بسم الله الرحمن الرحیم
درسنامه
زیست عفیفانه ( سبک زندگی عفیفانه )
درسنامه سبک زندگی عفیفانه/ مولف
بیاتی، مهدی/فرید محمدی مقدم/علوی مهر محمد حسن/ملامیرزایی محمد حسین قم : خیابان سمیه ک ۱۰ فرعی اول سمت چپ پلاک ۱۸ج اول شماره شابک : ۱-۲۰۸۷-۰۴-۶۰۰-۹۷۸ صاحب امتیاز: موسسه فرهنگی پژوهشی طهورا تیراژ۱۰۰۰ عفاف – غیرت – حجاب – سبک زندگی – اسلام – مسائل جنسی – تربیت جنسی – شبکه مسائل
|
سازه عفاف
درس چهارم: تبیین شبکه مسائل عفاف..
قسمت اول: تقویت کننده های عفاف:
قسمت دوم: تخریب کننده عفاف به صورت مستقیم:
قسمت سوم: تخریب کننده عفاف به صورت غیر مستقیم:
درس چهارم: تبیین شبکه مسائل عفاف
اهداف آموزشی:
۱) شناخت و آگاهی از برخی عامل های تقویت کننده عفاف
۲) شناخت برخی عامل های تخریب کننده مستقیم عفاف
۳) شناخت و آگاهی از برخی عامل های تضعیف کننده غیر مستقیم عفاف
۴) شناخت و آگاهی از برخی نمایشگرهای عفاف
مقدمه:
جریان فکری عصر حاضر ومکاتب انسان گرا با اصالت دادن به لذات مادی به سمتی رفته اند که اباحه گری را در تمامی ساحتهای زندگی بشر بوجود آورده اند. در راستای همین اصالت دادن به لذت،حد اکثر استفاده از مسائل جنسی بدون قید و بند و انقلاب جنسی نیز بوجودآمده است.
لیبرالیسم در عرصه اقتصادی با شعار سود بیشتر از نیاز جنسی انسان ها در مسیر اهداف خود بهره گرفته است.
در عصر ارتباطات و فناوریهای نوین یکی از ابزارهای جذابیت، هیجان دادن به امور شهوانی می باشد و دائما در حال ضربه زدن به انواع سبک زندگی های مستقر در انواع فرهنگ ها در سراسر دنیا می باشند و این مساله مدیریّت مسائل جنسی و غریزی را سخت تر کرده است.
در این میان، شریعتِ عقلانیِ اسلام، براساس جهان بینی الهی،مترقّیترین طرح مدیریّت غریزه جنسی را پایهریزی کرده است.این طرح مشتمل بر یک نگاه منسجم و منظومهای در قالب یک شبکه ی مسائل به هم مرتبط با محوریت عفاف است که ما آن را “سبک زندگیِ عفیفانه” نامیدهایم.
باید توجّه داشت که منظور ما از عفاف در این نوشتار، نگه داشتن خود از آنچه که جایز نیست می باشد[۱]؛ یعنی خویشتنداری و خود کنترلی .
تمرکز اسلام در بحث چگونگیِ کنترل غریزۀ جنسی، بر مهارت خود کنترلی است . واین مهارت منوط به توجه به ساحتهای مختلف مسائل به هم مرتبطی است که در زندگی فردی و اجتماعی پیرامون عفاف وجود دارد .تا شخص بتواند با توجه به آنها به توانمندیِ خویشتن داری برسد.
این بحث، با رویکردی که بیان شد به نوع خود، بدیع و بیسابقه است و تبیین منظومهایِ آن، موجب تمایز آن از سایر کارهای علمی در این حوزه می شود.
در یک نگاه کلی ،موضوعات و مسائل مرتبط با عفاف در سه عنوان ذیل قابل طرح است
تقویت کننده های عفاف: اموری که عفاف را پشتیبانی می کنند .
تخریب کننده های عفاف: اموری که عفاف و قدرت خویشتنداری را تضعیف می کنند .
نمایشگرهای عفاف: اموری که نمایشگر عفاف و نشانگر وجود یا عدم وجود عفاف در فرد و جامعه هستند .
لازم به ذکر است که برخی از موضوعات و مسائل می توانند در ذیل چند عنوان و البته با چند نگاه متفاوت بیان شود و این به منزله تکراری بودن آن مسئله نیست .مثلا مدیریت نگاه هم می تواند از منظری تقویت کننده عفاف باشد که به رشد عفت در او منجر می شود و اگرمدیریت نگاه نداشته و نگاه شهوانی داشته باشد از داشته های او کاسته می شود ودر جایگاه مخرب عفاف قرار خواهد گرفت و اگر شخصی در مواجهه با نامحرم به او نگاه نکرد ، این رفتار او نمایشگری از عفت درونی او خواهد بود.
قسمت اول: تقویت کننده های عفاف:
یکی از مهمترین گامهایی که در مسیر تربیت،لازم و ضروری است شناخت فضیلت های اخلاقی است. از جمله این فضیلتها، عفاف وخویشتن داری جنسی است .فضیلت های اخلاقی از جمله عفاف ،همانگونه که می توانند تخریب کننده هایی داشته باشند نیاز به تقویت کننده هایی نیز دارند .
از این رو، برخی از تقویت کننده ها ،که همان سازنده ها ومحافظت کننده های “خویشتنداری جنسی”است را بر می شماریم:
- اثر یاد خدا در خویشتنداری:
یاد خدا وتوجه به ذات مقدس او ، شخص را به دو گونه برای رسیدن و تقویت خویشتن داری جنسی می تواند کمک کند :
الف: ترس از جلال و جبروت خداوندی:
ايمان به حضورخدا و توجه به او در همه جا، از اساسيترين اهرمهاي بازدارنده از گناه است. در آيات زيادي، بر ايمان، براي بازداري از گناه، تكيه شده است:
“أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي َ آيا انسان نميداند كه خداوند او را ميبيند.”[۲]
-“إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائف مِّنَ الشَّيْطَـَنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون [۳]
پرهيزگاران، هنگامي كه گرفتار وسوسههاي شيطان شوند، به ياد خدا ميافتند و بينا ميگردند
توجه به این نکته که خداوند در همه حال ناظر اعمال ماست، و به پنهانی ترین زوایای ذهن ما آگاه است ، در کنترل نفس از گناه و خویشتن داری فرد بسیار کارساز است.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ
ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! [۴]
تا زماني که نيروی ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، مخصوصا باکثرت عوامل تحريک کننده ، هيچ ضمانتی از انحرافات اخلاقی ، وجود ندارد.
ب: میل و شوق به عنایات الهی:
شیطان با تمام وجود همه سعی و تلاش خود را برای گمراه کردن انسان به میدان آورده است .در این میان افرادی نیز با وسوسه های شیطان ،به ورطه گناه افتاده اند و شیطان با القای ناامیدی،آنها را از توبه ورحمت الهی ناامید می کند.اما خداوند راه توبه را برای همه باز نگه داشته و گنهکاران را به بازگشت به سوی خود می خواند .
خداوند تبارک و تعالی به بنده گنهکارش می گوید اگر تو از سر حیاء، گناه را ترک کنی من از ذهن مردم گناهت را پاک می کنم و از خاطر زمین و از کتاب گناهت را محو می کنم و روز قیامت به رویت نمی آورم.[۵]
اگر فردی به نیت دست یابی به غفران الهی و شوق نسبت به عنایت الهی از گناه صرف نظر کند در حقیقت او با توجه به یاد خدا، به خویشتن داری رسیده و عفت ورزی کرده است .
- یاد مرگ:
شکی نیست که دنیا با تمام ظواهرش و شیطان با همه امکاناتش،سعی در گمراهی افراد وهمچنین فراموشی افراد از مرگ و زندگی در عالم دیگر دارد.یاد مرگ و توجه به گذرگاه دانستن این دنیا، اجازه نمی دهد انسان به خواسته های شهوانی و گناه تمایل پیدا کند. ودر مواقعی هم که به شهوت خواهی تمایل پیدا می کند یاد مرگ می تواند عامل بازدارنده و مهارکننده ای برای او باشد. این آگاهی از مرگ و قیامت همچنین اجازه نمی دهد، امکانات و برخورداریهایی که خدا در اختیار او گذاسته اشت ، او را مست و از خود بی خود کند و مانع بسیاری از انحرافات می شود. همچنان که امام صادق ۷می فرمایند:
ذِكرُ المَوتِ يُميتُ الشَّهَواتِ في النَّفسِ ، و يَقلَعُ مَنابِتَ الغَفلَةِ ، و يُقَوّي القلبَ بمَواعِدِ اللّه ِ[۶]
ياد مرگ، خواهش هاى نفس را مى ميراند و رويشگاه هاى غفلت را ريشه كن مى كند .
«اذْكُرْ أَنَّكَ سَاكِنُ الْقَبْرِ فَلْيَمْنَعْكَ ذَلِكَ مِنَ الشَّهَوَات»[۷]
«به یاد داشته باش که روزی ساکن قبر خواهی شد که این یادآوری تو را از بسیاری از شهوات باز میدارد».
حضرت یوسف% نیز در مواجهۀ با زلیخا و برای عفیفسازی محیط و پاکسازی آن از فضای شهوانی ، به طور مرتب او را متوجه مرگ و معاد میساخت.
در آنجا که زلیخا به یوسف% گفت: «مَا أَحْسَنَ عَیْنَیْکَ»؛ «چقدر چشمهایت زیباست!» یوسف% پاسخ داد: «هُمَا أَوَّلُ سَاقِطٍ عَلَی خَدِّی فِی قَبْرِی»؛ «دو چشم، نخستین عضوهایی هستند که در قبر بر گونههایم میافتند». زلیخا گفت: «مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ»؛ «چه بوی خوشی داری؟» یوسف% گفت: «لَوْ سَمِعْتِ رَائِحَتِی بَعْدَ ثَلَاثٍ مِنْ مَوْتِی لَهَرَبْتِ مِنِّی»؛ «اگر [بدی] بوی مرا سه روز پس از مرگم استشمام میکردی، از من فرار میکردی».
زلیخا گفت: «لِمَ لَا تَقْرُبُ مِنِّی»؛ «چرا به من نزدیک نمی شوی؟» حضرت یوسف% گفت: «أَرْجُو بِذَلِکَ الْقُرْبَ مِنْ رَبِّی»؛ «با این دوری، به قرب پروردگارم امید دارم.»[۸]
- احساس شخصیت و کرامت نفس:
از چند راه می توان احساس کرامت و احساس شخصیت فرد را تقویت کرد که از این رهگذر فرد به خویشتن داری جنسی دست پیدا کند.یکی اینکه با آگاهی دادن به او ، عقل او را بالا ببریم و دیگر اینکه وجدان او را مورد خطاب قرار داده و جایگاه او را درنزدخود و خدا ودر عالم خلقت به او گوشزد نماییم
- الف: قدرت تعقل:
می دانیم که احساس رشد یافتگی و شخصیت موجب می شود که فرد از خطا دست بکشد . قدرت تعقل و اندیشیدن وقتی به فعلیت می رسد یکی از بازتابهای آن حیاء و انجام ندادن هر کاری در مقابل ناظر محترم است.و به همین جهت است که امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید : اعقل الناس احیاهم[۹]عاقل ترین فرد در جامعه با حیا ترینشان می باشد.
همچنین در روایتی از حضرت علی آمده است که وقتی جبرئیل بر حضرت آدم وارد شد به او عرض کرد،خداوند تو را مختار کرده است که یکی از این سه را انتخاب کنی ، عقل ، حیا و دین . آدم اب البشر از بین دین و عقل و حیاء عقل را انتخاب کرد و آندو گقتند هرجا عقل باشد ما هم همان جا هستیم.[۱۰]
- ب: وجدان بیدار
بخشي از گناهان، بر اثر آن است كه انسان، به ارزش خود پي نبرده است. هنگامي که انسان جايگاه خود را در نظام هستي بشناسد، احساس شخصيت می کند و انجام بسیاری از امور شهوانی کوچک و سخیف دیده می شود و رغبتش برای انجام آن کم می شود یا اگر در معرض گناه هم واقع شد ،قدرت مقابله را پیدا می کند.
همچنان که حضرت امیر المومنین علی علیه سلام می فرمایند:
«مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهْوَتُهُ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»[۱۱]
«هر کس نفسش در پیشگاه خودش کریم شود؛ شهوات در نزدش سبک و بیهوده شمرده میشود. همانا برای شما قیمتی جز بهشت نیست پس خود را به غیر آن نفروشید».
از طرف دیگر همانطور که حسّ کرامت و عزّت نفس سبب افزایش روحیۀ خویشتن داری میشود در صورت تضعیف یا انهدام آن موجب طغیان و سرکشیهای گوناگون از جمله مفاسد جنسی میشود.
همانگونه که حضرت علی به همین حقیقت اشاره کرده و می فرماید:«مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه»
«هر کس نفسش در پیشگاه خودش سبک شمرده شود؛ پس از شر او در امان مباش».[۱۲]
- مدیریت نگاه و عفت ورزی
نگاه و مدیریت آن از چند منظر قابل بررسی است. یکی از آنها نقش آن در تقویت خویشتن داری جنسی است.
باید توجه داشت که یکی از مهمترین ورودی های اطلاعات، در وجود انسان، چشم است. در روایات نیز به اهمیّت جایگاه نگاه و ورودیهای بصری توجه داده شده است. امام علی ۷میفرمایند:
«الْقَلْبُ مَصْحَفُ الْبَصَرِ»[۱۳]؛ «چشم قلم در دفتر دل است».
همچنین ایشان می فرمایند: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛[۱۴] چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است
در جای دیگر فرمود: اَلعَین بَریدُ القَلب؛[۱۵] چشم پیغام رسان دل است.
از این رو انسان به هر میزان ورودیهای بصریاش جنسیتر باشد؛ به همان میزان علائق، گرایشها و رفتارهایش جنسیتر خواهد بود .
وقتی انسان بتواند نگاه را کنترل کند و به نامحرم چشم ندوزد، بذرگناه کاشته نمی شود تا با تکرار آن، اختیار از دست بدهد و به سمت خطا کشیده شود و به همین جهت است که در نگاه اسلام کنترل چشم به مردان و زنان در دو آیه مستقل ،دستور داده شده است.که البته به جهت اهمیت و تاثیر گذاری نگاه بر شهوت مرد، اول به مردان توجه به مدیرت نگاه و کنترل چشم تذکر داده شده است.
- غیرت (احساس مسئولیت مهربانانه مرد در قبال ناموس)
یکی از مهمترین امور پشتیبان عفت در جامعه غیرت است.
غیرت عبارتست از صفتی نفسانی که انسان را وادار به دفاع، برخورد و واکنش شدید نسبت به متعرضین به نوامیس مینماید. و مراد از ناموس میتواند هر امر مهم و حیاتی و مورد اهتمامی از جمله دین و آیین، وطن، زن و فرزند باشد.
در واقع مهمترین کارکرد غیرت در اجتماع، دیگرکنترلی است بدین صورت که فرد غیور نسبت به رفتار، تعاملات و حتی نوع پوشش ناموس خود حسّاس است و این شدت علاقه به همسر و فرزندان و.. به قدری زیاد می شود که نه تنها به ناموس خود اجازۀ لغزش و بیعفّتی نمیدهد بلکه هر کس که بخواهد حریم ناموسش را رعایت نکند با او برخورد خواهد کرد و این یکی از مهمترین عوامل بازدارنده نسبت به بیعفّتیهای اجتماعی است .
غیرت علاوه بر این که موجب دیگرکنترلی و افزایش عفاف در دیگران میشود؛ موجب افزایش عفاف خود فرد غیور نیز میشود.در واقع غیرت جنبه خود کنترلی نیز دارد. در کلام شریفی از مولای متّقیان امیرالمؤمنین علی۷چنین آمده است:
«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ … وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِه»[۱۶]
«ارزش هر کس به اندازه همت او … و عفت هر کس به اندازه غیرت اوست».
این که حضرت میزان عفّت هر فردی را مرتبط با میزان غیرت او میداند چطور تصویر میشود؟
فردِ غیرتمند، اگر نسبت به ناموسِ خود و دیگران حسّاس است و هرگونه تعرّضِ اجنبی به آنها را دفع میکند؛ در نقطه مقابل، به خود نیز اجازۀ هنجارشکنی و تعرّض به نوامیس سایرین را نمیدهد. زیرا قیاس به نفس میکند و میگوید او [فلان زن] ناموس یک مرد غیور دیگریست و اینگونه است که غیرت فرد، موجب بالا رفتن عفّت و خودکنترلی او نیز میشود.
- شأن خانوادگی
یکی از کنترل کننده های رفتارهای انسان موقعیت خانوادگی است که خانواده برای فرزندان می سازد. توجه به شأن خانوادگی در مراقبت شخص می تواند بسیار موثر باشد. در جوامع سنتی، فرد اعتبار و جایگاه خود را از قبیله و خانواده اش می گرفت و قبیله و خانواده هم برای حفظ شان و جایگاه خود براساس یک سری قوانین و هنجارها، اعضاء را کنترل میکرد، تخلف از این هنجارها برای افراد آسان نبود؛ بدین ترتیب از هرزگی و بی عفتی عضو یک قبیله با انواع روش ها و مجازاتهای بازدارنده ، ممانعت به عمل می آمد.
- امر به معروف و نهی از منکر
این مسأله یکی از کارآمدترین مدلهای مدیریّتی برای تحقّق تضمین شدۀ عفاف در سطح جامعه است. زیرا هیچ گاه مفاسد به طور کامل ریشه کن نمیشود مگر آنکه یک عزم و خیزش عمومی نسبت به رفع آن شکل بگیرد و اسلام با واجب قرار دادن امر به معروف و نهی از منکر، یک احساس مسئولیّت و دغدغۀ عمومی نسبت به کنترل مفاسد را در بدنۀ جامعه پایه ریزی کرده و اگر مردم به این فریضۀ الهی پایبند باشند، یک فشار اجتماعی علیه هنجارشکنان شکل میگیرد که موجب انزوا و بیمنزلتی آنان میشود که کارایی به سزایی در کنترل مفاسد خصوصاً مفاسد جنسی و بالا رفتن میزان عفاف عمومی دارد. از این روست که در تعالیم اسلامی هیچ فریضهای از لحاظ اهمیّت به پای امر بمعروف و نهی از منکر نمیرسد.
