور به خاطر آن است که مسلمانان هرگز گرفتار حملات غافلگیرانه دشمن نشوند و در برابر حملات شیطان و هوسهای
سرکش همیشه آماده و مراقب باشند .
رابطوا» از ماده «رباط» در اصل به معنی بستن چیزی در مکانی است به همین ،جهت مرابطه به معنی مراقبت از مرزها آمده است زیرا سربازان و مرکبها و وسایل جنگی را در آن محل نگه داری میکندغافلگیرانه دشمن نشوند و در برابر حملات شیطان و هوسهای سرکش همیشه آماده و مراقب باشند .
«رابطوا» از ماده «رباط» در اصل به معنی بستن چیزی در مکانی است. به همین ،جهت مرابطه به معنی مراقبت از مرزها آمده است زیرا سربازان و مرکبها و وسایل جنگی را در آن محل نگاه داری می کنند .
سرانجام در آخرین دستور که همچون چتری بر همه دستورهای سابق سایه می افکند می:فرماید و از خدا بپرهیزید، شاید
رستگار شوید» )وَاتقَّوا اللهَّ لعَلّکُمْ تفُلحِونَ(.
یعنی شما در سایه به کار بستن این چهار دستور می توانید رستگار شوید و با تخلف از آنها راهی به سوی رستگاری نخواهید داشت. به هر حال اگر روح استقامت و پایمردی در مسلمانان زنده شود ، اگر در برابر افزایش تلاش و کوشش ،دشمنان مسلمانان تلاش بیشتری از خود نشان دهند و پیوسته از مرزهای جغرافیایی و عقیده ای خود مراقبت نمایند و – علاوه بر همه اینها ـ با تقوای فردی و اجتماعی گناه و فساد را از جامعه خود دور کنند پیروزی آنها تضمین خواهد شد .
تفسیر نمونه
رابطوا :همه با هم ربط داشته باشید همبستگی و هماهنگی به وجود آورید
در روایات رابطوا به معنای انتظار اقامه ی نماز آمده است. گویا مسلمانان دل و جان خود را با پیوندی که در نماز ایجاد میکنند محکم میسازند .
امام صادق علیه السلام فرمود:
اصبروا علی «الفرائض در برابر واجبات صبر کنید .
«صابروا علی المصائب» در برابر مشکلات صبرکنید .
ورابطوا علی الائمه» از پیشوایان خود دفاع کنید .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «اصبروا علی الصَّلوات و الخمس وصابروا علی قتال عدوّکم بالسیف
در این آیه شریفه خدای متعال ۴ امر می کند به مومنین برای تحقق رستگاری
- اصبروا
- صابروا
- رابطوا
- اتقوالله
مقام معظم رهبری دام ظله درباره صبر و تواصوا بالصبر می فرمودند:
به نظر من، این دو جمله ی حیاتی و اساسی و جاودانی قرآن که «وَ توَاصَوا باِلحَقِّ وَ توَاصَوا باِلصَّبر)،»۱( برای ما همیشه دستورالعمل است و امروز بیش از همیشه. تواصی به حق یادتان نرود؛ تواصی به صبر یادتان نرود. صبر یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بنبست ندیدن؛ این معنای صبر است. راه حق را بروید، دیگران را هم به راه حق بکشانید. کوشش کنید؛ بچّه های مؤمن ،مسلمان، علاقه مند، هیئتی و به معنای واقعی کلمه قرآنی و اسلامی سعی کنند در محیط دانشگاه، در محیط های گوناگون تأثیر بگذارند، محیط را به همان رنگی که خودشان به آن معتقد هستند ــ به راه خدا ــ منوّر کنند و ملوّن کنند. و این تواصی بر شما لازم است، برای ما لازم است. امروز، هم به حق تواصی کنید، هم به صبر. نگذارید محیط، محیط خسته ای بشود، محیط ازکارافتاده ای بشود.۱۰۴۱/۶۰/۶۲ بیانات در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین )علیه السلام(
اقناع اندیشه :
در آیات قرآن در تعیین مقدار پاداش صابران می فرماید: «اولئک یؤتون اجرهم مرتین بما صبروا و یدرؤن بالحسنة السیئة و مما رزقناهم ینفقون »
آناناند که به )پاس( آنکه صبر کردند و )برای آنکه( بدی را با نیکی دفع مینمایند و از آنچه روزی شان داده ایم انفاق میکنند، دوبار پاداش خواهند یافت ».
همچنین خداوند به صابران وعده همراهی داده است: «و اصبروا ان الله مع الصابرین » «و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است »
«بلی ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائکة مسومین » نصرت و پیروزی را تنها در سایه صبر و شکیبایی میسر می داند .
حوصله ی انقلابی و صبر انقلابی، مثل خشم انقلابی است. وقتیکه حضرت موسیٰ بعد از پیغمبری آمدند به مصر و آن معجزه را نشان دادند و دعوت و این حرفها -خب، بنیاسرائیل منتظر بودند دیگر؛ از گذشته خبر داده شده بود که یک منجی ای خواهد آمد و آن منجی هم موسیٰ است؛ حالا موسیٰ آمده، منتظر بودند بمجرّ دیکه موسیٰ آمد، دستگاه فرعون کنفیکون بشود؛ نشده بود- قرآن میگوید آمدند پیش حضرت موسیٰ و گفتند که «اوذینا مِن قَبلِ انَ تأَتیِنا وَ مِن بعَدِ ما جِئتَنا»؛تو که آمدی چه فرقی کرد؟ چه تفاوتی کرد؟ قبل از اینکه بیایی هم ما را آزار میکردند، زیر فشار بودیم، حالا هم که آمدی باز زیر فشاریم. ببینید! این آن حالت بی صبریِ بنیاسرائیلی است؛ بی صبری. حضرت موسیٰ گفت خب صبر کنید: انِّ الارَضَ لله یورِثهُا مَن یشَاءُ مِن عِبادِه وَ العاقبِةُ للِمُتَّقین؛ تقوا اگر داشته باشید، عاقبت مال شما است؛ صبر لازم است. این حالت را نباید داشته باشید؛ اینکه ما بگوییم چرا نشد، چه جوری شد، پا به زمین بزنیم، درست نیست.۰۷/۰۳/۱۳۹۷
خدا در قرآن می فرماید : وَلنَبۡلوَنکَّم بشِيۡء مّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنقۡص مّنَ ٱلۡأمۡوَٰلِ وَٱلۡأنَفُسِ وَٱلثَّمَراٰتِ وَبشَّرِ ٱلصَّـٰبرِینَ
ٱلذِّینَ إذِٓا أصَٰبتۡهُم مُّصِیبَة قَالوُٓاْ إنِاَّ للِهَّ وَإنِآَّ إلِيۡهِ رَجِعُونَ
أوْلـَٰٓئکِ عَليۡهِمۡ صَلوَٰت مّن رَّبهِّمۡ وَرَحۡمَة وَأوْلـَٰٓئکِ هُمُ ٱلۡمُهۡتدُونَ)آیه ۱۵۷سوره بقره(
و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات
]نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند[ آزمایش م یکنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده
همان کسانی که چون بلا و آسیبی به آنان رسد گویند: ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازم یگردیم هدایت، درود و رحمت پروردگار را به صابران ارزانی می دارد .
صبری که پدر شهید و مادر شهید و همسر شهید برای شهادت فرزندشان کردهاند ــ که ]وقتی[ انسان میخواند شرح حال اینها را، میبیند چه کشیدند وقتی خبر شهادت عزیزشان به اینها رسید و چه صبری کرده اند، چه تحمّلی کردهاند ــ این صبر بالاترین صبرها است. خدای متعال در مورد افراد صابر از قبیل این عزیزان میفرماید: اوُلٰئکَِ عَلیَهِم صَلوَاتٌ مِن رَبهِّم وَ رَحمَة؛)۱( شما بر پیامبر و آل پیامبر صلوات فرستادید؛ خدا برای شما صلوات میفرستد. از این مهم تر چه چیزی میشود فرض کرد که خدای متعال ،خالق هستی، مالک دنیا و آخرت، به بندگان خودش صلوات بفرستد؟ این خیلی چیز مهمّی است. این مال شماها است؛ این مال پدر و مادر و همسر و احیاناً فرزندانی است که درک کردند شهادت پدر را. ۲۰۴۱/۴۰/۴۰
«والله یحب الصابرین» صابران را در زمره دوستان و محبوبان خود یاد میکند .
و در باب چگونگی پاداش صابران در آخرت، در جایی به آنها وعده پاداشی بهتر از آنچه عمل کرده اند ،می دهد: «و لنجزین الذین صبروا اجرهم باحسن ما کانوا یعملون »
«و قطعا کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل کردند، پاداش خواهیم داد ».
پیامبر اکرم )صلی اللهعلیه واله( می فرمایند: صبر سه قسم است: ۱٫ صبر به هنگام دیدن مصیبت ۲٫ صبر بر طاعت خدا ۳٫ صبر به هنگام معصیت .