على۷مى فرماید: « ِ وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي» ؛ «تمام کارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدادر برابر امر بمعروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور!» این همه تاکیدات به خاطر آن است که این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجراى بقیه وظائف فردى و اجتماعى است و در حکم روح و جان آنها محسوب مى شود و با تعطیل شدن آنها تمام احکام و اصول اخلاقى ارزش خود را از دست خواهد داد.
جنس امر به معروف مردمی علاقه و عشق مردم نسبت به هم است که باعث می شود بر رفتار یکدیگر کنترل داشته باشند و اجازه ندهند تا یکی از داخل این کشتی بیرون بپرد و یا کشتی را سوراخ کند.
اما امر به معروف و نهی از منکر حاکمیتی، جنسش ایجاد مقتضی و برطرف کردن مانع می باشد و در مواردی هم جدی و خشن ورود می کند تا یک فساد شیوع پیدا نکند. البته تمام این رفتارها باید از سر نُصح و دلسوزی باشد، تا اثر گذار باشد.
- انجام مناسک عبادی:
- نماز:
اهمیّت بسیار نماز، به خاطر ویژگیِ طلائیِ آن؛ یعنی جانپناه بودن و قلعۀ مستحکم بودنِ آن در برابر خطرات و انحرافات است. در روایت شریفی آمده است:
«الصَّلَاةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيْطَان»[۱۷]
«نماز قلعه محكمی است كه نمازگزار را از حملات شیطان نگه می دارد».
در زمان رسول خدا، یکی از جوانان انصار که در نماز ایشان نیز شرکت میکرد، اهل ارتکاب فواحش بود. حال او برای رسول خدا$ بیان شد و ایشان فرمود:
«إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً مَا»[۱۸]
«بالاخره نمازش روزی، او را از معصیت باز خواهد داشت»
و در نقل آمده که چنان شد و بعدها، آن جوان توبه کرد.
این فرمایش حضرت مبتنی بر آیۀ شریفه قرآن است که میفرماید:
(إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر)[۱۹] «نماز انسان را از فحشا (گناهان بزرگ) و منکر(آنچه در شرع و عقل ناپسند است) باز مىدارد».
و به خاطر همین ویژگی و ظرفیّت بالای بازدارنگیِ نماز از فحشا و منکرات است که در روایات ملاک و میزان قبولیِ نماز، برخورداری از عفاف و خودکنترلی نسبت به معاصی برشمرده شده است.
امام صادق% در این باره میفرمایند:
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ»[۲۰] ؛ «هر کس دوست دارد بداند که آیا نمازش قبول شده یا نه؟! پس باید بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و امور ناپسند مانع شده یا نه؟ پس به هر میزان که مانع شده به همان میزان مورد قبول واقع شده است».
بنابراین اگر کسی از ملکۀ خویشتن داری و خود کنترلی برخوردار نباشد و در این زمینه دچار ضعف باشد؛ در واقع نتوانسته است از تمام ظرفیّت نماز خود بهره ببرد.
- روزه:
یکی از اه های تقویت عفاف برای کسانی که شرائط ازدواج را ندارند ،روزه داری است .در روایات اسلامی، به کسانی که توانایی ازدواج و تمتّعات حلال را ندارند توصیهی تقوا، عفت و پاکدامنی تا هنگام گشایش شده است و برای پرهیز از گناه و غلبه بر قوهی شهویه، توصیه به روزهداری شده است.
پیامبر اکرم$ میفرمایند:
«يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَيْكُمْ بِالْبَاهِ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهُ فَعَلَيْكُمْ بِالصِّيَامِ فَإِنَّهُ وِجَاؤُه»[۲۱] «ای جوانان! بر شما لازم است که ازدواج کنید و اگر توانایی ندارید پس بر شما روزهداری لازم است زیرا روزه ، شهوت جنسی را کاهش میدهد».
«جاء رجل إلى النبي صلى الله عليه وآله فقال : يا رسول الله ليس عندي طول فأنكح النساء فإليك أشكو العزوبية ، فقال : وفر شعر جسدك ، وأدم الصيام ففعل ، فذهب ما به من الشبق»[۲۲]
«مردی به محضر نبی اکرم$ رسید و عرض کرد: یا رسول الله! توانایی مالی جهت نکاح با زنان ندارم پس بسوی تو از بی همسری شکایت آوردهام! حضرت$ فرمودند: موی بدنت را بلند کن و بر روزه مداومت کن. پس آن شخص چنین کرد و شهوتِ جنسیِ فاسد، از او برطرف شد».
- حب اهل بیت:
وقتی انسا ن به کسی علاقه مند باشد طبیعتا رفتاری را در پیش می گیرد که او را به شخص مورد نظر نزدیک کند .
اهل بیت همگی نور هستند واگر شخصی بخواهد خودش را به آنها نزدیک کند باید از جنس نور شود واز آنجا که عفت ورزی یک فضیلت اخلاقی است ، شخص با عفت ورزی ،خود را به منبع نور و اهل بیت نزدیک می کند
شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه خود می گوید:
دو راه برای تربیت وجود دارد یکی راه فلسفی که هر رذیله یا فضیلت اخلاقی عقلا شناخته شود و با تمرین آن فضیلت اخلاقی، انسان پی عقل خود بیفتند و با تمرین، آن فضیلت را کسب یا آن رذیله را دفع کند.
راه دیگر راهی است که فرد به یک انسان کاملی دل ببندد؛ این رابطه حبی و مرید و مرادی کششی دارد که فرد را پی کمالات آن انسان کامل می اندازد . واضح است این روش دوم که روش تربیتی شیعه است قابل مقایسه با روش اول نیست و همان است که بعنوان اکسیر عشق اهل بیت در تربیت از آن یاد می کنیم.
این اکسیر کمال سازی و الگو بودن امیر المومنین (علیهم السلام) برای مردان در عفت و شجاعت و غیرت ناموسی و.. و الگو بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای زنان در عفت و وقار و چادر و.. می تواند بسیاری از سختی ها را برای مومن ولایت مدار آسان کند.
- لقمه پاک و حلال
رسول اکرم: «هر كه لقمه حلال بخورد و به سنّت عمل كند و مردم از آزار او در امان باشند، وارد بهشت مىشود». روایات، روزی حلال را روزی پیامبران و کسانی که در پی کسب روزی حلالاند را همدوش مجاهدان معرفی کردهاند. لقمه حرام سبب میشود فرد نتواند فرمانبردار خدا باشد؛ تا جایی که امام حسین سبب دشمنی قاتلانش را پربودن شکم آنان از حرام بیان میکند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز بزرگترین عامل جهنمیشدن امت خویش را شکم و دامن آنها میداند.
- معماری عفیفانه:
خانه ها محل اسایش و امنیت خانواده ها محسوب می شوند. یکی از موضوعات مهمی که از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و مورد غفلت واقع شده ، نقش و جایگاه معماری در تقویت و یا تضعیف عفاف می باشد.
در فرهنگ قرآنی ، خانه ای مطلوب است که انسان را به خدا نزدیک کند پس لازم است بنایی که ساخته می شود با فرهنگ و ارزشهای ما ، سنخیت داشته باشد و افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف رغبت نمایند و با علاقه و بدون احساس بدبینی، بدان عادت کنند.
پنهانسازیِ قلمرو شخصی و خصوصی اهل خانه از نگاه و عدم اختلاط با نامحرمان می تواند از استانداردهای معماری عفیفانه به شمار برود .
امام صادق در حدیثی به پوشندگی و پنهانداری خانه، اشاره ميفرمايد:
ثَلاثَةٌ لِلمُؤمِنِ فِيهِنَّ راحَةٌ دارٌ واسِعَةٌ تُوارِي عَورَتَهُ وَ سُوءَ حالِهِ مِنَ النّاسِ… [۲۳]
آسايش انسان در سه چيز است:[يكي از آنها] خانة وسيعي است كه ناديدنيها و ناموس او را بپوشاند و اسرار خانوادگي او را از مردم پنهان دارد.
- تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام
تربیت جنسی کودکان در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی خانوادههاست این نوع تربیت زیر مجموعه ای از نظام تعلیم و تربیت است و در اسلام نیز این تربیت مورد توجه قرار گرفته است.
هدف نهایی از تربیت جنسی قرب الی الله ، رسیدن به کمال مطلق و خشنودی خداوند ، عفیف شدن افراد در مسیر متعبد ساختن آنها ، ایجاد شرایط مناسب برای رشد سالم جنسی ، به دور از هرگونه نارسائی همچون بلوغ زودرس و سایر انحرافات جنسی است.
خانواده به عنوان مهم ترین نهاد تربیتی موظف است مسئولیت تربیت جنسی فرزندان را به عهده گیرد.
تربیت جنسی فرزندان از دوران قبل از ازدواج والدین شروع می شود. چند نمونه از این وظایف عبارتند از: ۱-نیت پدر و مادر از ازدواج عفیفانه باشد.۲- در هنگام انعقاد نطفه با تخیل فرد دیگری با همسرش همبستر نشود.۳ -در دوران طفولیت عمل جنسی والدین را نبیند، ۴- به کرامت و عزت نفس فرزند خدشه وارد نکنند. ۵- کودک را برای ورود با اذن به اتاق پدر و مادر آموزش دهند.۶- جداسازی محل خواب از شش سالگی، ۷-آموزش احکام بلوغ به فرزند نوجوان ۸-برقراری رابطه صمیمی با فرزندان و پاسخگویی مناسب به سوالات فرزندان در خصوص مسائل جنسی جهت ممانعت از آگاهی های غلط ۹- پرهیز از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم، پس از سن معین، ۱۰-مراقبت فرزند از آسیبهای- رسانه های ارتباط جمعی۱۱- ایجاد روحیه مسئولیت پذیری و روحیه کار به منظور آمادگی برای ازدواج بهنگام و پذیرفتن نقشهای متناسب با جنسیت خود۱۲- فراهم کردن اسباب ازدواج به هنگام و با هم کفو (متناسب) برای فرزند و..
- تقویت اراده و صبر
صبر و اراده عاملی مهم برای آلوده نشدن به مفاسد جنسی است که در مسیر تربیت باید به آن اهتمام ویژه ای داشت.
ما سه نوع صبر داریم که در مسئله عفاف قابل طرح می باشد صبر بر بلا، صبر در معصیت، صبر در طاعت!
تحمل سختی محرومیت غریزه جنسی چه برای بی همسران چه برای متاهلینی که تفاهم و بهرمندی کاملی از همسر خود ندارند، برای همه یکسان نیست؛ بلکه بستگی به مراتب صبوری و قوت اراده آنان دارد. اگر انسان مقابل هیجانات جنسی و شهوانی ، صبوری کند به طور قطع از ثمرات آن بهره مند خواهد شد .البته باید انسان تمرین داشته باشد که در مواقعی که شهوت بر او غلبه می کند بتواند با صبر و اراده به خوبی آن رامدیریت کرده و با پاکدامنی به سلامت ا ز فشار جنسی رها شود
قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، و خويشتنداري ميفرمايد: وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ [۲۴]
«آن ها که وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز کند»
البته اين امر، نياز به مقاومت سرسختانه دارد که در روايات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.
- اعلام و اجرای احکام و حدود مفاسد جنسی در نظام اسلامی
یکی از راه های تقویت عفاف در شخص و جامعه اعلام و اجرای مجازات مفاسد جنسی است.این عامل تاحدود قابل توجه ای می تواند عامل بازدارنده ای در تمایل به عفتی در جامعه شود.
در سوره نور که به سوره عفاف معروف است می خوانیم که خداوند در آیه دوم از برخورد شدید با مجرمین جنسی سخن به میان می آورد و می فرمایید الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ [۲۵]
زن و مرد زناکار را بگیرید و بر هر کدامشان صد ضربه شلاق بزنید و در این کار از در رئفت وارد نشوید
ما یک پیش فرض داریم و آن اینکه خداوند متعال رئوف ترین و مهربانترین فرد نسبت به ما می باشد ولی چرا در اینجا دستور به سخت گیری می دهد ؟
در این آیه بیشتر از اینکه اجرای حکم مراد باشد ترس از ارتکاب مقصود است چرا که غریزه جنسی با تمام قدرتش ولی ترسو هست یعنی زمانی که تعداد زیادی از افراد جامعه بدانند که این عمل مجازات به این سنگینی دارد و درد مجرم را ببیند از گناه پشیمان می شود.و برای ثابت شدن این جرم هم چهار شاهد می خواهد که به علنی و وقاحت فاعلین آن اشاره دارد.
اعلام و اجرای حتی حداقلی حدود مفاسد جنسی می تواند یکی از پایه های کنترلی برای همه افراد محسوب شود.
- مشغولیت مثبت
بسیاری از گناهانی که انسان مرتکب میشود به علت بیکاری و نداشتن برنامه است. بیکاری باعث انواع گناهان بهویژه گناهان جنسی است. بیکاری و فراغت بیش از حد زمینه خیالات جنسی و گناه را فراهم میکند. اگر برای تمام زمانهای فراغتمان برنامهریزی کنیم خیلی راحتتر میتوانیم با فشارهای غریزه جنسی مقابله کنیم. شرکت در فعالیتهای فرهنگی، هنری، سیاسی و… میتواند به ما کمک زیادی نماید.
پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ فِیهِمَا مَفْتُونٌ الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ ـ دو سرشت است که بسیارى از مردم در آن به فتنه افتادهاند: تندرستى و بیکارى».[۲۶]
به همین دلیل امام على علیهالسلام میفرمایند: « إِنْ یَکُنِ الشُّغُلُ مَجْهَدَةً فَاتِّصَالُ الْفَرَاغِ مَفْسَدَة ـ اگر شغل خستگى و رنج دارد، بیکارى مدام نیز مایه فساد و تباهى است»[۲۷].
کار کردن حداقل چند اثر مفید دارد:
۱-بدن و انسان را قوی می کند .
۲-مردانگی مرد و اراده او را تقویت می کند.
۳-مقداری از انرژی انسان را مصرف می کند چرا که تجمع انرژی فکر گناه را شدید تر می کند
۴-وقت برای خیال پردازی و نقشه کشی شیطانی ندارد.
- نقش حجاب در تقویت روحیه عفاف :
لباس بخشی از زبان بدن[۲۸] است . در واقع نوع پوشش افراد با دیگران صحبت می کند و پیامهایی به دنبال خود دارد.به گونه ای که اگر لباس پوشیده استفاده شود برای بیننده اثر مفهوم عفاف و حیا را به دنبال دارد و عامل بازدارندگی از نگاه های مسموم می شود و اگر به رفتارهایی مانند نوع نگاه عفیفانه، نوع راه رفتن و… اضافه شود بهتر معنای خود را نمایان می کند .در واقع این فرد در مرحله اول با پوشش اسلامی ، به نامحرم پیام عفیفانه می دهد و نگاه شهوانی و جنسی نامحرم را از خود دور می کند، در واقع زمینه پیشنهادات شیطانی و آلودگی را در مخاطب از بین می برد. وبا این کار به عفاف خود و جامعه کمک می کند.
- ورزش و عفاف
يکي از راههاي آرام کردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژيهاي بدني و فکري انسان را به خود اختصاص ميدهد .
مولای متقیان میفرمایند: «إِذَا کَثُرَتِ الْقُدْرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَةُ ـ هرگاه قدرت افزایش یافت شهوت کم میگردد.»[۲۹]
و ایشان فرمودهاند: «ورزش و بازی کنید و تفریح داشته باشید، همانا من ناراحتم از اینکه در دین شما خستگی و بینشاطی دیده شود.» [۳۰]
همچنین یکی از دلایل تحریک جنسی دیر خوابیدن یا بد خوابیدن است. ثابت شده است که هنگامی که افراد بهطور منظم ورزش میکنند خواب زودتر و آرامشبخشی دارند.
- واسطه گری در ازدواج
در دین مبین اسلام همواره بر اهمیت ازدواج تأکید فراوان شده است . از این رو واسطه گری برای ازدواج از اجر و ارزش دنیوی و اخروی بر خوردار است. اقدام افراد برای واسطه شدن در ازدواج سبب عفیف شدن فرد و جامعه خواهد شد
وَ أَنْکِحُوا الْأَيامي مِنْکُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ[۳۱]
خدا در این آیه امر می کند که والدین و اطرافیان و حتی بر اساس روایات عدول مومنین وظیفه دارند که زمینه ازدواج جوانان و بی همسران را فراهم کنند
حضرت علی (ع) می فرماید:
افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فی نکاح یجمع الله بینهما.[۳۲]
از بهترین شفاعتها، شفاعت بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند.
همچنین امام صادق (ع) می فرماید:هر فردی زمینه ازدواج مجردی را فراهم کند از افرادی است که خداوند در روز قیامت به او نگاه ( لطف آمیز) می کند.[۳۳]
- ازدواج
از نظر دين، بهترين و موثرترين راه در كنترل غريزه جنسي، ازدواج است. چنان كه قرآن كريم در اين مورد ميفرمايد: «وَ أَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ».(۳)
ازدواج گونه های متفاوتی دارد که با توجه به شرایط افراد تجویز شده است که همه آنها در تقویت عفاف
درفرد و جامعه مؤثر است.
- الف: ازدواج دائم و بهنگام:
البته روشن است كه ازدواج نيز مانند امور ديگر، به مقدمات و شرايطي بستگي دارد كه بايد فراهم شده باشد تا بتوان ازدواجي موفق و سالم داشت. برای رسیدن به ازدواجی موفق لازم است علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ عقلی ، عاطفی، اجتماعی (وبلوغ اقتصادی برای مردان) نیز فراهم شده باشد بنابراين رشد و بلوغ افراد از ساير جهات غير از مسائل جنسي نقش موثري در ازدواج دارد. البته والدین و مسئولین جامعه اعم از خانواده و حاکمیت باید تلاش کنند که فاصله میان بلوغ جنسی وسایر زمینه های لازم ازدواج به حداقل برسد تا زمینه گناه کمتر فراهم شود.
در همین راستا تاخیر در ازدواج مشکلاتی را بوجود خواهد آورد.
هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند. رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد. از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کردهاند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی بر بالای منبر رفت و پس از ستایش الهی فرمود:
ای مردم! همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوههای روی درخت هستند. هنگامی که میوه رسید باید آن را چید وگرنه خورشید آن را فاسد میکند و باد آن را تباه میسازد. هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند.[۳۴]
و پس از تحقق ازدواج باید زوجین نسبت به تامین نیاز عاطفی و جنسی یکدیگر متعهد باشند. که همین التزام زوجین به هم و پرهیز از هر نوع بی عفتی، آنها را به عفیف تر شدن یاری می کند .
- ب: ازدواج مجدد:
با توجه به آیه شریفه چند همسری برای مردان مشروط به عدم خوف از نقض عدالت ، مباح اعلام شده است. فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده[۳۵]
ازدواج مجدد یکی از انواع ازدواج است که با در نظر گرفتن ضرورت ها و شرایط خاصی که ممکن است برای خانواده هاایجاد شود ، تجویز می شود . عواملی مانند بیماری همسر یا ناتوانی جنسی او جزء این عوامل محسوب می شود. مسلما در صورت عدم ارائه این راهکار الهی ، یا باید طلاق و جدایی و آسیب های فراوان آن را پذیرفت ، یا به بی بند و باری ها ، معشوقه گیری ها و یا ناکامی ها و بیماری های روانی ،که در بستر آن در جامعه شکل میگیرد، تن داد.
برای فهم حکمت حکم الهی ، لازم است این مسآله را در کنار دستورات دیگر اسلام و به صورت منظومه ای نگاه کرد و با آن معامله شخصی ،عاطفی و هیجانی نداشت و نیز نه تنها از زاویه همسر اول بلکه از نگاه مرد و همسر دوم و خانواده همسر دوم هم مورد توجه قرار گیرد.
تفاوت حکم مرد و زن در جواز و عدم جواز چند همسری را میتوان با بررسی تفاوت های تکوینی این دو و سنجش ملاک و مصالح و مفاسد مترتب بر آن ، مورد توجه قرار داد.
- ج: ازدواج موقت:
در اسلام جواب گویی به نیاز جنسی فقط در چهار چوب ازدواج تعریف شده است که گاهى به صورت دائمى است و گاهى به صورت محدود، موقت و با مدت معين است. هر دو به عنوان ازدواج شرعى انجام مى گيرد و تفاوت اين دو در «دائم» و «موقت» بودن و نیز برخی تعهدات و کارکرد ها ست.
ازدواج موقت برای کسانی که شرائط ازدواج دائم و قبول تعهدات گسترده آن را ندارند و یا نیاز جنسی شدیدی دارند راهگشاست . و به عنوان ازدواج اورژانسی و به عنوان راهکاری جهت فرار از زنا و همچنین پذیرش تعهدات مهمی مانند فرزند ناشی از ازدواج موقت آماده می کند. والبته نباید ازدواج موقت مانعی برای ازدواج دائم باشد چرا که هدف اسلام از ازدواج ، در ازدواج دائم بروز پیدا می کند.
- جذابیت جنسی برای همسر
جلوه گرى و دلبرى كردن براى تصاحب قلب ديگرى به صورت غريزى و طبيعى در زنان وجود دارد. قرآن در آياتی ، از تبرّج و زینت زنان صحبت كرده و آن را محدود به محيط خانواده دانسته است .
در روايات نيز از وجود غريزه خودنمايي يا تبرّج در زن سخن گفته شده است. براى مثال امام علي(عليهالسلام) ميفرمايد: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفريده، از اين رو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزديك شدن به آنها صرف ميكند».[۳۶]
بنابراين، اصل وجود غريزه خودنمايى در زن مورد تأييد منابع اسلامى است. در مورد كاركرد اين غريزه در زنان، ميتوان گفت: وجود اين غريزه براى متمايل كردن مرد به زن و پذیرش بار مسئولیت زندگی است تا بدينوسيله، مقدّمات ازدواج و زندگى مشترك را بين آنان فراهم كند و بعد از ازدواج هم وسیله ای برای دلبری و دلگرمی همسر باشد.
شدیدتر بودن این غریزه در زنان به این معنا نیست که مردان مجازند نسبت به آراستگی برای همسر خود بی توجه باشند . روایات چندی مردان را به رعایت نظافت و آراستگی در برابر زنان همانند آنچه دوست دارند در زنان خود ببینند ، توصیه میکند و از توجه ویژه معصومین به رعایت حق همسرانشان ، خبر می دهند.
- اشتغال مردان
اگر مردان جوان به کار مداوم عادت کنند و نيرو و توان خود را در اين زمينه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غريزه جنسی در آنان پيشگيری مي شود. کار موجب می شود نيرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربی های اضافی تبديل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام های بدن ايجاد گردد، از طريق سوخت و ساز مفيد و سالم به مصرف برسد.
اما یک بعد دیگر اشتغال جنبه اقتصادی و درآمد زایی آن است؛ که اتفاقا ارتباط به عفاف دارد. یعنی وقتی مرد مسئول تامین نیازهای مالی خانواده می شود و می تواند از پس مشکلات خانوار بر آید، دارای اقتدار بیشتر و توان بالاتری در مدیریت منزل می گردد. در واقع هر کسی که اقتصاد خانواده را به عهده داشته باشد اقتدار هم دارد و این نقش سهم بسزایی در غیرت ورزی و کنترل امور برای مرد به ارمغان می آورد .
- جمعیت و فرزند آوری واثر آن در عفاف
تعدد فرزندان علاوه بر تاثیرات مثبت تربیتی در سایر ساحت ها تاثیرات ویژه ای بر عفاف دارد. برخی از این تاثیرات از این قرار است:
-محیط خلوت برای گناه برای فرزندان فراهم نمی شود
-مسئولیت تربیتی که به فرزندان بزرگتر واگذار می شود علاوه بر کنترل سایر فرزندان در تعالی شخصیت فرزند اول و حفظ خود او از مفاسد موثر است.
-با عهده داری مسولیت ها و همبازی شدن و مراقبت آنان از یکدیگر فراغت بیشتری برای والدین و امکان برقراری روابط زناشویی فراهم میشود.
-فضای رقابتی در بین فرزندان تلاش انها را برای محبوب شدن نزد والدین به وجود می آورد و لذا بچه ها کاری تر و کوشاتر بار می ایند و قدرت فرمان دهی به صورت طبیعی برای والدین فراهم تر می شود.
– وجود تعارضات میان فرزندان و تلاش برای سازگاری و مدیریت امکانات موجود براساس ضرورت ها ، روحیه خویشتن داری را از همان کودکی در آنان تقویت نموده و موجب عفت ورزی بیشتر آنان در موقعیت های مشابه دسترسی به گناه ، نسبت به افرادی است که همواره و بدون مانع به نیازها و لذاتشان پاسخ داده شده است.
و شاید یکی از دلایل سفارش اسلام به کثرت نسل توجه به این نکات باشد همچنان که در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«تَناکحوا و تَناسلوا فانّی اُباهی بِکُم یوم القیامه و لو بالسّقط» [۳۷]
ازدواج کنید و تشکیل خانواده بدهید و تولید نسل نمایید، که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم، حتی به طفل کوچکی که سقط شده باشد.
- غذای معتدل و متناسب با مزاج
یکی از امور موثر در قدرت خویشتن داری در افراد، غذایی است که مصرف می کنند. گرمی در بدن با تحرک و هیجان و پویایی و سردی با رخوت و سستی همراه است.
غلبه مزاج صفراء و دم که در گرمی مشترکند میتوانند تشدید کننده هیجانات جنسی و شقاوت های آنی و شهوت پرستی شوند.
با توجه به این اصل ، انتخاب نوع غذا باید براساس طبیعت خوراکی ها از نظر سردی و گرمی و متناسب با موقعیت فرد از نظر تجرد و تاهل و همچنین توان همسر در پاسخگویی به نیاز جنسی فرد مقابلش باشد .
- تطهیر قوه خیال:
قوه خیال چنان قابلیتی دارد که اگرکنترل نشود واز متمرکز شدن در مورد جنس مخالف و مسايل غريزي و شهواني پرهيز نشود ، انسان را به سوی گناه سوق خواهد داد و ذهن به صورت نا خواسته به آن سمت کشيده می شود.
به همین خاطر لازم است زمانی که مسائل شهوانی ذهن شخص را درگیر می کند با راه رفتن ،دویدن ، ورزش کردن و… تغيير وضعيت دهد .روایات نیز به همین نکته توجه داشته اند ، لذا امیر المومنین(ع) می فرماید: کَثُرَ فِکْرُهُ فِی اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَیْه هر که بسیار باشد فکر او در لذّتها، غالب شوند لذّتها بر او». [۳۸]
بنابراین برای عفیف شدن لازم است که انديشة و خیال انسان عفیف باشد ، چنانچه از امام صادق (عليه السلام ) نقل گرديده است که وجود مقدس پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله ) فرمودند: اسْتَحْيُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَيَاءِ قَالُوا وَ مَا نَفْعَلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَإِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ فَلَا يَبِيتَنَّ أَحَدُكُمْ إِلَّا وَ أَجَلُهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ لْيَحْفَظِ الرَّأْسَ وَ مَا وَعَى [۳۹]
حق حيا از خداوند را بجا آوريد . گفتند : چه کنيم يا رسول الله ؟! (و ايشان جواب ) فرمودند : پس اگر بجا آورندة (حق حيا) هستيد ، پس بايستي که هيچ يک از شما شب را به سر نبرد مگر اين که اجل او در برابر چشمانش باشد و بايد که حفظ نمايد ، سر و آنچه که در سر دارد .
قسمت دوم: تخریب کننده عفاف به صورت مستقیم:
یکسری عامل وجود دارند که می توانند سبب تضعیف وحتی تخریب عفاف فرد و جامعه شوند. بعضی از این عاملها مستقیما عفاف را تخریب می کنند که در این قسمت برخی از مهمترین آنها را بیان می کنیم.
نگاه با شهوت:
یکی از عوامل اصلی و ناخودآگاه تحریک و ترشح غدد و هورمونهای جنسی، نگاه است. نگاه به نامحرم عمل طبیعی و غریزی خود را انجام می دهد و زمینه تحریک شهوت انسان را در زمان نگاه یا بعد از آن ایجاد می کند. اسراف، انحراف و هدر رفتن نیروهای فکری ، اجتماعی و معنوی انسان، زمینه سازی سردی روابط خانوادگی (شخصی که نگاه خود را کنترل نمی کند با یک همسر ارضا نمی شود)، حالت حسرت و ناکامی، از دست دادن آرامش روانی، میل به گناه (لواط، زنا ، استمناء و….) و بالاخره گرایش به گناهان مختلف از جمله آثار سوء نگاه حرام است که در عرصه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماع ظاهر می گردد.
امام علی ۷ می فرماید):«اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَة»[۴۰]؛
«چشم چراني، تخم شهوت را در دل مي كارد و چنين كاري براي نگاه كننده كافي است كه منشأ فتنه گردد».
«من غضّ طرفه أراح قلبه»[۴۱]«هر کس نگاهش را کوتاه کند [مدیریت کند] قلبش در راحتی خواهد بود».
قران کریم در این مورد می فرماید: « قُلْ لِلْمُومِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ [۴۲]به مومنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این مدیریت نگاه به تزکیه آنها کمک می کند و خداوند از آنچه می سازید آگاه است.
موسیقی محرک جنسی :
غالبا موسیقی افکار و اندیشه های افراد را تحت تأثیر قرار می دهد .
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «زنای گوشها شنیدن است». پس هر شنیدنی که باعث تحریک شهوت شود زنا است و حرام است. به همین دلیل یکی از زمینه سازان بی عفتی و گرایش شهوت موسیقی است و این است که مراقب شنیدنیها باشیم.
همان وجود نورانی فرموده است: « الْغِنَاءُ رُقْیَةُ الزِّنَا ـ غنا افسون زنا است»[۴۳]
یعنی غنا انسان را با سحری عجیب به سوی زنا میکشاند. و تحریک شهوت را در پی دارد.
و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: « مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی اللَّهْوِ یُذَابُ فِی أُذُنِهِ الآنُک ـ کسی که به لهو گوش دهد، (روز قیامت) در گوشش سرب مذاب ریخته میشود».[۴۴]
از طرفی برای مبارزه با امور شهوانی، نیاز به عزم جدی و اراده قوی داریم. ولی گوش دادن به تغنیات این اراده را از بین میبرد.
فرمایش امام صادق علیهالسلام نیز به همین مطلب اشاره دارد:
« اسْتِمَاعُ الْغِنَاءِ وَ اللَّهْوِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الزَّرْع ـ گوش دادن به غنا و لهو نفاق را در دل مىرویاند، همانگونه که آب گیاه را مىرویاند».[۴۵]
معاشرت و محبت به اهل فحشاء
کسی را نمی توان یافت که اثر همنشین و دوست را انکار کند. در روایات نیزفراوان به این واقعیت اشاره شده است.لذا دوستی ورابطه با افراد بی بند و بار و اهل گناه انسان را ناخودآگاه به سوی گناه میکشاند ، و او را تحت تأثير امور شهوانی قرار خواهد داد .
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: « کسی که با رفیق بد و ناپاک همنشین شود، سالم نمیماند و سرانجام به ناپاکی آلوده میشود»[۴۶]
و حضرت علی علیهالسلام نیز میفرمایند: « با شرور و فاسد رفاقت مکن، زیرا طبع و شخصیت تو، از شرارتهای او الگو میگیرد، بدون آنکه خودت بفهمی»[۴۷]
گاهی این معاشرت به محبت و ارادت به اهل فحشا می انجامد که در این زمان، فاصله زیادی تا انجام فحشاء توسط فرد باقی نمی ماند .
خلوت با خود
شیطان در همه حال بدنبال فرصت است که انسان را گمراه کند . یکی از مواقعی که بستر بیشتری برای او فراهم است ، زمانی است که شخص با تخیل جنسی خود خلوت کرده است، بهترین راه کار هنگام هجوم افکار جنسی این ایت که موقعیت خود را تغییر داد. مثلا هنگامی که فرد تنها است در اتاق را باز کرده و با فردی حرف بزند و یا خودتان را مشغول خواندن دعا یا نماز یا شعر کرده و خود را از آن حالت خارج کند. تنهایی یکی از زمینههای ابتلا گناه از جمله خود ارضایی است. پس باید به هر طریق ممکن از تنهایی چه در خانه و چه در بقیه مکان ها پرهیز کرد.
استمناء
خود ارضايي، يكى از راههاى انحرافى در ارضاى ميل جنسى است که از نظر شرعي واخلاقي، حرام و گناه محسوب شده و از نظر پزشکي و علوم روز هم مردود و مذموم است. اين عادت ناپسند ، روح و جسم انسان را با مشکلات جدی مواجه کرده وبرای شخص چالش های جدي در زندگی فعلی و آینده او ایجاد خواهد کرد.
يکي از ويژگي هاي انسان مؤمن اين است که در مسائل جنسي خودش را از آلوده شدن به گناه حفظ مي کنند و صرفا از طريق ازدواج، غريزه جنسي خود را ارضا مي کند . قرآن در همین رابطه می فرماید: هر کس از غير مسير ازدواج غريزه جنسي خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است «الذين هم لفروجهم حافظون . الا علي ازواجهم او ما ملکت ايمانهم فانهم غير ملومين . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون »[۴۸]
علاوه بر اين در سخنان گهربار معصومين(ع) نيز از عمل استمنا به زشتي ياد شده و مورد نهي قرار گرفته است.
۱٫ امام صادق(ع): روز قيامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىكند و از چشم خدا مىافتد. ([۴۹]
۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائكه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا.[۵۰]
۳٫ رسول خدا(ص): كسى كه خود ارضايى مىكند، ملعون است.[۵۱]
قوادی
قوادی به معنای رساندن زن و مردی به منظور ارتکاب عمل منافی عفت است که در اصطلاح فقهی به واسطهگر و دلّالِ رابطه جنسی، قَوّاد گفته میشود قرآن کریم از اینکار به شدت نهی کرده و فرموده: و کنیزان خود را در حالی که پاکدامنی می ورزند، برای دستیابی به متاع دنیا، به زنا وادار نکنید… . « وَ لاتُکرِهُوا فَتَیاتِکُم عَلَی البِغاءِ إن اَرَدنَ تَحَصُّناً لِتَبتَغُوا عَرَضَ الحَیاةِ الدُّنیا…» [۵۲]
در نصوص معتبر نیز بر آن وعده عذاب داده شده است پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مىفرماید: «هرکس براى وقوع زناى مرد و زنى واسطه شود، خداوند بهشت را بر او حرام مىفرماید و جایش دوزخ است و بد جایگاهى است جهنم و همیشه مورد خشم خدا است تا بمیرد». [۵۳]
کلام تحریک کننده
یکی از اموری که می تواند افراد سالم را هم به فساد بکشاند کلام تحریک کننده است که یا از محتوای اغواگر و شیطانی استفاده می کند و یا از لحن و آهنگ فریبنده ای استفاده می کند مانند: عشوه، نازکی و خضوع در تکلّم زن با نامحرم که در قرآن به آن نیز اشاره شده است )…فَلا تَخْضَعنَ بِالْقَولِ فَيَطْمَعَ الذّي في قَلبهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَولاً مَعروفاً(۱
پس ]بههنگام صحبتكردن با نامحرم[ با ناز و عشوه سخن مگوييد تا آن كسي كه بيمار دل است طمع بورزد؛ و سخن معروف و شايسته بگوييد.
پیامبر درباره شوخی با زن نامحرم فرموده است: ؛ هر كس با زنی نامحرم شوخی كند برای هر كلمه كه با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می كنند [۵۴]
چنانكه رسولخدا به هنگام بيعت با زنان، از آنان پيمان گرفت كه با نامحرمان سخن نگويند.
أنَّهُ كانَ مِمّا يَأخُذُ عَلي النِّساءِ في البَيعَة: أن لا يَتَحدَّثنَ مَعَ الرجالِ إلّا ذا مَحْرَم.[۵۵]
و درارتباط صمیمی و استفاده از کلام تحریک کننده ، هیچ فرقی بین اینکه حضوری و یا از طریق تلفن وچت صوتی و..باشد .