بنابراین هرکس بر مصیبتی صبر کند و سختی آن را به نیکوئی تحمل نماید خدای متعال برای وی سیصد درجه می نویسد بطوری که ما بین هر درجه فاصله ای هست به مقدار فاصله موجود میان آسمان و زمین. و هر کس بر طاعت خدا صبر نماید خدای متعال برای وی ششصد درجه عطا میکند که ما بین هر درجه فاصله ای هست مثل فاصله موجود میان پائین ترین نقطه زمین تا عرش خدا. و هر کس بر معصیت خدا صبر کند )معصیت خدا را انجام ندهد( خدای متعال برای وی نهصد درجه عنایت می فرماید که ما بین هر درجه فاصله ای هست مثل مقدار فاصله موجود از پائین ترین نقطه زمین تا منتهای عرش خدا امیرالمؤمنین)علیه السلام( در مواقعی مجبور به صبر بود
یکی از موانع تحقق آرزوهای بزرگ انقلاب، بیارادگی است؛ یکی از موانع، تنبلی است؛ یکی از موانع ،بی صبری است. بی صبری؛ باباجان! این غذا را وقتی شما سرِ بار گذاشتید، نمیشود که بمجرّد اینکه آتش زیرِ غذا را روشن کردید، بنا کنید پا به هم کوفتن که من غذا میخواهم! خب باید صبر کنید تا بپزد .گاهی اوقات این جوری است؛ بعضی از فعّالیّتهایی که برادرها و خواهرهای خوب انقلابی یک جاهایی انجام میدهند، ناشی از صبور نبودن است؛ صبوری لازم است؛ صبر هم یکی از خصلتهای انقلابی است .بله، خشم انقلابی داریم امّا صبر انقلابی هم داریم. مظهر اتمّ و اکمل عدالت، امیرالمؤمنین است دیگر، از او عادل تر که نداریم، امّا امیرالمؤمنین هم یک جاهایی صبر کرد؛ تاریخ زندگی امیرالمؤمنین را میبینید دیگر. یک جا میگوید: فَصَبَرتُ وَ فیِ العَینِ قَذًی وَ فیِ الحَلقِ شَجا؛)۱( یک جا هم در مقابل فشار خوارج و مانند اینها در جنگ صفّین صبر میکند و به حکمیّت تن میدهد؛)۲( پس یک جاهایی صبر ضروری است، لازم است؛ یک جاهایی صبر، ]از روی[ ناچاری است، یک جاهایی هم نه، ناچاری نیست اما لازم است که انسان این صبر را انجام بدهد)۷/۱۳۹۷/۳بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان(
پرورش احساس:
بعد از امر به صبر می فرماید رابطوا ، رابطوا را بعضی از روایات ما رابطوا امامکم المنتظر معنا کرده اند ، با امام زمان خود رابطه برقرار کنید ، چقدر من و شما اهل این رابطه هستیم ؟ یکی از رموز معنویت و رشد معنوی شهدا همین ارتباط بود ، به چند نمونه براتون بیان کنم تا ازشون یاد بگیریم نماز جمکران شهید تورجی زاده هر هفته با طی مسافت ۰۰۹ کیلومتری شهدا وصیت میکردند شهید تورجی زاده برایشان دعای کمیل بخواند
. در جبهه بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم آنها محمدرضا دعای کمیل بخواند. این علاقه و تقاضاهای رزمندگان بود که باعث شد او هیئت گردان یا زهرا )س( را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگزار می شد که این هیئت بعدها به هیئت محبان حضرت زهرا)س( و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد. شهید تورجیزاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی میداد و قرآن کریم را بسیار تلاوت میکرد؛ همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداخت. صدای گریههایش بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد. این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت .
سرانجام شهید تورجی زاده ۵ اردیبهشت سال ۶۶ در ارتفاعات شهر بانه، منطقه عملیاتی کربلای ۰۱ حین فرماندهی گردان یا زهرا)س( در سنگر فرماندهی به شهادت رسید. جراحتی که سبب شهادت وی شد همچون حضرت زهرا)س( بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر وی .
بعد از مدتی می خواستم فرمانده گروهانش کنم. واسطه آورد که زیر بار نرود؛ اما قبول نکردم. آخرش گفت با همان شرط قبلی .
پا پیچش شدم که باید بگویی کجا می روی؟ گفت: تا زنده ام به کسی نگو. می روم زیارت مسجد جمکران .
۹۰۰ کیلومتر را هر هفته از دارخوین تا جمکران را عاشقانه طی می کرد .
یک بار همراهش رفتم. نیمه شب دیدم سرش را به شیشه گذاشته و مشغول نافله اشکی است .
در مسیر برگشت می گفت: یک بار برای رسیدن یه جمکران ۱۴ ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. تا رسیدم نماز را خواندم و سریع برگشتم.[۱]
ارتباط با امام زمان عج الله فرجه نتیجه معرفت به آن حضرت
در روایتی که به صورت متواتر و از طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر اعظم )ص( نقل شده، نشناختن امام زمان و معرفت نداشتن نسبت به او با مردن در عصر جاهلیت )عصر کفر و شرک( برابر دانسته شده است. در این روایت می خوانیم: مَنْ ماتَ وَ لمْ یعْرِفْ إمِامَ زَمانهِ ماتَ مِیْتَةً جاهِلیِّةً. [۲]هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است .
یکی از ائمه جماعات تهران نقل می کند که: علامة امینی از نجف به تهران آمده بود. من به دیدن ایشان رفتم و تقاضا نمودم که شبی به منزل ما تشریف بیاورند. آقای امینی اجابت نمودند، وعدّه ای از علماء را هم به افتخار ایشان دعوت نمودم. شب موعود فرا رسید و از ایشان تقاضا کردم مطلبی را بیان فرمایند ،ایشان فرمودند: برای مطالعات بعضی از کتب، مدتی در حلب به سر م یبردم یکی از تجارِ فهمیده و منطقی از اهل سنت با من آشنا شد و شبی از من دعوت بهعمل آورد. علماء طراز اول شهر و قضات عالی رتبه و بعضی از اساتید دانشگاه و عدّه ای از تجّار نیز در آنجا حضور داشتند. پس از شام، عالم بزرگ و مفتی أعظم شهر گفت:
آقای امینی این بحث امامت چه ریشه و اساسی در اسلام دارد که شیعیان و علمای تشیّع آنرا رها نم یکنند؟
من به ایشان گفتم:آیا این حدیث را که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده )مَن ماٰتَ وَلمَْ یعَرِفْ امِامَ زَمانهِ مٰاتَ میتةً جاهلیةً( قبول داری؟ گفت: بلی. به او گفتم: برای پ یگیری و بررسی بحث امامت همین حدیث بس است، وی ساکت شد و چیزی نگفت.
از او سؤال کردم: فاطمة زهراء علیها السلام چگونه بانوئی است؟ وی گفت: )إنهّا مَطهّرةٌ بنَِصّ الکِْتٰاب( )به صراحت( قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بیت آیة تطهیر نازل شده و حضرت زهراء از بزرگ ترین مصادیق أهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله است.
به او گفتم:چرا فاطمة زهراء علیها السلام در حال خشم و غضب از حاکمان وقت از دنیا رفت؛ آیا آنان امام امت و خلیفة به حق رسول خدا نبودند یا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت کرد؟ عالم بزرگ
فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: امینیان، نوبت چاپ: ششم- آذر ۱۳۸۹؛ صفحه ۸۳-٫۸۵ راوی: سردار علی مسجدیان؛ فرمانده وقت گردان امام حسن )ع( حلب دید اگر بگوید غضب و خشم حضرت زهراء علیها السلام کار صحیحی بوده باید خط بطلان بهجبین حاکمان آن وقت بکشد و این برخلاف اعتقاداتشان می باشد و اگر بگوید کار حضرت زهراء علیها السلام خطا بوده و او بدون معرفت به امام خویش از دنیا رفته، با مقام عصمت و طهارت ایشان که مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همین دلیل، برای خلط بحث گفت: آقای امینی بحث ما چه ربطی به موضوع غضب و خشم حضرت زهراء نسبت به حکام زمان خودش دارد؟ افرادی که در مجلس حضور داشتند از حیث علم و دانش اشخاص برجسته و فهیمی بودند، و متوجه شدند که آقای امینی با طرح این سؤال چه ضربة محکمی به عقاید آنان وارد ساخت، و گفت که شما نه فقط امام زمان خود را نشناخته اید بلکه در حقانیّت افرادی که آنان را خلیفة رسول خدا صلی الله علیه و آله م یدانید نیز در شک و تردید بهسر می برید، صاحب منزل که کناری ایستاده بود رو به عالم بزرگ حلب کرد و گفت: شي خُناٰ اسُْکُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، یعنی دیگر ساکت شو که ما را رسوا کردی.
بحث تا نزدیک سحر به طول انجامید وعدّه ای از اساتید دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و مستبصر شدند و از راهنمائی علامة امینی تشکر نمودند.
امام باقر )ع( در این زمینه می فرماید: مَنْ ماتَ وَ لیْسَ لهُ إمِامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَةً جاهِلیِّةً وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاءِمامِهِ لمْیضَرُّهُ تقَدَّمَ هَذا الأمْرِ أوْ تأَخَّرَ وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لاءِمامِهِ کانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ القْائمِ فیِ فُسْطاطِهِ. ]۳[ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر ]دولت آل محمد )ع([، او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در خیمه قائم ])ع([ با آن حضرت باشد ..
اگر این معرفت ایجاد شود آثار تربیتی فراوانی دارد چون گویا فرد خودش را دائم در محضر امام زمان عج الله فرجه به همین خاطر فرمودند اگر این معرفت رو داشتی انگار در خیمه امام زمان عج داری زندگی می کنی ، شهدا این معرفت را پیدا کرده بودند ، خاطره ای از شهید آوینی براتون تعریف کنم خاطره ترک سیگار شهید آوینی
چند سالی از انقلاب می گذشت که سیگار کشیدن را کنار گذاشت. می گفت: چگونه در حالی که امام عصر )عج( حاضر و ناظر بر اعمال و حرکات من است می توانم سیگار بکشم و دیگر هیچ گاه لب به سیگار نزد و شاید در مورد دیگران کمتر بتوانی ببینی که اینگونه رفتار کنند ولی مرتضی جور دیگری بود. او اراده اش را ناشی از اراده حق می دانست و غیر از این چیز دیگری برایش معنا نداشت
یکی از برکات این معرفت برقراری ارتباط با ولی خداست و همان ارتباطی که خداوند رحیم در قرآن کریم فرموده است: «وَالذِّینَ یصِلُونَ مَا أمَرَ اللهُّ بهِ أنَ یوُصَلَ وَیخَشَوْنَ رَبهَّمْ وَیخَافُونَ سُوءَ الحِْسَابِ»)رعد/۱۲( همین مردم با ایمان هستند که به فرمان خدا به کسانی که باید پیوند دوستی نمایند صله و پیوند میکنند و از خدا می ترسند و از شدائد و سختی های روز حساب و قیامت، بیمناک و ترسانند .