بی حجابی و آرایش زنان
یکی از اموری که افراد مومن و عفیف را می تواند از دایره ایمان خارج کند، رعایت نکردن مقدار پوشش شرعی برخی زنان است ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن [۵۶]
و یا زینت و آرایش محرک داشتن است به گونه ای که در صورت و یا لباس خود از مواردی استفاده کنند مانند: رنگ ، مدل و جنس به گونه ای که جذابیت جنسی دارد و یا اندام نمایی می کند این هم مخرب عفاف بیننده است. (غَيْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزينَهٍ) [۵۷]
زنان سالمند که لازم نیست حجاب داشته باشند حتی اینها، نباید (در برابر نامحرم) با زينتها و آرايش هايشان خودنمايي كنند. و همچنین آرایش تحریک کننده و یا در زمان ما جراحی های زیبایی که مثلا لبها و یا چشمها را به گونه ای در می آمورد که برای بیننده پیام جنسی دارد این نوع از آرایش و جراحی هم مخرب و ممنوع است. وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي[۵۸]اى زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشويد و خودنمايى نكنيد؛ مانند خودنمايى دوران جاهليت نخستين.
در واقع هم باید کمیت یعنی مقداری از بدن که باید پوشیده شود (غیر از وجه کفین) مورد توجه واقع گردد و هم کیفیت پوشش و آرایش به گونه ای باشد که پیام جنسی نداشته باشد.
خلوت با نامحرم:
یکی از موارد خطرناکی که به عنوان ویرانگر برای عفت افراد محسوب می شود موقعیت خلوت با نامحرم است و ممکن است فردی که سالها مومن پارسا بوده را به گناه بکشاند
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) ، چهار چیز را مایه فساد قلب و روان انسان مى داند که یکى از آنها خلوت با زنان نامَحرم است . دلیل آن نیز وسوسه شدن دل و تمایل انسان به جنس مخالف است . [۵۹]
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) در این باره مى فرماید : از هم صحبتى با زنان [ نامَحرم ] بپرهیزید ؛ زیرا هیچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى کند ، مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند [. [۶۰]
هر کس که با زن نامحرم خلوت کند ، نفر سوم آنان خودِ شیطان است (شیطان بنی آدم را به وسیله اعوان و انصارش فریب میدهد) و چنین خلوتى ، معلوم است که چه پیامدى خواهد داشت .
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) مى فرماید : هرگز مردى با زنى خلوت نکند ؛ چرا که نفر سوم ، خودِ شیطان خواهد بود [۶۱]
نزدیک ترین موقعیت شیطان نسبت به انسان در چنین موقعیتى ، شیطان نیز بیش از هر وقت دیگرى به انسان نزدیک مى شود . شیطان ، خود به حضرت نوح (علیه السلام) مى گوید که : هنگام خلوت با زن نامحرم ، بیش از هر وقت دیگرى ، به فرد ، نزدیک هستم . [۶۲]
و این مطلب شامل خلوت در فضای مجازی هم می شود. در گذشته خلوت با نامحرم خیلی به ندرت و با سختی واقع می شد ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی بوسیله موبایل (پیامک و تماس تلفنی و…) و فضای مجازی و (چت و ایمیل ، شبکه های اجتماعی و.. به آسانی دو نامحرم می توانند با هم به طور مجازی خلوت کنند که این کار بخاطر احساس امنیتی که از این طریق ارتباط وجود دارد مفاسد بسیاری را غالبا به دنبال دارد.
اختلاط با نامحرم
از دیدگاه اسلام، روابط زن و مرد نامحرم نباید به گونه ای باشد که تمتعات جنسی در آن سهمی داشته باشد؛ زیرا تمتعات جنسی، منحصرا در چارچوب زندگی زناشویی مجاز است و کشاندن آن از محیط خانه به اجتماع، موجب تضعیف فعالیت های اجتماعی می شود .
ذاتا دو جنس مخالف به یکدیگر کشش دارند و در صورتی که زنان و مردان به گونه ای با هم جمع شده باشند که اختلاط انس آور باشد از نظر شرعی ممنوع است و بسترهای بی عفتی را فراهم می کند . این انس و کشش برای زندگی هر دو نفر مشکل ساز خواهد بود . لذا اسلام قائل به تفکیک جنسیتی در مواردی می شود که حریم ها حفظ نمی شود.
احترام به شخصیت زن و حفظ حریم محیط های زنانه از نظر اسلام، تا حدی است که رسول خدا(ص) از داخل شدن مردان بر جمع زنان بدون اجازه آنها نهی فرموده است: «نهی رسول اللّه صلی الله علیه وآله أن یدخل الرجال علی النساء الا باذنهن»[۶۳]
– رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم درباره ارتباط زن و مرد نامحرم فرمود:«با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا كانت المعاینة واللقاء كان الدّاء الّذی لا دواء له؛ بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد كنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی كه آنان رو در روی یكدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد كه درمان نخواهد داشت. »۱
امام علی(ع): اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل ها را منحرف می سازد.[۶۴]
تشبه به جنس مخالف
تشبّه به جنس مخالف، از جمله مسائلى است که در جوامع امروزى با ظهور فرهنگهاى جدید، اهمیت بیشترى یافته است، با توجه به روایات هرگونه تشبّه به جنس مخالف به دلیل اینکه مستقیم یا غیر مستقیم باعث بی عفتی خواهد شد، و بی عفتی را در جامعه رواج می دهد ، حرام است.و این افراد مورد لعنت واقع شده اند.
ابا جعفر محمد الباقر)ع( قال: لَا یَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرّجَالِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّه صلى الله علیه و آله لَعَنَ الْمُتَشَبّهِینَ مِنَ الرّجَالِ بِالنّسَاء وَ لَعَنَ الْمُتَشَبّهَاتِ مِنَ النّسَاء بِالرّجَالِ. [۶۵]
عَنْ عَلِىًّ)ع(: أَنَّهُ رَأَى رَجُلًا بِهِ تَأْنِیثُ فِى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ)ص( فَقَالَ لَهُ اخْرُجْ مِنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ یَا مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِىُّ)ع( سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ)ص( یَقُولُ لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبّهِینَ مِنَ الرّجَالِ بِالنّسَاء وَ الْمُتَشَبّهَاتِ مِنَ النّسَاء بِالرّجَالِ. [۶۶]
استشمام بوی خوش محرک نامحرم
نظافت و پاكيزگي در اسلام از اهميّت بسياري برخوردار است كه يكي از مظاهر نظافت و آراستگي استعمال عطر خوش و طيب است و احاديث بسياري در اين زمينه وارد شده است اما استفاده زنان از عطر را هميشه و همه جا اجازه نمي دهند از اين احاديث استفاده مي شود كه استعمال عطر براي بانوان در مقابل نامحرم اشكال شرعي داشته و جزء مخربهای عفاف به شمار می آید و اين كار را موجب عذاب الهي دانسته است.كه ما بدين مضمون چندين روايت راذکر می کنیم.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند: هر زني، عطر بزند و از خانه اش بيرون برود تا وقتي كه به خانه خود بر مي گردد، لعن مي شود[۶۷]
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده كه فرمودند:
((هر زني كه براي فردي غير از شوهرش عطر استعمال كند نمازش قبول نمي شود تا زماني كه از عطرش غسل كند هم چنان كه از جنابتش غسل مي كند. [۶۸]
هر زني عطر استعمال كند و از خانه بيرون رود تا مردم بوي وي را بشنوند، آن زن{گويا} زانيه مي باشد[۶۹]
این حرمت هم برای زن است که نباید بوی عطرش را به نامحرم برساند و هم بر مرد حرام است که تلاش کند تا بوی خوش نامحرمی را استشمام کند که در دو صورت از مخربهای عفاف و خویشتنداری محسوب می شود.
لمس نا محرم
تماس فیزیکی با نامحرم مصادیق مختلفی دارد. که همگی آنها مورد نهی شدید قرار گرفته اند از جمله آنها دست دادن با نامحرم است: پیامبر اکرم (ص) در این باره فرمودند:
حتی از نشستن در جایی که قبلاً زنان نشسته بودند و هنوز گرم است به خاطر مشکلات احتمالی،نهی شده است
امام صادق علیهالسلام فرمود: «إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ فَلَا یَجْلِسُ فِی مَجْلِسِهَا أَحَدٌ حَتَّى یَبْرُدَ ـ هر گاه زن از مکانى که نشسته است برخیزد مردى در جاى او ننشیند تا اینکه آن مکان سرد شود.»[۷۰]
کسى که با زن نامحرمى دست دهد، در روز قیامت در حالى که به زنجیر کشیده شده است محشور مىشود و سپس فرمان مىرسد که او را راهى دوزخ سازند. «وَ مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار»[۷۱]
و همچنین می فرماید :هر کس با زنى که به او مَحرَم نیست، دست بدهد، بدون تردید به غضب و خشم خداوند – عزّ و جلّ- رو کرده و آن را براى خود خواسته است. «مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً تَحْرُمُ عَلَیْهِ فَقَدْ بٰاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۷۲]
حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: « لان یطعن فی راس احدكم بمخفط من یدیه خیر له من ان یمس امراة لا تحل له ؛اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یكی از شما فرود آید، بهتر از آن است كه زنی را كه نامحرم است لمس كند[۷۳]
. نمونه ای دیگر از تماس با نامحرم در آغوش گرفتن نامحرم است .
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «هر که زن نامحرمی را در آغوش بگیرد، او را با شیطان به زنجیرى آتشین مى بندند و هر دو را در آتش مى افکنند» من التزم امرأة حراما قرن فی سلسلة من النّار مع الشّیطان فیقذفان فی النّار»[۷۴]
ددوستی با نامحرم
اسلام دوستى با نامحرم را منع كرده و به صراحت فرموده هم دوست دختر نگیرید ونه دوست پسر داشته باشید قرآن كریم در دو جا، یكی در سوره مائده آیه ۵ و دیگری در سوره نساء آیه ۲۵ زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه ۲۵ سوره نساء به مردان می گوید: با دخترانی كه روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نكنید.
فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان…؛ [۷۵]شما با زنان پاكدامن مسلمان ازدواج كنید و خود نیز پاكدامن باشید نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید.
و اینكه، این دوستى، مىتواند تبدیل به دامى براى خود شما گردد و ما حق نداریم خودمان را با دست خودمان، به هلاكت اندازیم: لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ[۷۶]
درباره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود: ایاك و محادثة النساء فانه لا یخلوا رجل بامراة لیس لها محرم الا هم بها؛ از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند
ششرب خمر:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۷۷]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب ، قمار ، بت ها و ازلام[=نوعی بخت آزمایی]، پلید و از اعمال شیطان است، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید
مفضل از امام صادق علیه السلام می پرسد: چرا خداوند ، شراب را حرام کرده است ؟
فرمود: چون شراب معتاد به آن را ، به ارتعاش مبتلا می سازد. روشنی و بینش را از او می گیرد، شرف و غیرت و جوانمردی اش را زایل می کند و او را به گناهکاری و به کشتن بیگناهان و ارتکاب زنا، دلیر می سازد… بر میگسار ، جز بدی و پلیدی ، چیزی افزوده نمی شود… [۷۸]
همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از بین بردن شرم و حیا است.[۷۹]
۱ غنا، رقص، مجلس لهو و لعب
غنا، رقص، مجلس لهو و لعب انسان را به فساد و فحشا گرایش می دهد
در حدیثی از نبی اکرم(ص) آمده: الغناء رقیة الزنا غنا نردبان زنا است[۸۰] تجربه نشان داده است که بسیاری افراد، تحت تاثیر آهنگ های غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می آورند. مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است[۸۱].
غنا انسان را از یاد خدا غافل می سازد:
قرآن کریم می فرماید: ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیرعلم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین[۸۲]
بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده در این آیه یکی از عوامل گمراهی از سبیل الهی «لهو الحدیث» دانسته شده است. «لهو» آن چیزی است که انسان را به خودش آن چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم تر شود و در روایات اسلامی از آن به «غنا» تفسیر شده است[۸۳]
و همچنین غنا یکی از ابزار کار استعمارگران است:
استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گسترده ی آنها برای ادامه ی استعمار، فرو بردن جامعه در غفلت و بی خبری و نا آگاهی و گسترش انواع سرگرمی های ناسالم است. ایجاد مراکز فحشا، کلوپهای قمار و همچنین سرگرمی های ناسالم دیگر و از جمله توسعه ی غنا و موسیقی، از مهمترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند
رابطۀ جنسی (معاشقه و همخوابگی) با غیر همسر ؛ خواه همجنس یا غیر مجنس
د راسلام تنها راه مشروع برای تخلیه جنسی ، ازدواج می باشد . بنابراین هر چیزی که غیر از اینم باشد ار جانب اسلام مذموم شمرده شده و باعث بی عفتی می شود
و به همین جهت است که اسلام بر عدم رابطه جنسی با غیر همسر وخصوصا عفت ورزی تاکید دارد.
الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ [۸۴]
قسمت سوم: تخریب کننده عفاف به صورت غیر مستقیم:
لقمه حرام:
همانگونه که در قسمت قبلی بیان شد عاملهایی هستند که سبب تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند .بعضی از آنها تخریب کننده های مستقیم محسوب می شدند که بیان شد و برخی دیگر به طور غیر مستقیم عفاف فرد و جامعه را مورد حمله قرار می دهند که در ادامه به برخی از مهمترین آنها می پردازیم
تعالیم قرآن و عترت، سفارش فراوانی برای اجتناب از غذای حرام دارند. حتی قبل از انعقاد نطفه، دستورهایی برای رعایت حلال بودن غذای پدر و مادر، وارد شده است، زیرا غذای حرام برای نطفه بسیار خطرناک است. در تعالیم دینی تأثیرات سوء غذای حرام بر روح آدمی بیان شده و از این جهت در دین مبین اسلام، درباره حلیت غذای مادر در دوران بارداری و شیردهی و نیز غذایی که کودک در طفولیت میخورد و همچنین غذای انسان تا پایان عمر، تأکیدات فراوانی وجود دارد.
یکی از پیامدهای غذای حرام، این است که توجه و بیداری را از انسان سلب کرده، او را در غفلت فرو میبرد. وقتی چنین شد، حال عبادت ندارد، از نماز لذت نمیبرد و بدتر از آن، از گناه لذت میبرد. به مرتبهای از سقوط میرسد که رابطه با خدا برایش مشکل است
افراد جامعهای که مبتلا به مال حرام است، دچار جهل مرکب میشوند. چنین اجتماعی میرسد به آنجا که از لحاظ فرهنگی مشکلات فراوانی دارد، اما تخیل میکند که از برترین فرهنگها برخوردار است. فرهنگ اسلام در بین افراد آن جامعه، خرافی تلقّی میشود؛ چادر بین آنان ارزش ندارد، بلکه یک خرافت است، پوشش غربی را امتیاز میدانند، دین، نماز، مسجد و محراب را مسخره میکنند و رفتارهای زشت و ناپسند و فرهنگ غرب را نیکو میدانند. ظلم، در چنین جامعهای معتبر است و ربا و رشوه، در بین افراد آنان عادی است و امتیاز به شمار میرود.
مال حرام، نه تنها خود انسان را به سقوط میکشاند، بلکه فرزندان او را نیز بدبخت میکند. وضعیت تأسفآور فرهنگی و فساد اخلاقی رایج در جامعه کنونی در اثر مال حرام است که پدر و مادرها به خورد فرزندان میدهند. وضعیت بعضی دختران و پسران جوان خیلی بد است تا جایی که میتوان گفت: عفت عمومی و غیرت عمومی نداریم و فساد اخلاقی، با کمال شهامت در جامعه ما حکمفرماست. عفت از زنها و غیرت از مردها رفته و کار به جایی رسیده که بیعفتی و بیغیرتی تبدیل به ارزش شده است. اثر گذاشتن مال حرام در اولاد:
و از حضرت امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّةِ کسب حرام، پیامدش در اولاد انسان آشکار می شود.
طلاق
شاید یکی از پیامدهای افزایش طلاق رواج بیعفتی در جامعه است .
زن مطلقه به دلیل تأمین نیازهای مالی و بعضا جنسی ، در معرض گناه بوده و همچنین فرزندان طلاق بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی و اخلاقی قرار دارند . بنابراین در جامعه ای که طلاق زیاد شود بی عفتی نیز زیاد خواهد شد.
طلاق عاطفی:
در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل شخصی، قبیله ای و.. از هم جدا نمیشوند در طلاق عاطفی هرچند زن و شوهر ممکن است با هم بودن را مانند یک گروه اجتماعی ادامه دهند، اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین رفته است. طلاق عاطفی طلاق پنهانی است که از هر نظر ویژگی های طلاق آشکار را دارد، ولی به دلیل وجود موانع فرهنگی، ارزشی، معنوی، موقعیتی و قانونی آشکار نمیشود. در طلاق عاطفی همسران پس از یک دوره دعوا، به مرحله تنفر و سپس بی تفاوتی میرسند.کمرنگ شدن ایمان و اعتقادات مذهبی نیز چاشنی این قضیه است؛ به گونهای که گاهی افراد درخانواده هایی با طلاق عاطفی روابط خارج از محدوده خانواده پیدا میکنند و این موضوع زمینه بروز آسیبهای دیگر را فراهم میکند.
شیوع تفکر فمینیسم
آنچه مسلم است برخی از جریانات فمینیسمی مانند فمینیسم در دنیای كنونی كاركردهای اصلی خانواده را مورد تهاجم قرار داده و با تفكر خانواده ستیزی و خانوادهگریزی وارد جوامع، شده است.
اولین چیزی كه مورد تهاجم آنها است خانواده، نهاد خانواده، اعضای خانواده، قداست خانواده و باورهای خانواده است. اولین تقابل این است كه فمینیستها با ترویج روابط آزاد و همزیستی مشترك همجنسگرایی و موافقت با پدیدهی پرنوگرافی و به تعبیر خودشان انقلاب جنسی، اثرات مخربی را در كاركرد خانواده ایجاد نموده و متأسفانه باید گفته شود موجبات افزایش آمار طلاق در روابط زوجین را فراهم آوردهاند و در زمینهی كاركرد تولیدمثل و تداوم حیات خانواده استفاده از تكنولوژیهای جدید و برای تولیدمثل مصنوعی به جای تولیدمثل طبیعی، ترویج و صدور جواز سقط جنین، ترویج و تبلیغ زنان به اشتغال با رویكرد فرزند كمتر، زندگی بهتر و در نهایت ترویج و رسمیت بخشی به پدیدهی لیبرالیسم جنسی، در جنگ با استحكام خانوادهها صفحهآرایی كردهاند.
زن در افکار فمینیسم کرامت و حریم جنسی ندارد.
بی حجابی و برهنگی در فمینیسم برابر با احترام به حقوق زنان است و کمک به دیده شدن و قدرت یافتن زنان می کند
در این تفکر حجاب مانع آزادی های زن محسوب می شود.
و در پرتو این چتر فرهنگی آسیبها یکی پس از دیگری محقق میشوند و نهادینه می شوند مانند: اشتغال گستردۀ زنان در سطح اجتماع، خود سرپرستی زنان بیوه، حضور اجتماعی بانوان بدون ضرورت و عدم التزام بمنزل بانوان (تحصیل و شغل غیر ضروری ، پاساژگری و خیابان گردی و..)
پرخوری و غذای محرک جنسی:
پرخوري و شكمپرستي افزون بر اينكه شهوت را تحريك ميكند ، آثار منفي روحي و اخلاقي بهجاي ميگذارد
اميرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز در بیانات گوناگون از پرخوری مذمت فرموده است:
نِعْمَ عَونُ الْمَعاصي الشِّبَعُ .[۸۵]
سيري و پرخوري، ياورِ خوبي براي ارتكاب گناهان است. امام صادق علیهالسلام فرمود:
« لَیْسَ شَیْءٌ أَضَرَّ لِقَلْبِ الْمُؤْمِنِ مِنْ کَثْرَتِهِ فَیُورِثُ شَیْئَیْنِ قَسْوَةَ الْقَلْبِ وَ هَیَجَانَ الشَّهْوَة
ضرر هیچ چیز برای دل مومن زیادتر از بسیار خوردن نیست و پرخوردن باعث دو چیز است: قساوت قلب و هیجان شهوت»[۸۶] و خداوند از شخص پر خور متنفر است. در صورتی که فرد مجرد باشد و یا همسرش سرد مزاج باشد و در صورتی که غذای محرک و یا نیرو زا مصرف کند و این غذای محرک میل به گناهش را زیاد کند ممنوع است و انسان باید در موقعیتی که همسر ندارد بیشتر به مزاج خودش توجه کند و کتر خودش را در معرض بخارات و هیجانات جنسی قرار دهد.
عدم توجه به جزئیات تربیت جنسی فرزندان
مانند: الف: استحمام کودک با غیر همجنس
كودك نمي تواند خود را به خوبي بشويد پس بنابر اين بهتر است پدر يا مادر حتما يك نيم پوششي در هنگام حمام كردن او به تن داشته باشند اما بعد از سه سالگی بايد هر كودك با هم جنس خود حمام برود . دختر با مادر و پسر با پدر اما اگر تاكنون اين كار را انجام نداده ايد هيچگاه به طور ناگهاني عمل نكنيد در مجموع هيچ تغييري را براي كودك ناگهان انجام ندهيد و هيچوقت در هيچ مسئله اي مستقيم عمل نكنيد هميشه فكر شده و اينكه چه طور مي توانيد به هدف خود برسيد كه كودك متوجه نشود عمل كنيد .
مثلا براي اينكه كودك ترغيب شود به اين مسئله يعني ( حمام كردن با جنس موافق خود ) بايد او را تشويق كرد كه تو بزرگ شدي هميشه مردها با هم به حمام مي روند و يا هر تشويق ديگري كه زمينه ساز باشد براي كودك ناگهان كندن كودك و مخصوصا هنگام بلوغ تغييرات ناگهاني باعث مي شود كه كودك متوجه شود اين تغييرات به خاطر اوست و تغييراتي كه به وجود آمده و بنابر اين جلب توجه بيشتر خواهد شد .
ب: رختخواب مشترک کودک
در مورد آداب خواب نيز حيا از جايگاه ويژه اى برخوردار است . تنها در ساعات بيدارى نيست كه بايد حيا را مورد توجه قرار دهيم . همان طور كه پيش تر نيز گفته ايم ، خواب ، بخشى از زندگى است كه توجه به آداب آن ، نقش مهمى در سعادت و خوشبختى ما دارد.
خوابیدن دو مرد یا دو زن، خوابیدن دو مرد در یک بستر و زیر یک لحاف در صورتی که هر دو عریان باشند، حرام است و همچنین است حکم دو زن، و فرقی بین محرم و بیگانه نیست.
قَالَ علی (ع): أَنَّهُ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ فِی الْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِینَ « رختخواب بچه های شش ساله را از هم جداکنید» [۸۷]
ج: عدم استیذان اولاد
لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ
بر پدر و مادر است که به فرزند خود آموزش دهند به گونهای که بچه ها وقتی میخواهند بر پدر و مادر که در وقت خصوصی هستند، سرزده وارد نشود. برای اینکه ممکن است تَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ مِّنَ الظَّهِيرَةِ، این چشمش به بدن مادر بیفتد و کمی بالاتر ممکن است کاری کنند و این بچه ببیند و این برای او تصویر بدی است
عدم رعایت قوانین طلاق که در اسلام گفته شده (بویژه طلاق رجعی)
با وجود همه تدابیری که اسلام برای جلوگیری از طلاق های احساسی در نظر گرفته، گاه دیده می شود که بنای مقدس ازدواج، قربانی خشم و نفرتی زودگذر می گردد. اینجاست که حقوق اسلامی در جامه مصلحت وارد عرصه خصوصی خانواده میشود.و درصدد است تا فرصتی دوباه برای فکرکردن و بازبینی به طرفین بدهد. آنها در این مدت می توانند به اشتباهات گذشته فکرکنند و با اصلاح آنها دوباره بازگردن، در حالی که این بارقدر همدیگر رابیشتر می دانند. چون طعم تلخ جدایی را می چشند و کاملا لمس می کنند که جدایی از هم چقدر سخت است . بنابراین ممکن است به زیبایی ها ی گذشته فکر کنند و از تصمیم خود پشیمان شوند. اسلام با در نظر گرفتن راهکارطلاق رجعی، زمینه احیای دوباره زندگی را با حفظ شان زن و ابراز علاقه از سوی مرد بازگذاشته است.
در طلاق رجعی باید توجه داشت که مرد در ایام عده زن را از خانه خودش خارج نکند و واجب است که زن حجاب را رعایت کند ولی از طرفی آرایش مستحب است فقط کافی است بعد از مدتی این زن و مرد برای هم دلشان تنگ شود و مرد یک کلمه عاشقانه به همسرش بگوید و او هم لبخند رضایتی بزند و مرد دست به روسری همسرش بگیرد این دو تا بدون هیچ مقدمه دیگری زن و شوهر می شوند و می توانند همه چیز را دوباره بسازند
سهولت دسترسی به گناه
یک توازنی بین آسانی دسترسی به فساد و کم شدن قدرت خویشتنداری وجود دارد .به هر میزانی که دسترسی یک جوان به گناه ساده تر باشد امکان آلوده تر شدنش بیشتر می شود
اگر مى خواهید سالم زندگى کنید و پاک بمانید باید از عوامل و زمینه هاى گناهدورى نموده، آنچه اسباب تحریک دیو خفته نفس امّاره مى شود را از سر راه بردارید. امّا اگر بخواهید با دوستان آلوده مجالست نمایید، به تماشاى عکسها و فیلمها و سایتها و برنامه هاى ماهوارهاى فاسد و مُفسد بنشینید، از مطالعه کتابها، مجلّات و روزنامه هاى منحرف کننده خوددارى نکنید، و در مجالس آلوده به گناه، مانند عروسى هاى سراسر معصیت نیز حضور یابید، بى شک موفّق به حفظ خود نخواهید شد. مگر ممکن است انسانى که لباس سفیدى پوشیده داخل اطاقى پر از دود شود و لحظاتى در آن بماند و بدون کمترین آلودگى خارج گردد؟ اینها خُطُوات (گامهاى) شیطان است. این امور دامهاى رنگارنگ و پرجاذبه شیطان است که انسان را قدم به قدم به لبه پرتگاه نزدیک مى کند. و هنگامى که به پرتگاه رسید لغزش مختصرى او را به درّه ضلالت و گمراهى روانه مى کند. نباید دسترسی به فساد آسان باشد
اثر اعتیاد به مواد مخدر بر کم توانی مدیریت نفس
آثار و عوارض اعتیاد: الف: عوارض جسمی: ضعف قوای جسمانی و کاهش شدید وزن بدن، عقیم نمودن مردان و نازائی زنان، تخفیف تمایلات جنسی، اخلال در کار دستگاه عصبی در صورت تداوم مصرف، التهاب مزمن تارهای صوتی، ، آسم، تپش قلب، تنگی نفس ، خشکی پوست، خطر ابتلا به انواع سرطان و سکته قلبی و ناشناخته ماندن بیماری های خطرناک به دلیل کاهش احساس درد.ب: عوارض روانی:بر هم خوردن تعادل روانی، ضعف اراده، از بین رفتن احساس مسوولیت، ، عصیانگری، اضطراب دائم و احساس بی کفایتی و تنهاییبروز انواع بیماری ها و اختلالات روانی.ج: عوارض خانوادگی:نابسامانی خانوادگی، محدود شدن روابط جنسی، عدم تربیت صحیح فرزندان، خشونت در خانواده، اُفت سطح فرهنگ اجتماعی و اقتصادی خانواده، گسترش طلاق و کاهش آمار ازدواج د: عوارض اجتماعی:مصرف کننده صرف شدن، عدم احساس مسوولیت نسبت به خانواده و جامعه، دوری از پیوندهای مستحکم عاطفی، گسترش جرم و جنایت، نشر بیماری های واگیر و خطرناک مثل ایدز و هپاتیت، محروم شدن نسل آینده از تربیت صحیح و ایجاد مشاغل کاذب.ه: عوارض اقتصادی:هزینه بالای استعمال موامخدر، هزینه درمان و نگهداری معتادان، کاهش راندمان کار، وقوع آتش سوزی های بزرگ، هزینه های مبارزه با ورود موادمخدر به داخل کشور و..
اگر فردی به اعتیاد گرفتار شد نه خود را می تواند کنترل کند و عفتش تخریب می شود ونه کسانی که مسئولیتها آنها به دوش اوست.
ززشت دانستن ازدواج مجدد و موقت
باید توجه داشت که ازدواج مجدد و موقت در اسلام مجاز دانسته شده است لذا مقابله با آن و زشت دانستن آن شایسته نیست.نکته ای که در ازدواج موقت و مجدد مغفول واقع شده است ، توجه به نیاز جنسی و عاطفی زن و خوشایند بودن این گونه ازدواج خصوصا ازدواج مجدد از نگاه اقوام ونزدیکان زن دوم است
البته اسلام به چند همسری و داشتن همسر های موقت دعوت نمی کند . آن را کار واجب یا مستحب نمی شمارد بلکه آن را با شرایطی اجازه داده است . سوء استفاده افراد همیشه بوده و هست و نباید آن را به پای اسلام نوشت.
اما رعایت عدالت به این است که مرد، زن اول را راضی کند که به همسر دومی نیاز دارد یا لازم است برای حفظ و نگهداری زن بیوه ای، به ازدواج با او اقدام کند . قبل از ازدواج حقوق و مهریه زن اول را بدهد تا آن زن مطمئن گردد که این حقوق او ضایع نمی شود . مردش در صدد ظلم به او نیست . به زنش این اطمینان را بدهد که در صورت ازدواج دوم به او ظلم نخواهد کرد حتی اگر لازم باشد ،با هبه اموال و هدایا رضایتش را جلب کند.
خلاصه، بد عمل کردن سبب شده این اجازه ظالمانه جلوه کند، در حالی که اگر مردها فقط در صورت لزوم به این اجازه عمل کنند و درست عمل کنند، چهره عادلانه این اجازه خود را نموده و همه به عادلانه بودن آن اعتراف خواهند کرد.
در حالی که اگر این عمل فقط در جامعه مذموم شمرده نشود و جامعه بداند که در مواردی با رعایت انصاف و در شرایط خودش هم این اتفاق رخ می دهد و امکان حمل بر صحت وجود داشته باشد برکاتش را این فرمان الهی به جامعه نشان می دهد در حالی که تصویر سازی از این حکم بقدر سخیف بوده که عدم وجود انعطاف در جامعه در این خصوص جزء مخربهای عفاف به شمار می رود و زنان و مردان محتاج این راه حل قرآنی به گناه می افتند.
ااثر بیکاری بر ضعف عفت
همچنان که ما مشغولیت مثبت و روحیه کاری داشتن را جزء تقویت کننده های عفاف می دانیم وقتی کسی که به تنبلی و کار نکردن عادت می کند مستعد است که دائما به میل و هوسش توجه کند .شهوت جنسی هم از این قاعده مستثنا نیست .وچون این شخص فراغت بیشتری دارد خود کنترلی کمتری خواهد داشت
قسمت چهارم: شاخصهای عفاف:
۱-حجاب (پوشش عفیفانه)
غالب فرهنگها داشتن پوشش را به عنوان یک اصل اجتماعی قبول کرده اند ولی در نوع و کیفیت اختلافاتی وجود دارد.در فرهنگ اسلامی نیز پوششی خاص مورد قبول است که البته باید پیام عفیفانه را هم به همراه داشته باشد.
نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که حجاب و پوشش فقط مخصوص زنان نیست بلکه مردان جامعه نیز باید پوشش عفیفانه را رعایت کنند والبته به خاطر جایگاه زن و اهمیت و تأثیر پوشش عفیفانه او،نقش حجاب عفیفانه زن در سلامت شخص و جامعه بیشتر مورد توجه اسلام قرار گرفته است .
افراد جامعه خصوصا زنان جامعه با داشتن پوشش مناسب ، نشان می دهند که برای عفیف شدن خود و جامعه ارزش قائل هستند.البته به شرط اینکه اعتقاد به پوشش عفیفانه داشته باشند. ودر غیر این صورت شاید نتیجه عکس و پیام غیر عفیفانه داشته شود.
۲-مدیریت نگاه:
یکی از مهمترین شاخصه ها ونمادهای عفت شخص، مدیریت نگاه اوست..بخاطر همین است که قرآن کریم به صراحت در دو آیه مستقل ، اول به مردان و بعد از آن به زنان امر می کند که مراقب نگاه های خود باشند. [۸۸]
کسی که نگاه خود را کنترل می کند و به نامحرمان و صحنه های شهوانی نگاه نمی کند ،عفیف بودن خود را برای دیگران به نمایش گذاشته و آنها را هم تشویق به این کار می کند
۳-التزام بمنزل بانوان (پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ)
تربیت نسل ،و گرم نگاه داشتن کانون گرم خانواده از مهمترین وظایف زنان می باشد.اگر زنان جامعه به اهمیت این دو اصل توجه داشته باشند ، جامعه ای سالم و شاداب بوجود خواهد آمد.
حال در این صورت اگر زنان جامعه بتوانند این دو مسئولیت را به نحو احسن انجام دهند، می توانند با رعایت ضوابط اسلامی یعنی پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری با نامحرم و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ، به فعالیت های اجتماعی نیز بپردازند.
با ید توجه داشت که دشمنان، با کم اهمیت نشان دادن نقش زنان در خانه ، آنان را تشویق به حضور غیر ضرور در جامعه می کنند و سلامت زنان ، فرزندان و خانواده را در معرض خطر قرار می دهند.
۴- عفت در کلام با نامحرم
یکی از شاخصهای شناسایی شخصیت افراد ،استخدام کلمات و نوع سخن گفتن آنهاست.این مدیریت کلام ،در مقابل نامحرم یکی ا زنشانه ها و شاخصه های عفاف شخص محسوب می شود.
وقتی مردی و یا زنی در هنگام ضرورت به سخن گفتن با نامحرم می پردازد و کوتاه صحبت می کند و از واژه هایی استفاده می کند خبر از صمیمیت ندارد این سطح از مدیریت کلام با نامحرم در واقع خبر از یک قدرت درونی و مخالفت با شهوات می باشد.
۵-معماری عفیفانه
یکی از نمادهای جامعه اسلامی ، معماری اسلامی و عفیفانه آن است.
اگر بخواهیم سطح عمیقتر و وسیعتری از تحقق عفاف در آحاد جامعه و به ویژه مسئولین را مشاهده کنیم باید از شیوه شهر سازی وخانه سازی آنها دقت کرد . اگر معماری به صورتی باشد که احساس آرامش و راحتی را برای بانوان به ارمغان بیاورد. وباعث جلوگیری از اختلاط و مواجحه غیر ضروری نامحرمان نشود مورد تایید اسلام است .
در خانه سازی شخصی، گوهر غیرت در مردان، (به دلیل محافظت از خانواده خود) محیطی را ساماندهی می کند که بیشترین آرامش و عدم برخورد را با نامحرم نداشته باشد و بسیاری از رفتارهای مردم با غیرت ایران زمین در تاریخ تمدنی خبر از مراقبتها دارد مانند داشتن اندرونی و بیرونی شروع ورودی با دالان پیچ در پیچ ، دیوار زخیم پنجره رو به خیابان در بالای دیوار اتاق و پنجره به داخل حیاط در سطح پایین دیوار، وجود حوض و درخت و باغچه برای طراوت داخل منزل و…
که همه و همه این معماریهای هدف مند می توانست به رشد فرزندان در یک محیط سالم کمک کند. و خبر از یک انگیزه مسئولانه و عفیفانه مدیریت منزل می دهد.
۶-مدیریت خلوت:
کسی که در وجودش عفاف هست اگر احساس کند که تنهایی زمینه گناه را برای او فراهم کند از تنها ماندن پرهیز می کند و خودش را به میان جمع می رساند تا بستر خطا فراهم نشود و یا اگر موقعیت خلوت با نامحرم برای او حاصل شود از آن فاصله می گیرد و به سرعت موقعیت را ترک می کند
این حالت و این مدیریت ها خبر از قدرت درونی و خویشتنداری دارد.
۷-ازدواج بهنگام:
پدر و مادری که به عفاف فرزندشان توجه دارند باید زمینه ازدواج او را فراهم کنند و برای ایجاد آمادگی مورد نیاز و انواع بلوغ ها (جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی، و انحصارا اقتصادی در پسران) در فرزندش برای ازدواج بهنگام تلاش کند و خود نوجوان هم برای ازدواج بهنگام فکر کند و برنامه ریزی کند این تلاشها و ایجاد آمادگی هم علامت عفت نوجوان و والدین اوست.