شهدا به جهت معرفتشان ؛ ارتباط عاشقانه ای با امام زمانشان داشتند ، یک نمونه آن شهید ردانی پور بود حالات شهید ردانی پور در ارتباط با امام زمان
گریه ها و نمازهای خالصانه ی آقا مصطفی در جمکران تا مدت ها روح معنوی را در او تقویت می کرد. در راه اشک می ریخت. ناله میکرد. آقا را صدا میکرد و یقیناً جواب میگرفت! به اعتقاد بسیاری از دوستان ،مصطفی به هر کجا که رسید نتیجه ی همین توسلات جمکران بود. این توسل به امام زمان )عج( فقط مربوط به جمکران نبود. مصطفی هر کجا که بود آنجا را جمکران میکرد. توسل به امام زمان )عج( را هیچ گاه ترک نمیکرد. حسینیه ی شهرک دارخوئین شاهد نجواهای عاشقانه ی اوست. آنجا که ناله می زد: یابن الحسن کجایی آقا چرا نیایی در کردستان، در منطقه ی جنوب و در عملیات های مختلف با توسل به امام زمان )عج( پیروزی های بزرگی را نصیب رزمندگان کرد. او هر چه داشت نتیجه ی ارتباط معنوی با امام زمان )عج( بود .
شب جمعه ، دعای کمیل می خواند . اشک همه را در می آورد . بلند می شد. راه می افتاد توی بیابان ؛ پای برهنه. روی رملها می دوید . گریه می کرد. امام زمان را صدا می زد. بچه ها هم دنبالش زار می زدند. می افتاد . بی هوش می شد. هوش که می آمد،می خندید. جان می گرفت. دوباره بلند یمشد. می دوید ضجه می زد. یابن الحسن یابن الحسن می گفت. صبح که می شد، ندبه می خواند. بیابان تمامی نداش. اشک بچه ها هم .
در روایات ما آمده است در ضمن ارتباط با امام زمانتان ، به ایشان هدایایی تقدیم کنید تا از برکات عنایت آن حضرت به خودتون برخوردار بشوید ، این هدایا در لسان روایات ما صله به اهل بیت ع نامیده میشود اهمیت صله تا به آنجاست که در بسیاری از کتب روایی شیعه، احادیثی همچون اصول کافی، من لایحضره الفقیه، و… پیرامون این مساله مهم و وظیفه خطیر هر محب اهلبیت)ع( نقل شده است، اما مرحوم سید محمدتقی موسوی اصفهانی صاحب «مکیال المکارم» که خود بارها به محضر امام عصر)عج( شرفیاب شده است، در کتاب گرانقدرشان «مِکیال المَکارِم فی فَوائد الدُّعاء للِقائمِ، جلد دوم، بخش هشتم:
تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت، سی و پنجم: صله آن حضرت بوسیله مال» بصورتی ویژه، بابی را به صله امام زمان)عج( اختصاص داده و به شرح احادیث مربوط به این موضوع پرداخته است
امام صادق)ع( فرمودند: «درهم واحد فی الحج أفضل من ألفی ألف درهم فیما سواه من سبیل الله »[۳]«دِرْهَمٌ یوُصَلُ بهِ الْمِامُ أفْضَلُ مِنْ ألَفَیْ ألَفِ دِرْهَمٍ فیِمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ البِرّ.» [۴]یک درهم هزینه
نمودن در حج، دو هزار هزار)دو میلیون( درهم هزینه کردن در راه خداست. و یک درهم که به امام صله شود، بهتر است از دو میلیون درهمی که در راه خیر دیگر)حج و…( صرف شود .
برای صله مقداری معین و مشخص نشده است. سفارش گردیده که مؤمن بخشی از دارایی خود را برای امام زمانش)عج( هدیه کند و در زمانهای گوناگون به این عمل مداومت نماید، در این عمل شریف غنی و فقیر و حقیر و شریف و مرد و زن یکسانند الا اینکه ثروتمند به مقدار توانایی اش تکلیف دارد و فقیر به مقدار استطاعت خود مکلف می گردد .