۸-امر به معروفهای عفیفانه:
اگر کسی در درونش خویشتنداری نهادینه شده باشد یکی از نمود های آن شروع امر به معروف و نهی از منکر در مسائل عفاف است یعنی این عامل بودن و دوست داشتنی بودن به عفاف او را بر این می دارد که این نعمت را به دیگران تعارف می کند. و در واقع اگر عاملیت واقعی باشد به آمریت هم می رسد و اگر ترک یک فعل واقعی و از سر اعتقاد باشد ناهی بودن هم از فرد سر می زند.
۹-شیوع واسطه گری در امر ازدواج
هنگامی که افرادی برای به سامان رسیدن جوانان جویای همسر فرصت سازی می کنند و دلسوزی دارند این فعالیت داوطلبانه خبر از یک گوهر درونی به نام عفاف خواهی می دهد که نه تنها خود آنها را از گرفتار شدن به گناه فاصله می دهد بلکه تلاش می کنند دیگران هم به دلیل نیاز طبیعی به معصیت گرفتار نشوند و به میزانی که این تفکر در جامعه شیوع پیدا می کند عفاف نهادینه شده در افراد هم نمایان می شود.
۱۰-جواز ازدواج مجدد و موقت در جامعه
در بخشهای قبلی گفتیم که اگر می خواهیم عفاف تولید شود از راهکار مرحله دوم و اضطراری دین در قبال نیاز های خانواده ها با عنوان ازدواج مجدد و موقت باید استفاده شود و در این بخش می گوییم اگر این جواز در جامعه ای بود همین جواز علامت و نشانه ای برای عفیف بودن و عفت خواهی آحاد آن جامعه است به مانند برخی جوامع عربی که به دلیل نهادینه بودن چند همسری زنان مطلقه بی همسر کم و جلب توجه های افراد بی سرپرست برای به دست آوردن نیازهای اولیه در سطح اجتماع کمتر دیده می شود.
۱۱-غیرت ورزی مردان:
وقتی می بینیم مردان یک خانواده و در سطح جامعه مردان به مسئولیت خود در قبال خانواده خود واقفند و سعی خود را در جهت براورده کردن نیاز آنها مبذول می دارند همین انرژی مصرف شده در جهت غیرت ورزی و اهتمامی که به نهاد خانواده پیدا می کنند هم وقت آنها را برای شهوترانی کم می کند و هم انگیزه را در آنها خاموش و یا مهار می کند.
۱۲-پرهیز از گوش کردن به صدای و موسیقی حرام
زمانی که می بینیم یک جوان باوجود گرایش نفسانیش برای حضور و استفاده از صدای خوش و محرک با این میلش به مبارزه می پردازد و از آن محیط و از آن صدا حذر می کند می یابیم که این ایمان درونی و آن تقوای جنسی اوست که علت پرهیز او از موسیقی حرام است لذا می توان همین پرهیز را از نشانه های عفت افراد به ویژه جوانان دانست.
۱۳-تقید به کسب مال حلال و پرهیز از غذای حرام و مست کننده
جوانی که کار می کند و برایش کسب حلال موضوعیت دارد و هرگز حاضر نیست برای راحتی بیشتر از راه حرام به اموال بیشتر برسد این مجاهد خبر از عفت و غیرت درونی او دارد.
در همین ارتباط رسول الله(ص) فرمودهاند: « طلب رزق حلال، امری است که بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.»[۸۹]
و نیز ایشان فرمودهاند: «عبادت هفتاد بخش است و بهترین بخش آن طلب رزق حلال است»[۹۰]
همچنین ایشان فرمودهاند: «هر کس از دسترنج خود به طور حلال روزی بخورد، خداوند درهای بهشت را به روی او میگشاید که از هر دری میخواهد وارد بهشت گردد.»[۹۱]
۱۴-پرهیز از رسانه اغوا کننده و بیگانه
در دنیایی که رسانه ها حرف اول را در تسلط بر افکار عمومی می زنند، اگر جوان مومن بتواند، کانال ارتباطی خودش را با دیگران در رسانه امن و سالم قرار بدهد و همچنین فقط از رسانه های استفاده کند که ضربه ای به زندگی اسلامی او نمیزنند وقتی این سطح از کنترل را مشاهده می کنیم خبر از قوت باطنی و توان خود کنترلی او به دست می آوریم.
۱۵-پرهیز از حضور در مکان خلوت و یا به صورت مختلط با نامحرم
فردی که عالم را محضر خدا می داند گمان نمی کند که خلوتی وجود داشته باشد که خدا و شاهدان اعمال در آنجا نباشد تا بتواند هر گناهی را مرتکب شود
ایه شریفه می فرمایید الم یعلم به ان الله یری کسانی که به این نظارت الهی ایمان دارند از خلوت و فضاهای شیطانی به شدت فراری می باشند.
چکیده:
۱) در یک نگاه کلی ،موضوعات و مسائل مرتبط با عفاف در سه عنوان ذیل قابل طرح است
تقویت کننده های عفاف: اموری که عفاف را تقویت می کنند .
تخریب کننده های عفاف: اموری که عفاف را تخریب ویاتضعیف می کنند .
نمایشگرهای عفاف: اموری که نمایشگر عفت شخص و جامعه است .
۲) برخی از تقویت کننده ها ،سازنده ها ومحافظت کننده های “خویشتنداری جنسی” عبارتند از:
یاد خدا- مرگ آگاهی-کرامت و عزت نفس-مدیریت نگاه-غیرت (احساس مسئولیت مهربانه مرد در قبال ناموس)-شأن خانوادگی (درک از هویت و تشخص خانوادگی و اهمیت قائل شدن برای حفظ آبروی خانوادگی)-امربه معروف و نهی از منکر -انجام مناسک عبادی (نماز، روزه، عمل جهادی…)-حب اهل بیت (ع) (توسل)-کسب حلال-معماری عفیفانه-اعلام و اجرای احکام و حدود مفاسد جنسی در نظام اسلامی-تربیت جنسی فرزندان-صبر (تقویت اراده)-کاری بودن -حجاب آموزش احکام جنسی به فرزندان-ورزش و ((تخلیه هیجانات جنسی(مجرد) قدرت بدنی و نشاط در رابطه جنسی(متاهل))-ازدواج (دائم، مجدد و موقت)- شفاعت در امر ازدواج -تبرّج (در پوشش، زینت و آرایش) در مقابل همسر -اشتغال مردان -جمعیت و کثرت اولاد-غذای معتدل و متناسب با مزاج – تطهیر قوه خیال
۳) یکسری عامل وجود دارند که سبب تضعیف وحتی تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند. بعضی از آنها را مستقیما عفاف را تخریب می کنند را بیان کردیم و عبارت بودند از.
نگاه با شهوت-موسیقی محرک جنسی-معاشرت و محبت به اهل فحشا-خلوت با خود -استمناء-قوادی -کلام تحریک کننده -بی حجابی -خلوت با نامحرم -اختلاط با نامحرم-تشبّه به جنس مخالف-بوی خوش محرک نامحرم-لمس نامحرم- دوستی با نامحرم-شرب خمر-رقص و مجلس لهو و لعب-رابطۀ جنسی (معاشقه و همخوابگی) با غیر همسر ؛ خواه همجنس یا غیر مجنس
۴) همانگونه که در قسمت قبلی بیان شد عاملهایی هستند که سبب تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند .بعضی از آنها تخریب کننده های مستقیم محسوب می شدند که بیان شد و برخی عوامل هستند که تخریب کننده به طور غیر مستقیم عفاف فرد و جامعه را تحدید می کنند که به برخی از مهمترین آنها پرداخته ایم از جمله: کسب حرام–طلاق-طلاق عاطفی-فمینیسم و زن محوری-پرخوری و غذای محرک جنسی-عدم توجه به جزئیات تربیت جنسی فرزندان -عدم رعایت قوانین طلاق که در اسلام گفته شده (بویژه طلاق رجعی)-سهولت دسترسی به گناه- اعتیاد- عدم جواز اجتماعی ازدواج مجدد و موقت–بیکاری
۵)نمایشگر ها و شاخصهای غفاف در فرد و جامعه بسیار هستند و ما در این دری به برخی از آنها اشاره کردیم که عبارتند از:
حجاب (پوشش عفیفانه)-مدیریت نگاه:-التزام بمنزل بانوان (پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ)-عفت در کلام با نامحرم -معماری عفیفانه-مدیریت خلوت:-ازدواج بهنگام:-امر به معروفهای عفیفانه:-شیوع واسطه گری در امر ازدواج-جواز ازدواج مجدد و موقت در جامعه- غیرت ورزی مردان-پرهیز از گوش کردن به صدای و موسیقی حرام-تقید به کسب مال حلال و پرهیز از غذای حرام و مست کننده-پرهیز از رسانه اغوا کننده و بیگانه-پرهیز از حضور در مکان خلوت و یا به صورت مختلط با نامحرم
آزمون پایانی:
۱) احساس شخصیت و کرامت نفس جزء کدام یک از موضوعات و مسایل حجاب است
الف) تقویت کننده
ب) تخریب کننده
ج)نمایشگر و تقویت کننده
د) تقویت کننده ونمایشگر
۲)چگونه ازدواجی می تواند عفاف ساز باشد؟
الف)ازدواج دائم
ب) ازدواج دیر هنگام
ج) ازدواج به هنگام
د) هیچکدام
۳)نگاه با شهوت جزء کدام یک از موارد زیر است؟
الف) تقویت کننده های عفاف
ب) تخریب کننده های مستقیم عفاف
ج) تخریب کننده های غیر مستقیم عفاف
د)نمایشگر عفاف
۴)التزام به منزل بانوان یعنی چه؟
الف) بانوان همیشه د رخانه بمانند
ب)نباید بانوان در خانه بمانند و مانند مردان باید در اجتماع باشند
ج) یعنی اگر بیرون خانه رفتند پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ داشته باشند
د) هیچکدام
۵)کدام یک از موارد زیر جزء نمایشگر های عفاف نیستند
الف)ازدواج دائم
ب)تطهیر قوه خیال
ج) پوشش
د) مورد الف و ب
آزمون تشریحی:
۱) منظور از تقویت کننده های عفاف چیست و چند نمونه رابیان کنید
۲)برخی از عواملی که مستقیما سبب تخریب عفاف می شوند را نام برده و یک را به اختصار توضیح دهید
۳)چه عواملی به طور غیر مستقیم می تواند بر عفاف تاثیر بگذارد ،
۴)جامعه و افراد آن باید چه شاخصه هایی داشته باشند تا به آنها عفیف گفته شود
- [۱]– کتاب العین، ج۱، ص۹۲٫
[۲] -سوره علق، آیه ۱۴
[۳] -سوره اعراف، آیه ۲۰۱
[۴] -سوره ق، آیه ۱۶
[۵] – نقال الله تبارک و تعالی: عبدي انّك إذا استحيت مني، أنسيت النّاس عيوبك و بقاع الأرض ذنوبك و محوت من الكتاب زلّاتك و لا أناقشك بالحساب يوم القيامة
[۶] بحار الأنوار(ط-بیروت) ج۶، ص۱۳۳، ح۳۲ – شبیه این حدیث در مصباح الشریعه ص۱۷۱
- [۷]– الكافي (ط – الإسلامية)، ج۸، ص۴۶٫
[۸]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۱۲، ص۲۷۰٫
[۱۰] -عن على عليه السلام قال: هبط يا جبرئيل على آدم عليه السلام فقال: يا آدم انى أمرت ان أخيرك واحدة من ثلاث فاخترها و دع اثنتين، فقال له آدم: يا جبرئيل و ما الثلاث؟ فقال: العقل و الحياء و الدين فقال: آدم عليه السلام:
انى قد اخترت العقل، فقال جبرئيل للحياء و الدين: انصرفا و دعاه، فقالا: يا جبرئيل انّا أمرنا ان نكون مع العقل حيث كان، قال: فشأنكما و عرج کافي ج۱ ص۱۰
[۱۱]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۵، ص: ۱۳٫
[۱۲]– تحف العقول، النص، ص: ۴۸۳٫
[۱۳]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۶۸، ص: ۳۲۸٫
[۱۴] ۱٫ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیة، ج ۱۰۴، ص ۴۱، ح ۵۲؛ منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، قم دارالحدیث، ۱۳۸۲، ج ۱، ص ۵۰۴
[۱۵] میزان الحکمه، همان، ص ۵۰۴
[۱۶]– نهج البلاغه (للصبحي صالح)، ص۴۷۷، حکمت۴۶٫
[۱۷]– عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص۶۶٫
[۱۸]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۹، ص۱۹۸٫
[۱۹]– عنکبوت: ۴۵٫
[۲۰]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۹، ص۱۹۸٫
[۲۳] ـ الخصال صدوق، ج۱، ص۱۶۰٫
[۲۴] ۳۳نور
[۲۵] آیه ۲ سوره نور
[۲۶] – اصول کافی ج۲ ص۵۷۳
[۲۷] – ارشاد شیخ مفید ج۱ ص۲۹۹
[۲۸] – body language
[۲۹][۲۹] غررالحکم/۴۶۴۸
[۳۰] میزانالحکمه ج۴، ص۲۸۰۴
[۳۱] ۳۲نور
[۳۲] تهذیب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵
[۳۳] کافی ج۵/۳۳۱
[۳۴] صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۸۹؛ علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۷۸
[۳۵] نساء ۳
[۳۶] شيخ حرّ عاملي، وسائلالشيعه، قم، موسسة آلالبيت لاحياء التراث، ۱۴۰۹ق، ج ۲۰، ص۶۴
[۳۷] (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص ۱۴).
[۳۸] غررالحکم/۳۵۶۴
[۳۹] قرب الاسناد ص۱۳
[۴۰]– روضة المتقين، ج ۹،ص ۴۳۴٫
[۴۱]– غرر الحكم و درر الكلم، ص: ۶۶۳٫
[۴۲] ۳۰سوره نور
[۴۳] جامعالأخبار(شعیری)،ص۱۵۴)
[۴۴] مستدرک ج۱۳ ص۲۲۲
[۴۵] مرآة العقول ج۲۲ ص۳۰۶
[۴۶] بحار ج۶۸ باب۷۸ ح۱۷
[۴۷] ابنابیالحدید ج۲۰ ص۲۷۲
[۴۸] ۷ سوره مؤمنون
[۴۹] ميزان الحكمة، ح ۱۸۷۴۹)
[۵۰] ميزان الحكمة ، ح ۱۸۷۴۸
[۵۱] ميزان الحكمة ، ح ۱۸۷۵۱
[۵۳] وسائل الشیعه کتاب نکاح باب ۲۷ ج ۱۴ ص ۲۶۶:
خضوع در كلام بهمعناى اين است كه در برابر مردان، آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند، تا دل او را دچار ريبه، و خيالهاى شيطانى نموده، شهوتش را بر انگيزانند، و در نتيجه آن مردى كه در دل بيمار است به طمع بيفتد، و منظور از بيمارى دل، نداشتن نيروى ايمان است، آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مىدارد.(المیزان، جلد۱۶، ذیل آیه۳۲ احزاب)
[۵۴] عِقاب الاعمال: ص ۶۵۲٫٫» ۴«من فاكه امراة لا یملك ها حبس به كل كلمة كلمها فی الدنیا الف عام فی النّار، و المراة اذ طاوعت الرجل فالنزمها او قبل ها او باشرها خراما او فاكهها واصاب منها فاحشة فعلیها من الوزر ما علی الرّجل فان غلبها علی نفسها كان علی الرّجل وزره ووزرها
[۵۵] – مستدرك الوسائل، ج۱۴، ص۲۷۲، ب۸۳، ح۱٫
[۵۶] آیه ۳۱ سوره نور
[۵۷] نور:۶۰
[۵۸] احزاب: ۳۳
[۵۹] بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۱۹۲
[۶۰] کنز العمّال ، ج ۵ ، ص ۳۲۷ .
[۶۱] مستدرک الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۵ ؛ مسند ابن حنبل ، ج ۳ ، ص ۴۴
[۶۲] مستدرک الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۵ .
[۶۳] کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۷، ج ۵، ص ۵۳۸٫
[۶۴] میزان الحکمه، ج ۱۳، ص۱۲، ح۶٫
[۶۵] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۲۴۶، ح۳۴۹۵
[۶۶] محمد بن على بن بابویه قمى: علل الشرائع، ج۲، ص۶۰۲
[۶۷] وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۰۹، ج ۲۰، ص ۱۶۱٫
[۶۸] کافی . کلینی، باب حق الزوجه علي المراة، ج۲٫
[۶۹] مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقه، ج ۱، ص ۲۹
[۷۰] من لا یحضره الفقیه ج۳ ص۴۶۷
[۷۱] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۸۳،
[۷۲] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴،
[۷۳] مرات النساء ص ۱۱۷
[۷۴] عاملی، حرّ، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۹۶
[۷۵] ۵ سوره مائده
[۷۶] بقره (۲)، آیه ۱۹۵
[۷۷] سوره مائده آیه ۹۰
[۷۸] وسائل الشيعه، ج ۱۷، ص ۲۴۴ // محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۵۰۱، باب الخمر، چاپخانه دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
[۷۹] سید هاشم رسولى محلاتى، کیفر گناه، ص ۷۸٫
[۸۰] بحار الانوار، ج ۷۶، باب ۹۹، الغناء
[۸۱] تفسیر روح المعانی، ج ۲۱، ص ۶؛ تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۵ و ۲۶٫
[۸۲] لقمان، ۶
بسم الله الرحمن الرحیم
درسنامه
زیست عفیفانه ( سبک زندگی عفیفانه )
درسنامه سبک زندگی عفیفانه/ مولف
بیاتی، مهدی/فرید محمدی مقدم/علوی مهر محمد حسن/ملامیرزایی محمد حسین قم : خیابان سمیه ک ۱۰ فرعی اول سمت چپ پلاک ۱۸ج اول شماره شابک : ۱-۲۰۸۷-۰۴-۶۰۰-۹۷۸ صاحب امتیاز: موسسه فرهنگی پژوهشی طهورا تیراژ۱۰۰۰ عفاف – غیرت – حجاب – سبک زندگی – اسلام – مسائل جنسی – تربیت جنسی – شبکه مسائل
|
سازه عفاف
درس چهارم: تبیین شبکه مسائل عفاف..