امام صادق)ع( فرمودند: «اَ تدَعُوا صِلةَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ أمْوَالکِمْ مَنْ کَانَ غَنِیّاً فَعَلیَ قَدْرِ غِنَاهُ وَ مَنْ کَانَ فَقِیراً فَعَلیَ قَدْرِ فَقْرِهِ فَمَنْ أرَادَ أنْ یقَضِیَ الَلهُّ لهُ أهَمَّ الَحَوَائجِ إلِیَ الَلهَّ فَلیَصِلْ آلَ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتَهُمْ بأِحْوَجِ مَا یکَونُ مِنْ مَالهِ.» صله آل محمد)ص( را از اموال خود وا مگذارید هر که غنی است به مقدار مکنتش و هر کس فقیر است به میزان فقرش؛ پس هر آن که می خواهد خداوند مهمترین خواسته اش را از او بر آورد، باید که آل محمد)ص( و شیعیانشان را به آن چه بیشتر از همه به آن نیاز دارند، صله نماید ».[۵] عمار ساباطی می گوید از امام صادق)ع( پرسیدم: کدام یک بهتر است: عبادت پنهانی با امام در دولت باطل، یا عبادت در دوران ظهور حق و دولت آن با امام آشکار از شما؟
امام فرمودند: ای عمار به خدا صدقه در پنهانی، از صدقه آشکارا بهتر است. همین طور به خدا قسم عبادت شما در پنهانی با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و با ترس از دشمنتان و یا در حال متارکه با او بهتر است از کسی که خدای عزوجل در زمان ظهور حق با امام بر حق ظاهر در دولت حق عبادت نماید و عبادت توأم با ترس یا رنج و مشقت در دولت باطل همچون عبادت و امنیت در دولت حق است . شاکله ی تمامی اعمال، نیت می باشد. در مورد صلة امام عصر)عج( نیز باید نسبت به قصد قلبی و نیت خود توجه زیادی داشته و با دعا به درگاه خداوند و توسل به امام عصر)عج( بخواهیم که نیت هایمان را از هرگونه ریا و ناخالصی پاک نموده و ضمیر و اندیشه ما را به بهترین و بالاترین نیت ها دلالت نمایند چنانکه در ادعیه نیز آمده است(
خوشا به حال آنانکه مالشان در مسیر کارها و برنامه های خیر صرف می شود. چنانکه امام سجاد علیه السلام می فرمایند: «اللّهُمَّ…ازْوِ عَنِّی مِنَ المَالِ مَا یحْدِثُ لیِ مَخِیلةً» بارالها، خرج کردن مالم را متوجه برنامه های خیر فرما. )دعای ۳۰ صحیفه سجّادیه(
رفتارسازی:
یکی از بهترین هدیه ها محضر امام زمان عج الله فرجه ، هدیه اعمال صالحه و حسنات است ، ممکن است کسی روزانه دو رکعت نماز به حضرت هدیه کند ، دیگری روزی یک جزء قرآن هدیه کند اما بنده می گویم اگر میخواید یکی از بهترین حسنات را به حضرت هدیه کنید ، امام علی ع فرمودند بهتر از همه اعمال صالح و جهاد فی سبیل الله ، امر به معروف و نهی از منکر است ، کنشگری حجاب در جامعه ما چون زمینه سازی برای ظهور است ، از ارزشی مضاعف برخوردار است ، چقدر امام زمان عج دوست می دارد که من وشما مثل شهدا دغدغه داشته باشیم برای زیر پا گذاشته شدن حکم خدا ، مخصوصا در محل تحصیل و محل کار ، یکی از ویژگی های شهدا که موجب جلب رضایت امام عصر عج بوده و آنها رو محبوب حضرت می کرد ، بی تفاوت نبودن آنها نسبت به محیط پیرامونی شان بود ، چند نمونه از خاطرات کنشگری حجاب شهدا در محیط تحصیل و کار رو براتون نقل کنم
شیوه ایجاد موج :
برخی مواقع برای اینکه بتوان جلوی یک منکری را گرفت و یا معروفی را رونق داد نیاز است تا در راستای آن یک موج عظیم فکری و تبلیغاتی و… ایجاد نمود تا در پرتو این موج فرد خاطی نیز در مسیر اصلاح خود به حرکت در آید . مثلاً در مکانی که برخورد برخی کارمندان با مخاطبین مطلوب نیست روی تابلوها در این زمینه مطلب بزنند و امام جماعت و مسئولین در این زمینه تذکر دهند و یا نشریه و مسابقه ای در این مورد توزیع و برگزار گردد .
کنشگری غیر مستقیم حجاب با آموزش قرآن:
قبل از انقلاب هیچ وقت امر به معروف و نهی از منکرش ترک نمی شد. اوایل که در درمانگاه کار می کرد، خانم های آن زمان حجاب نداشتند. ایشان پس از مدتی یک نمازخانه در آنجا درست کرد و یک فرش هم از منزل به آنجا برد .
قبل از کلاس هم به من گفته بود که برای خانم های محل کارم، مقنعه و چادر درست کن. بعد از مدتی هم کلاس قرآن برقرار کرد و من به خانم ها قرآن آموزش می دادم .
گفتم: من که نمی توانم به این خانم ها قرآن یاد بدهم. این ها یک جور دیگری هستند و من نمی توانم … او گفت: تو بیا، از جانب خداوند درست می شود. روز اولی که رفتم کمی قرآن را یاد دادم و بعد هم خودشان گفتند که ما انگار تا الان خواب بودیم. این خانم چه می گوید و ما چکار می کردیم. آن زمان که اسمی از انقلاب نبود.
شیوه ی اثر گذاری محیط :
در این روش آمر یا ناهی با استفاده از امکانات صوتی و تصویری به آرایش محیط پرداخته و فضای محیط را به شکلی مهیا می نمایند که خودِ مکان ، گویای یک پیام و تذکر برای همه باشد. مثل زمانی که با نصب کتیبه و پارچه ی مشکی محیط حال و هوای ایام عزاداری را پیدا می کند. این شیوه در مورد موضوعات مختلف به کار می آید و با نصب پوستر ، پارچه ، نوشته ، تابلو و … می توان با زبان محیط با مخاطب صحبت کرد .