قسمت اول: تقویت کننده های عفاف:
قسمت دوم: تخریب کننده عفاف به صورت مستقیم:
قسمت سوم: تخریب کننده عفاف به صورت غیر مستقیم:
درس چهارم: تبیین شبکه مسائل عفاف
اهداف آموزشی:
۱) شناخت و آگاهی از برخی عامل های تقویت کننده عفاف
۲) شناخت برخی عامل های تخریب کننده مستقیم عفاف
۳) شناخت و آگاهی از برخی عامل های تضعیف کننده غیر مستقیم عفاف
۴) شناخت و آگاهی از برخی نمایشگرهای عفاف
مقدمه:
جریان فکری عصر حاضر ومکاتب انسان گرا با اصالت دادن به لذات مادی به سمتی رفته اند که اباحه گری را در تمامی ساحتهای زندگی بشر بوجود آورده اند. در راستای همین اصالت دادن به لذت،حد اکثر استفاده از مسائل جنسی بدون قید و بند و انقلاب جنسی نیز بوجودآمده است.
لیبرالیسم در عرصه اقتصادی با شعار سود بیشتر از نیاز جنسی انسان ها در مسیر اهداف خود بهره گرفته است.
در عصر ارتباطات و فناوریهای نوین یکی از ابزارهای جذابیت، هیجان دادن به امور شهوانی می باشد و دائما در حال ضربه زدن به انواع سبک زندگی های مستقر در انواع فرهنگ ها در سراسر دنیا می باشند و این مساله مدیریّت مسائل جنسی و غریزی را سخت تر کرده است.
در این میان، شریعتِ عقلانیِ اسلام، براساس جهان بینی الهی،مترقّیترین طرح مدیریّت غریزه جنسی را پایهریزی کرده است.این طرح مشتمل بر یک نگاه منسجم و منظومهای در قالب یک شبکه ی مسائل به هم مرتبط با محوریت عفاف است که ما آن را “سبک زندگیِ عفیفانه” نامیدهایم.
باید توجّه داشت که منظور ما از عفاف در این نوشتار، نگه داشتن خود از آنچه که جایز نیست می باشد[۱]؛ یعنی خویشتنداری و خود کنترلی .
تمرکز اسلام در بحث چگونگیِ کنترل غریزۀ جنسی، بر مهارت خود کنترلی است . واین مهارت منوط به توجه به ساحتهای مختلف مسائل به هم مرتبطی است که در زندگی فردی و اجتماعی پیرامون عفاف وجود دارد .تا شخص بتواند با توجه به آنها به توانمندیِ خویشتن داری برسد.
این بحث، با رویکردی که بیان شد به نوع خود، بدیع و بیسابقه است و تبیین منظومهایِ آن، موجب تمایز آن از سایر کارهای علمی در این حوزه می شود.
در یک نگاه کلی ،موضوعات و مسائل مرتبط با عفاف در سه عنوان ذیل قابل طرح است
تقویت کننده های عفاف: اموری که عفاف را پشتیبانی می کنند .
تخریب کننده های عفاف: اموری که عفاف و قدرت خویشتنداری را تضعیف می کنند .
نمایشگرهای عفاف: اموری که نمایشگر عفاف و نشانگر وجود یا عدم وجود عفاف در فرد و جامعه هستند .
لازم به ذکر است که برخی از موضوعات و مسائل می توانند در ذیل چند عنوان و البته با چند نگاه متفاوت بیان شود و این به منزله تکراری بودن آن مسئله نیست .مثلا مدیریت نگاه هم می تواند از منظری تقویت کننده عفاف باشد که به رشد عفت در او منجر می شود و اگرمدیریت نگاه نداشته و نگاه شهوانی داشته باشد از داشته های او کاسته می شود ودر جایگاه مخرب عفاف قرار خواهد گرفت و اگر شخصی در مواجهه با نامحرم به او نگاه نکرد ، این رفتار او نمایشگری از عفت درونی او خواهد بود.
قسمت اول: تقویت کننده های عفاف:
یکی از مهمترین گامهایی که در مسیر تربیت،لازم و ضروری است شناخت فضیلت های اخلاقی است. از جمله این فضیلتها، عفاف وخویشتن داری جنسی است .فضیلت های اخلاقی از جمله عفاف ،همانگونه که می توانند تخریب کننده هایی داشته باشند نیاز به تقویت کننده هایی نیز دارند .
از این رو، برخی از تقویت کننده ها ،که همان سازنده ها ومحافظت کننده های “خویشتنداری جنسی”است را بر می شماریم:
- اثر یاد خدا در خویشتنداری:
یاد خدا وتوجه به ذات مقدس او ، شخص را به دو گونه برای رسیدن و تقویت خویشتن داری جنسی می تواند کمک کند :
الف: ترس از جلال و جبروت خداوندی:
ايمان به حضورخدا و توجه به او در همه جا، از اساسيترين اهرمهاي بازدارنده از گناه است. در آيات زيادي، بر ايمان، براي بازداري از گناه، تكيه شده است:
“أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي َ آيا انسان نميداند كه خداوند او را ميبيند.”[۲]
-“إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائف مِّنَ الشَّيْطَـَنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون [۳]
پرهيزگاران، هنگامي كه گرفتار وسوسههاي شيطان شوند، به ياد خدا ميافتند و بينا ميگردند
توجه به این نکته که خداوند در همه حال ناظر اعمال ماست، و به پنهانی ترین زوایای ذهن ما آگاه است ، در کنترل نفس از گناه و خویشتن داری فرد بسیار کارساز است.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ
ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! [۴]
تا زماني که نيروی ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، مخصوصا باکثرت عوامل تحريک کننده ، هيچ ضمانتی از انحرافات اخلاقی ، وجود ندارد.
ب: میل و شوق به عنایات الهی:
شیطان با تمام وجود همه سعی و تلاش خود را برای گمراه کردن انسان به میدان آورده است .در این میان افرادی نیز با وسوسه های شیطان ،به ورطه گناه افتاده اند و شیطان با القای ناامیدی،آنها را از توبه ورحمت الهی ناامید می کند.اما خداوند راه توبه را برای همه باز نگه داشته و گنهکاران را به بازگشت به سوی خود می خواند .
خداوند تبارک و تعالی به بنده گنهکارش می گوید اگر تو از سر حیاء، گناه را ترک کنی من از ذهن مردم گناهت را پاک می کنم و از خاطر زمین و از کتاب گناهت را محو می کنم و روز قیامت به رویت نمی آورم.[۵]
اگر فردی به نیت دست یابی به غفران الهی و شوق نسبت به عنایت الهی از گناه صرف نظر کند در حقیقت او با توجه به یاد خدا، به خویشتن داری رسیده و عفت ورزی کرده است .
- یاد مرگ:
شکی نیست که دنیا با تمام ظواهرش و شیطان با همه امکاناتش،سعی در گمراهی افراد وهمچنین فراموشی افراد از مرگ و زندگی در عالم دیگر دارد.یاد مرگ و توجه به گذرگاه دانستن این دنیا، اجازه نمی دهد انسان به خواسته های شهوانی و گناه تمایل پیدا کند. ودر مواقعی هم که به شهوت خواهی تمایل پیدا می کند یاد مرگ می تواند عامل بازدارنده و مهارکننده ای برای او باشد. این آگاهی از مرگ و قیامت همچنین اجازه نمی دهد، امکانات و برخورداریهایی که خدا در اختیار او گذاسته اشت ، او را مست و از خود بی خود کند و مانع بسیاری از انحرافات می شود. همچنان که امام صادق ۷می فرمایند:
ذِكرُ المَوتِ يُميتُ الشَّهَواتِ في النَّفسِ ، و يَقلَعُ مَنابِتَ الغَفلَةِ ، و يُقَوّي القلبَ بمَواعِدِ اللّه ِ[۶]
ياد مرگ، خواهش هاى نفس را مى ميراند و رويشگاه هاى غفلت را ريشه كن مى كند .
«اذْكُرْ أَنَّكَ سَاكِنُ الْقَبْرِ فَلْيَمْنَعْكَ ذَلِكَ مِنَ الشَّهَوَات»[۷]
«به یاد داشته باش که روزی ساکن قبر خواهی شد که این یادآوری تو را از بسیاری از شهوات باز میدارد».
حضرت یوسف% نیز در مواجهۀ با زلیخا و برای عفیفسازی محیط و پاکسازی آن از فضای شهوانی ، به طور مرتب او را متوجه مرگ و معاد میساخت.
در آنجا که زلیخا به یوسف% گفت: «مَا أَحْسَنَ عَیْنَیْکَ»؛ «چقدر چشمهایت زیباست!» یوسف% پاسخ داد: «هُمَا أَوَّلُ سَاقِطٍ عَلَی خَدِّی فِی قَبْرِی»؛ «دو چشم، نخستین عضوهایی هستند که در قبر بر گونههایم میافتند». زلیخا گفت: «مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ»؛ «چه بوی خوشی داری؟» یوسف% گفت: «لَوْ سَمِعْتِ رَائِحَتِی بَعْدَ ثَلَاثٍ مِنْ مَوْتِی لَهَرَبْتِ مِنِّی»؛ «اگر [بدی] بوی مرا سه روز پس از مرگم استشمام میکردی، از من فرار میکردی».
زلیخا گفت: «لِمَ لَا تَقْرُبُ مِنِّی»؛ «چرا به من نزدیک نمی شوی؟» حضرت یوسف% گفت: «أَرْجُو بِذَلِکَ الْقُرْبَ مِنْ رَبِّی»؛ «با این دوری، به قرب پروردگارم امید دارم.»[۸]
- احساس شخصیت و کرامت نفس:
از چند راه می توان احساس کرامت و احساس شخصیت فرد را تقویت کرد که از این رهگذر فرد به خویشتن داری جنسی دست پیدا کند.یکی اینکه با آگاهی دادن به او ، عقل او را بالا ببریم و دیگر اینکه وجدان او را مورد خطاب قرار داده و جایگاه او را درنزدخود و خدا ودر عالم خلقت به او گوشزد نماییم
- الف: قدرت تعقل:
می دانیم که احساس رشد یافتگی و شخصیت موجب می شود که فرد از خطا دست بکشد . قدرت تعقل و اندیشیدن وقتی به فعلیت می رسد یکی از بازتابهای آن حیاء و انجام ندادن هر کاری در مقابل ناظر محترم است.و به همین جهت است که امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید : اعقل الناس احیاهم[۹]عاقل ترین فرد در جامعه با حیا ترینشان می باشد.
همچنین در روایتی از حضرت علی آمده است که وقتی جبرئیل بر حضرت آدم وارد شد به او عرض کرد،خداوند تو را مختار کرده است که یکی از این سه را انتخاب کنی ، عقل ، حیا و دین . آدم اب البشر از بین دین و عقل و حیاء عقل را انتخاب کرد و آندو گقتند هرجا عقل باشد ما هم همان جا هستیم.[۱۰]
- ب: وجدان بیدار
بخشي از گناهان، بر اثر آن است كه انسان، به ارزش خود پي نبرده است. هنگامي که انسان جايگاه خود را در نظام هستي بشناسد، احساس شخصيت می کند و انجام بسیاری از امور شهوانی کوچک و سخیف دیده می شود و رغبتش برای انجام آن کم می شود یا اگر در معرض گناه هم واقع شد ،قدرت مقابله را پیدا می کند.
همچنان که حضرت امیر المومنین علی علیه سلام می فرمایند:
«مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهْوَتُهُ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»[۱۱]
«هر کس نفسش در پیشگاه خودش کریم شود؛ شهوات در نزدش سبک و بیهوده شمرده میشود. همانا برای شما قیمتی جز بهشت نیست پس خود را به غیر آن نفروشید».
از طرف دیگر همانطور که حسّ کرامت و عزّت نفس سبب افزایش روحیۀ خویشتن داری میشود در صورت تضعیف یا انهدام آن موجب طغیان و سرکشیهای گوناگون از جمله مفاسد جنسی میشود.
همانگونه که حضرت علی به همین حقیقت اشاره کرده و می فرماید:«مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه»
«هر کس نفسش در پیشگاه خودش سبک شمرده شود؛ پس از شر او در امان مباش».[۱۲]
- مدیریت نگاه و عفت ورزی
نگاه و مدیریت آن از چند منظر قابل بررسی است. یکی از آنها نقش آن در تقویت خویشتن داری جنسی است.
باید توجه داشت که یکی از مهمترین ورودی های اطلاعات، در وجود انسان، چشم است. در روایات نیز به اهمیّت جایگاه نگاه و ورودیهای بصری توجه داده شده است. امام علی ۷میفرمایند:
«الْقَلْبُ مَصْحَفُ الْبَصَرِ»[۱۳]؛ «چشم قلم در دفتر دل است».
همچنین ایشان می فرمایند: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛[۱۴] چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است
در جای دیگر فرمود: اَلعَین بَریدُ القَلب؛[۱۵] چشم پیغام رسان دل است.
از این رو انسان به هر میزان ورودیهای بصریاش جنسیتر باشد؛ به همان میزان علائق، گرایشها و رفتارهایش جنسیتر خواهد بود .
وقتی انسان بتواند نگاه را کنترل کند و به نامحرم چشم ندوزد، بذرگناه کاشته نمی شود تا با تکرار آن، اختیار از دست بدهد و به سمت خطا کشیده شود و به همین جهت است که در نگاه اسلام کنترل چشم به مردان و زنان در دو آیه مستقل ،دستور داده شده است.که البته به جهت اهمیت و تاثیر گذاری نگاه بر شهوت مرد، اول به مردان توجه به مدیرت نگاه و کنترل چشم تذکر داده شده است.
- غیرت (احساس مسئولیت مهربانانه مرد در قبال ناموس)
یکی از مهمترین امور پشتیبان عفت در جامعه غیرت است.
غیرت عبارتست از صفتی نفسانی که انسان را وادار به دفاع، برخورد و واکنش شدید نسبت به متعرضین به نوامیس مینماید. و مراد از ناموس میتواند هر امر مهم و حیاتی و مورد اهتمامی از جمله دین و آیین، وطن، زن و فرزند باشد.
در واقع مهمترین کارکرد غیرت در اجتماع، دیگرکنترلی است بدین صورت که فرد غیور نسبت به رفتار، تعاملات و حتی نوع پوشش ناموس خود حسّاس است و این شدت علاقه به همسر و فرزندان و.. به قدری زیاد می شود که نه تنها به ناموس خود اجازۀ لغزش و بیعفّتی نمیدهد بلکه هر کس که بخواهد حریم ناموسش را رعایت نکند با او برخورد خواهد کرد و این یکی از مهمترین عوامل بازدارنده نسبت به بیعفّتیهای اجتماعی است .
غیرت علاوه بر این که موجب دیگرکنترلی و افزایش عفاف در دیگران میشود؛ موجب افزایش عفاف خود فرد غیور نیز میشود.در واقع غیرت جنبه خود کنترلی نیز دارد. در کلام شریفی از مولای متّقیان امیرالمؤمنین علی۷چنین آمده است:
«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ … وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِه»[۱۶]
«ارزش هر کس به اندازه همت او … و عفت هر کس به اندازه غیرت اوست».
این که حضرت میزان عفّت هر فردی را مرتبط با میزان غیرت او میداند چطور تصویر میشود؟
فردِ غیرتمند، اگر نسبت به ناموسِ خود و دیگران حسّاس است و هرگونه تعرّضِ اجنبی به آنها را دفع میکند؛ در نقطه مقابل، به خود نیز اجازۀ هنجارشکنی و تعرّض به نوامیس سایرین را نمیدهد. زیرا قیاس به نفس میکند و میگوید او [فلان زن] ناموس یک مرد غیور دیگریست و اینگونه است که غیرت فرد، موجب بالا رفتن عفّت و خودکنترلی او نیز میشود.
- شأن خانوادگی
یکی از کنترل کننده های رفتارهای انسان موقعیت خانوادگی است که خانواده برای فرزندان می سازد. توجه به شأن خانوادگی در مراقبت شخص می تواند بسیار موثر باشد. در جوامع سنتی، فرد اعتبار و جایگاه خود را از قبیله و خانواده اش می گرفت و قبیله و خانواده هم برای حفظ شان و جایگاه خود براساس یک سری قوانین و هنجارها، اعضاء را کنترل میکرد، تخلف از این هنجارها برای افراد آسان نبود؛ بدین ترتیب از هرزگی و بی عفتی عضو یک قبیله با انواع روش ها و مجازاتهای بازدارنده ، ممانعت به عمل می آمد.
- امر به معروف و نهی از منکر
این مسأله یکی از کارآمدترین مدلهای مدیریّتی برای تحقّق تضمین شدۀ عفاف در سطح جامعه است. زیرا هیچ گاه مفاسد به طور کامل ریشه کن نمیشود مگر آنکه یک عزم و خیزش عمومی نسبت به رفع آن شکل بگیرد و اسلام با واجب قرار دادن امر به معروف و نهی از منکر، یک احساس مسئولیّت و دغدغۀ عمومی نسبت به کنترل مفاسد را در بدنۀ جامعه پایه ریزی کرده و اگر مردم به این فریضۀ الهی پایبند باشند، یک فشار اجتماعی علیه هنجارشکنان شکل میگیرد که موجب انزوا و بیمنزلتی آنان میشود که کارایی به سزایی در کنترل مفاسد خصوصاً مفاسد جنسی و بالا رفتن میزان عفاف عمومی دارد. از این روست که در تعالیم اسلامی هیچ فریضهای از لحاظ اهمیّت به پای امر بمعروف و نهی از منکر نمیرسد.
على۷مى فرماید: « ِ وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي» ؛ «تمام کارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدادر برابر امر بمعروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور!» این همه تاکیدات به خاطر آن است که این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجراى بقیه وظائف فردى و اجتماعى است و در حکم روح و جان آنها محسوب مى شود و با تعطیل شدن آنها تمام احکام و اصول اخلاقى ارزش خود را از دست خواهد داد.
جنس امر به معروف مردمی علاقه و عشق مردم نسبت به هم است که باعث می شود بر رفتار یکدیگر کنترل داشته باشند و اجازه ندهند تا یکی از داخل این کشتی بیرون بپرد و یا کشتی را سوراخ کند.
اما امر به معروف و نهی از منکر حاکمیتی، جنسش ایجاد مقتضی و برطرف کردن مانع می باشد و در مواردی هم جدی و خشن ورود می کند تا یک فساد شیوع پیدا نکند. البته تمام این رفتارها باید از سر نُصح و دلسوزی باشد، تا اثر گذار باشد.