محل کار در سیره شهید محمد بروجردی
میرزا کم کم محیط کارگاه خیاطی پیکر یهودی را هم عوض کرده بود. مخالفت های میرزا با ترانه های رادیو و صحبت هایش با دوستانش متقاعدشان کرده بود که رادیو کمتر روشن باشد. خیلی از کارگرها هم با میرزا هم نوا شده بودند و نماز ظهر را می رفتند مسجد فخر آباد که نزدیکی کارگاه بود .
عکس های هنرپیشه های روی دیوار هم جایش را به آیه ای از قرآن داده بود که «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تا خودشان نخواهند تغییر نمی دهد .»
پیکر یهودی خیلی عصبانی بود. چاقو می زدیش خونش نمی آمد. شروع کرد به داد و بیداد که اینجا مگر مسجد است؟
میرزا گفت: ولی ما همه مسلمانیم. چطور تا دیروز که عکس هنر پیشه ها روی دیوار بود، نمی گفتی اینجا سینماست .[۶]
دلسوزی برادرانه در محیط کار:
چند ماه از پیروزی انقلاب گذشت یکی از دوستان به من گفت: فردا با ابراهیم بروید سازمان تربیت بدنی آقای داودی رئیس سازمان با شما کار دارند فردا صبح آدرس گرفتیم و رفتیم سازمان آقای داودی که معلم دوران دبیرستان ابراهیم بود خیلی ما را تحویل گرفت. بعد به همراه چند نفر دیگر وارد سالن شدیم ایشان برای ما صحبت کرد و گفت: شما که افرادی ورزشکار و انقلابی هستید بیائید در سازمان و مسئولیت قبول کنید و…… ایشان به من و ابراهیم گفت: مسئولیت بازرسی سازمان را برای شما گذاشته ایم. ما هم پس از کمی صحبت قبول کردیم از فردای آن روز کار ما شروع شد. هر جا که به مشکل بر می خوردیم با آقای داودی هماهنگ می کردیم. فراموش نمی کنم، صبح یک روز ابراهیم وارد دفتر بازرسی شد و سؤال کرد: چیکار می کنی؟
گفتم هیچی دارم حکم انفصال از خدمت می زنم. پرسید: برای کی!؟
ادامه دادم گزارش رسیده رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه خیلی زننده به محل کار می یاد .برخوردهای خیلی نامناسب با کارمندها خصوصاً خانم ها داره. حتی گفته اند مواضعی مخالف حرکت انقلاب داره تازه همسرش هم حجاب نداره داشتم گزارش را مینوشتم گفتم حتماً یک رونوشت برای شورای انقلاب می فرستیم. ابراهیم پرسید: می تونم گزارش رو ببینم؟
گفتم بیا این گزارش این هم حکم انفصال از خدمت گزارش را با دقت نگاه کرد. بعد پرسید خودت با این آقا صحبت کردی؟ گفتم نه لازم نیست همه می دونند چه جور آدمیه! جواب داد نشد دیگه مگه نشنیدی فقط انسان دروغگو، هر چه که می شنود را تأیید می کند!
گفتم: آخه بچه های همان فدراسیون خبر دادند…. پرید تو حرفم و گفت: آدرس منزل این آقا رو داری؟ گفتم: بله هست. ابراهیم ادامه داد: بیا امروز عصر بریم در خونه اش ببینیم این آقا کیه، حرفش چیه من هم بعد چند لحظه سکوت گفتم: باشه. عصر بعد از اتمام کار آدرس را برداشتم و با موتور رفتیم .
آدرس او بالاتر از پل سید خندان بود. داخل کوچه ها دنبال منزلش می گشتیم. همان موقع آن آقا از راه رسید از روی عکسی که به گزارش چسبیده بود او را شناختم. اتومبیل بنز جلوی خانه ای ایستاد خانمی که تقریباً بی حجاب بود پیاده شد. و در را باز کرد. بعد همان شخص با ماشین وارد شد. گفتم: دیدی آقا ابرام دیدی این بابا مشکل داره گفت: باید صحبت کنیم. بعد قضاوت کن. موتور را بردم جلوی خانه و گذاشتم روی جک ابراهیم زنگ خانه را زد. آقا که هنوز توی حیاط بود آمد جلوی در مردی درشت هیکل بود با ریش و سبیل تراشیده با دیدن چهره ما دو نفر در آن محله خیلی تعجب کرد نگاهی به ما کرد و گفت: بفرمائید؟! با خودم گفتم: اگر من جای ابراهیم بودم حسابی حالش را می گرفتم، اما ابراهیم با آرامش همیشگی در حالی که لبخند می زد سلام کرد و گفت: ابراهیم هادی هستم و چند تا سوال داشتم برای همین مزاحم شما شدم. آن آقا گفت: اسم شما خیلی آشناست همین چند روزه شنیدم، فکر کنم تو سازمان بود. بازرسی سازمان، درسته؟! ابراهیم خندید و گفت: بله. بنده خدا خیلی دست پاچه شد. مرتب اصرار می کرد بفرمائید داخل ابراهیم گفت: خیلی ممنون، فقط چند دقیقه با شما کار داریم و مرخص می شویم. ابراهیم شروع به صحبت کرد. حدود یک ساعت مشغول بود، اما گذشت زمان را اصلا حس نمی کردیم. ابراهیم از همه چیز برایش گفت از هر موردی برایش مثال زد. می گفت: ببین دوست عزیز همسر شما برای خود شماست نه برای نمایش دادن جلوی دیگران میدانی چقدر از جوانان مردم با دیدن همسر بی حجاب شما به گناه می افتند. یا اینکه وقتی شما مسئول کارمندها در اداره هستی نباید حرفهای زشت یا شوخی های نامربوط آن هم با کارمند زن داشته باشید! شما قبلا توی رشته خودت قهرمان بودی اما قهرمان واقعی کسی است که جلوی کار غلط رو بگیره. بعد هم از انقلاب گفت از خون شهدا از امام، از دشمنان مملکت آن آقا هم این حرف ها را تأیید می کرد ابراهیم در پایان صحبت ها گفت… عزیز من، این حکم انفصال از خدمت شماست. آقای رئیس یکدفعه جا خورد آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما نگاه کرد. ابراهیم لبخندی زد و نامه را پاره کردا بعد گفت: دوست عزیز به حرف های من فکر کن! بعد خدا حافظی کردیم سوار موتور شدیم و راه افتادیم. از سر خیابان که رد شدیم نگاهی به عقب انداختم. آن آقا هنوز داخل خانه نرفته و به ما نگاه می کرد. گفتم آقا ابرام خیلی قشنگ حرف زدی، روی من هم تأثیر داشت. خندید و گفت: ای بابا ما چیکاره ایم فقط خدا همه این ها را خدا به زبانم انداخت. انشاء الله که تأثیر داشته باشد. بعد ادامه داد: مطمئن باش چیزی مثل برخورد خوب روی آدم ها تأثیر ندارد. مگر نخوانده ای خدا در قرآن به پیامبرش می فرماید: اگر اخلاقت تند و خشن بود همه از اطرافت میرفتند. پس لا اقل باید این رفتار پیامبر را یاد بگیریم. یکی دو ماه بعد ، از همان فدراسیون گزارش جدید رسید؛ جناب رئیس بسیار تغییر کرد! اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده. حتی خانم این آقا با حجاب به محل کار مراجعه می کند! ابراهیم را دیدم و گزارش را به دستش دادم منتظر عکس العمل او بودم. بعد از خواندن گزارش گفت خدا را شکر بعد هم بحث را عوض کرد. اما من هیچ شکی نداشتم که اخلاص ابراهیم تأثیر خودش را گذاشته بود. کلام خالصانه او آقای رئیس فدراسیون را متحول کرد .
رهبر معظم انقلاب می فرمودند : «این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتفّاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است. روز عاشورا در اوج اهمّیّت است و این چهل روزی هم که بین عاشورا و اربعین هست، تالی تلو روز عاشورا است. اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری -فدا کردن جان ،فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری ،همراه با توضیح ]است[. اگر این چهل روز نمیبود، اگر حرکت عظیم زینب کبریٰ )سلام الله علیها( و جناب امّکلثوم و حضرت سجّاد )علیه السّلام( نمیبود، شاید آن فقره ی «لیَِستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالةَِ وَ حَیرَةِ الضَّلالةَ» اتفّاق نمی افتاد ».۰۵/۰۷/۱۴۰۰
ذکر مصیبت :
این مسیر سخت از امشب آغاز میشود ، از کدام لحظه ؟ از آن وقتی که ذوالجناح بی سوار به خیمه ها برگشت ؟ یا از آن لحظه که زینب کبری سر برادر و بقیه شهدا را روی نیزه دید.
سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب
خورشید روی قله ی نی آشکار شد کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد
ناموس حق به ناقه ی عریان سوار شد هشتاد و چهار خسته به هم، هم قطار شد
زیباترین ستاره ی دنباله دار شد در این مسیر نور جلودار، زینب است
چشم ستاره در به در جستجوی ماه بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه
کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه راحت بخواب چونکه پرستار زینب است
پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست حتی به حال و روز دلش کاروان گریستاز خنده های حرمله و ساربان گریست بر گیسوان شعله ور کودکان گریست
از ضربه های دم به دم خیزران گریست بر خیل اشک قافله سالار زینب است
زینب کجا و خنده ی اشرار یا حسین زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین
زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین زینب کجا و این همه آزار یا حسین
زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین در پنجه های بغض گرفتار زینب است
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین
مقام معظم رهبری دام ظله می فرمودند:
کشف حجاب، هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، ]منتها[ توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است. جاسوسهای دشمن ، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد. منتها همه توجّه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بی قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند و دارند؛ ان شاءالله این کار با برنامه دنبال بشود.) بیانات معظم له در تاریخ ۲۰۴۱/۱/۵۱(
[۱] . کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، نویسنده: گروه
[۲] – سید بن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه ،۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین ،۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۱۰
[۳] – الفروع من الکافی، ج۴، ص۲۶۰
[۴] – الکافی، ج۱، ص۵۳۸
[۵] – بشارة المصطفی)ص(، ج۱، ص۶ – مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۵۴
[۶] – کتاب غریب غرب؛ روایتی کوتاه از زندگی شهید بروجردی، نویسنده: عباس رمضانی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۹؛ صفحه