- انجام مناسک عبادی:
- نماز:
اهمیّت بسیار نماز، به خاطر ویژگیِ طلائیِ آن؛ یعنی جانپناه بودن و قلعۀ مستحکم بودنِ آن در برابر خطرات و انحرافات است. در روایت شریفی آمده است:
«الصَّلَاةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيْطَان»[۱۷]
«نماز قلعه محكمی است كه نمازگزار را از حملات شیطان نگه می دارد».
در زمان رسول خدا، یکی از جوانان انصار که در نماز ایشان نیز شرکت میکرد، اهل ارتکاب فواحش بود. حال او برای رسول خدا$ بیان شد و ایشان فرمود:
«إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً مَا»[۱۸]
«بالاخره نمازش روزی، او را از معصیت باز خواهد داشت»
و در نقل آمده که چنان شد و بعدها، آن جوان توبه کرد.
این فرمایش حضرت مبتنی بر آیۀ شریفه قرآن است که میفرماید:
(إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر)[۱۹] «نماز انسان را از فحشا (گناهان بزرگ) و منکر(آنچه در شرع و عقل ناپسند است) باز مىدارد».
و به خاطر همین ویژگی و ظرفیّت بالای بازدارنگیِ نماز از فحشا و منکرات است که در روایات ملاک و میزان قبولیِ نماز، برخورداری از عفاف و خودکنترلی نسبت به معاصی برشمرده شده است.
امام صادق% در این باره میفرمایند:
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ»[۲۰] ؛ «هر کس دوست دارد بداند که آیا نمازش قبول شده یا نه؟! پس باید بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و امور ناپسند مانع شده یا نه؟ پس به هر میزان که مانع شده به همان میزان مورد قبول واقع شده است».
بنابراین اگر کسی از ملکۀ خویشتن داری و خود کنترلی برخوردار نباشد و در این زمینه دچار ضعف باشد؛ در واقع نتوانسته است از تمام ظرفیّت نماز خود بهره ببرد.
- روزه:
یکی از اه های تقویت عفاف برای کسانی که شرائط ازدواج را ندارند ،روزه داری است .در روایات اسلامی، به کسانی که توانایی ازدواج و تمتّعات حلال را ندارند توصیهی تقوا، عفت و پاکدامنی تا هنگام گشایش شده است و برای پرهیز از گناه و غلبه بر قوهی شهویه، توصیه به روزهداری شده است.
پیامبر اکرم$ میفرمایند:
«يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَيْكُمْ بِالْبَاهِ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهُ فَعَلَيْكُمْ بِالصِّيَامِ فَإِنَّهُ وِجَاؤُه»[۲۱] «ای جوانان! بر شما لازم است که ازدواج کنید و اگر توانایی ندارید پس بر شما روزهداری لازم است زیرا روزه ، شهوت جنسی را کاهش میدهد».
«جاء رجل إلى النبي صلى الله عليه وآله فقال : يا رسول الله ليس عندي طول فأنكح النساء فإليك أشكو العزوبية ، فقال : وفر شعر جسدك ، وأدم الصيام ففعل ، فذهب ما به من الشبق»[۲۲]
«مردی به محضر نبی اکرم$ رسید و عرض کرد: یا رسول الله! توانایی مالی جهت نکاح با زنان ندارم پس بسوی تو از بی همسری شکایت آوردهام! حضرت$ فرمودند: موی بدنت را بلند کن و بر روزه مداومت کن. پس آن شخص چنین کرد و شهوتِ جنسیِ فاسد، از او برطرف شد».
- حب اهل بیت:
وقتی انسا ن به کسی علاقه مند باشد طبیعتا رفتاری را در پیش می گیرد که او را به شخص مورد نظر نزدیک کند .
اهل بیت همگی نور هستند واگر شخصی بخواهد خودش را به آنها نزدیک کند باید از جنس نور شود واز آنجا که عفت ورزی یک فضیلت اخلاقی است ، شخص با عفت ورزی ،خود را به منبع نور و اهل بیت نزدیک می کند
شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه خود می گوید:
دو راه برای تربیت وجود دارد یکی راه فلسفی که هر رذیله یا فضیلت اخلاقی عقلا شناخته شود و با تمرین آن فضیلت اخلاقی، انسان پی عقل خود بیفتند و با تمرین، آن فضیلت را کسب یا آن رذیله را دفع کند.
راه دیگر راهی است که فرد به یک انسان کاملی دل ببندد؛ این رابطه حبی و مرید و مرادی کششی دارد که فرد را پی کمالات آن انسان کامل می اندازد . واضح است این روش دوم که روش تربیتی شیعه است قابل مقایسه با روش اول نیست و همان است که بعنوان اکسیر عشق اهل بیت در تربیت از آن یاد می کنیم.
این اکسیر کمال سازی و الگو بودن امیر المومنین (علیهم السلام) برای مردان در عفت و شجاعت و غیرت ناموسی و.. و الگو بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای زنان در عفت و وقار و چادر و.. می تواند بسیاری از سختی ها را برای مومن ولایت مدار آسان کند.
- لقمه پاک و حلال
رسول اکرم: «هر كه لقمه حلال بخورد و به سنّت عمل كند و مردم از آزار او در امان باشند، وارد بهشت مىشود». روایات، روزی حلال را روزی پیامبران و کسانی که در پی کسب روزی حلالاند را همدوش مجاهدان معرفی کردهاند. لقمه حرام سبب میشود فرد نتواند فرمانبردار خدا باشد؛ تا جایی که امام حسین سبب دشمنی قاتلانش را پربودن شکم آنان از حرام بیان میکند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز بزرگترین عامل جهنمیشدن امت خویش را شکم و دامن آنها میداند.
- معماری عفیفانه:
خانه ها محل اسایش و امنیت خانواده ها محسوب می شوند. یکی از موضوعات مهمی که از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و مورد غفلت واقع شده ، نقش و جایگاه معماری در تقویت و یا تضعیف عفاف می باشد.
در فرهنگ قرآنی ، خانه ای مطلوب است که انسان را به خدا نزدیک کند پس لازم است بنایی که ساخته می شود با فرهنگ و ارزشهای ما ، سنخیت داشته باشد و افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف رغبت نمایند و با علاقه و بدون احساس بدبینی، بدان عادت کنند.
پنهانسازیِ قلمرو شخصی و خصوصی اهل خانه از نگاه و عدم اختلاط با نامحرمان می تواند از استانداردهای معماری عفیفانه به شمار برود .
امام صادق در حدیثی به پوشندگی و پنهانداری خانه، اشاره ميفرمايد:
ثَلاثَةٌ لِلمُؤمِنِ فِيهِنَّ راحَةٌ دارٌ واسِعَةٌ تُوارِي عَورَتَهُ وَ سُوءَ حالِهِ مِنَ النّاسِ… [۲۳]
آسايش انسان در سه چيز است:[يكي از آنها] خانة وسيعي است كه ناديدنيها و ناموس او را بپوشاند و اسرار خانوادگي او را از مردم پنهان دارد.
- تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام
تربیت جنسی کودکان در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی خانوادههاست این نوع تربیت زیر مجموعه ای از نظام تعلیم و تربیت است و در اسلام نیز این تربیت مورد توجه قرار گرفته است.
هدف نهایی از تربیت جنسی قرب الی الله ، رسیدن به کمال مطلق و خشنودی خداوند ، عفیف شدن افراد در مسیر متعبد ساختن آنها ، ایجاد شرایط مناسب برای رشد سالم جنسی ، به دور از هرگونه نارسائی همچون بلوغ زودرس و سایر انحرافات جنسی است.
خانواده به عنوان مهم ترین نهاد تربیتی موظف است مسئولیت تربیت جنسی فرزندان را به عهده گیرد.
تربیت جنسی فرزندان از دوران قبل از ازدواج والدین شروع می شود. چند نمونه از این وظایف عبارتند از: ۱-نیت پدر و مادر از ازدواج عفیفانه باشد.۲- در هنگام انعقاد نطفه با تخیل فرد دیگری با همسرش همبستر نشود.۳ -در دوران طفولیت عمل جنسی والدین را نبیند، ۴- به کرامت و عزت نفس فرزند خدشه وارد نکنند. ۵- کودک را برای ورود با اذن به اتاق پدر و مادر آموزش دهند.۶- جداسازی محل خواب از شش سالگی، ۷-آموزش احکام بلوغ به فرزند نوجوان ۸-برقراری رابطه صمیمی با فرزندان و پاسخگویی مناسب به سوالات فرزندان در خصوص مسائل جنسی جهت ممانعت از آگاهی های غلط ۹- پرهیز از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم، پس از سن معین، ۱۰-مراقبت فرزند از آسیبهای- رسانه های ارتباط جمعی۱۱- ایجاد روحیه مسئولیت پذیری و روحیه کار به منظور آمادگی برای ازدواج بهنگام و پذیرفتن نقشهای متناسب با جنسیت خود۱۲- فراهم کردن اسباب ازدواج به هنگام و با هم کفو (متناسب) برای فرزند و..
- تقویت اراده و صبر
صبر و اراده عاملی مهم برای آلوده نشدن به مفاسد جنسی است که در مسیر تربیت باید به آن اهتمام ویژه ای داشت.
ما سه نوع صبر داریم که در مسئله عفاف قابل طرح می باشد صبر بر بلا، صبر در معصیت، صبر در طاعت!
تحمل سختی محرومیت غریزه جنسی چه برای بی همسران چه برای متاهلینی که تفاهم و بهرمندی کاملی از همسر خود ندارند، برای همه یکسان نیست؛ بلکه بستگی به مراتب صبوری و قوت اراده آنان دارد. اگر انسان مقابل هیجانات جنسی و شهوانی ، صبوری کند به طور قطع از ثمرات آن بهره مند خواهد شد .البته باید انسان تمرین داشته باشد که در مواقعی که شهوت بر او غلبه می کند بتواند با صبر و اراده به خوبی آن رامدیریت کرده و با پاکدامنی به سلامت ا ز فشار جنسی رها شود
قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، و خويشتنداري ميفرمايد: وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ [۲۴]
«آن ها که وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز کند»
البته اين امر، نياز به مقاومت سرسختانه دارد که در روايات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.
- اعلام و اجرای احکام و حدود مفاسد جنسی در نظام اسلامی
یکی از راه های تقویت عفاف در شخص و جامعه اعلام و اجرای مجازات مفاسد جنسی است.این عامل تاحدود قابل توجه ای می تواند عامل بازدارنده ای در تمایل به عفتی در جامعه شود.
در سوره نور که به سوره عفاف معروف است می خوانیم که خداوند در آیه دوم از برخورد شدید با مجرمین جنسی سخن به میان می آورد و می فرمایید الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ [۲۵]
زن و مرد زناکار را بگیرید و بر هر کدامشان صد ضربه شلاق بزنید و در این کار از در رئفت وارد نشوید
ما یک پیش فرض داریم و آن اینکه خداوند متعال رئوف ترین و مهربانترین فرد نسبت به ما می باشد ولی چرا در اینجا دستور به سخت گیری می دهد ؟
در این آیه بیشتر از اینکه اجرای حکم مراد باشد ترس از ارتکاب مقصود است چرا که غریزه جنسی با تمام قدرتش ولی ترسو هست یعنی زمانی که تعداد زیادی از افراد جامعه بدانند که این عمل مجازات به این سنگینی دارد و درد مجرم را ببیند از گناه پشیمان می شود.و برای ثابت شدن این جرم هم چهار شاهد می خواهد که به علنی و وقاحت فاعلین آن اشاره دارد.
اعلام و اجرای حتی حداقلی حدود مفاسد جنسی می تواند یکی از پایه های کنترلی برای همه افراد محسوب شود.
- مشغولیت مثبت
بسیاری از گناهانی که انسان مرتکب میشود به علت بیکاری و نداشتن برنامه است. بیکاری باعث انواع گناهان بهویژه گناهان جنسی است. بیکاری و فراغت بیش از حد زمینه خیالات جنسی و گناه را فراهم میکند. اگر برای تمام زمانهای فراغتمان برنامهریزی کنیم خیلی راحتتر میتوانیم با فشارهای غریزه جنسی مقابله کنیم. شرکت در فعالیتهای فرهنگی، هنری، سیاسی و… میتواند به ما کمک زیادی نماید.
پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ فِیهِمَا مَفْتُونٌ الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ ـ دو سرشت است که بسیارى از مردم در آن به فتنه افتادهاند: تندرستى و بیکارى».[۲۶]
به همین دلیل امام على علیهالسلام میفرمایند: « إِنْ یَکُنِ الشُّغُلُ مَجْهَدَةً فَاتِّصَالُ الْفَرَاغِ مَفْسَدَة ـ اگر شغل خستگى و رنج دارد، بیکارى مدام نیز مایه فساد و تباهى است»[۲۷].
کار کردن حداقل چند اثر مفید دارد:
۱-بدن و انسان را قوی می کند .
۲-مردانگی مرد و اراده او را تقویت می کند.
۳-مقداری از انرژی انسان را مصرف می کند چرا که تجمع انرژی فکر گناه را شدید تر می کند
۴-وقت برای خیال پردازی و نقشه کشی شیطانی ندارد.
- نقش حجاب در تقویت روحیه عفاف :
لباس بخشی از زبان بدن[۲۸] است . در واقع نوع پوشش افراد با دیگران صحبت می کند و پیامهایی به دنبال خود دارد.به گونه ای که اگر لباس پوشیده استفاده شود برای بیننده اثر مفهوم عفاف و حیا را به دنبال دارد و عامل بازدارندگی از نگاه های مسموم می شود و اگر به رفتارهایی مانند نوع نگاه عفیفانه، نوع راه رفتن و… اضافه شود بهتر معنای خود را نمایان می کند .در واقع این فرد در مرحله اول با پوشش اسلامی ، به نامحرم پیام عفیفانه می دهد و نگاه شهوانی و جنسی نامحرم را از خود دور می کند، در واقع زمینه پیشنهادات شیطانی و آلودگی را در مخاطب از بین می برد. وبا این کار به عفاف خود و جامعه کمک می کند.
- ورزش و عفاف
يکي از راههاي آرام کردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژيهاي بدني و فکري انسان را به خود اختصاص ميدهد .
مولای متقیان میفرمایند: «إِذَا کَثُرَتِ الْقُدْرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَةُ ـ هرگاه قدرت افزایش یافت شهوت کم میگردد.»[۲۹]
و ایشان فرمودهاند: «ورزش و بازی کنید و تفریح داشته باشید، همانا من ناراحتم از اینکه در دین شما خستگی و بینشاطی دیده شود.» [۳۰]
همچنین یکی از دلایل تحریک جنسی دیر خوابیدن یا بد خوابیدن است. ثابت شده است که هنگامی که افراد بهطور منظم ورزش میکنند خواب زودتر و آرامشبخشی دارند.
- واسطه گری در ازدواج
در دین مبین اسلام همواره بر اهمیت ازدواج تأکید فراوان شده است . از این رو واسطه گری برای ازدواج از اجر و ارزش دنیوی و اخروی بر خوردار است. اقدام افراد برای واسطه شدن در ازدواج سبب عفیف شدن فرد و جامعه خواهد شد
وَ أَنْکِحُوا الْأَيامي مِنْکُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ[۳۱]
خدا در این آیه امر می کند که والدین و اطرافیان و حتی بر اساس روایات عدول مومنین وظیفه دارند که زمینه ازدواج جوانان و بی همسران را فراهم کنند
حضرت علی (ع) می فرماید:
افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فی نکاح یجمع الله بینهما.[۳۲]
از بهترین شفاعتها، شفاعت بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند.
همچنین امام صادق (ع) می فرماید:هر فردی زمینه ازدواج مجردی را فراهم کند از افرادی است که خداوند در روز قیامت به او نگاه ( لطف آمیز) می کند.[۳۳]
- ازدواج
از نظر دين، بهترين و موثرترين راه در كنترل غريزه جنسي، ازدواج است. چنان كه قرآن كريم در اين مورد ميفرمايد: «وَ أَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ».(۳)
ازدواج گونه های متفاوتی دارد که با توجه به شرایط افراد تجویز شده است که همه آنها در تقویت عفاف
درفرد و جامعه مؤثر است.
- الف: ازدواج دائم و بهنگام:
البته روشن است كه ازدواج نيز مانند امور ديگر، به مقدمات و شرايطي بستگي دارد كه بايد فراهم شده باشد تا بتوان ازدواجي موفق و سالم داشت. برای رسیدن به ازدواجی موفق لازم است علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ عقلی ، عاطفی، اجتماعی (وبلوغ اقتصادی برای مردان) نیز فراهم شده باشد بنابراين رشد و بلوغ افراد از ساير جهات غير از مسائل جنسي نقش موثري در ازدواج دارد. البته والدین و مسئولین جامعه اعم از خانواده و حاکمیت باید تلاش کنند که فاصله میان بلوغ جنسی وسایر زمینه های لازم ازدواج به حداقل برسد تا زمینه گناه کمتر فراهم شود.
در همین راستا تاخیر در ازدواج مشکلاتی را بوجود خواهد آورد.
هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند. رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد. از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کردهاند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی بر بالای منبر رفت و پس از ستایش الهی فرمود:
ای مردم! همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوههای روی درخت هستند. هنگامی که میوه رسید باید آن را چید وگرنه خورشید آن را فاسد میکند و باد آن را تباه میسازد. هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند.[۳۴]
و پس از تحقق ازدواج باید زوجین نسبت به تامین نیاز عاطفی و جنسی یکدیگر متعهد باشند. که همین التزام زوجین به هم و پرهیز از هر نوع بی عفتی، آنها را به عفیف تر شدن یاری می کند .
- ب: ازدواج مجدد:
با توجه به آیه شریفه چند همسری برای مردان مشروط به عدم خوف از نقض عدالت ، مباح اعلام شده است. فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده[۳۵]
ازدواج مجدد یکی از انواع ازدواج است که با در نظر گرفتن ضرورت ها و شرایط خاصی که ممکن است برای خانواده هاایجاد شود ، تجویز می شود . عواملی مانند بیماری همسر یا ناتوانی جنسی او جزء این عوامل محسوب می شود. مسلما در صورت عدم ارائه این راهکار الهی ، یا باید طلاق و جدایی و آسیب های فراوان آن را پذیرفت ، یا به بی بند و باری ها ، معشوقه گیری ها و یا ناکامی ها و بیماری های روانی ،که در بستر آن در جامعه شکل میگیرد، تن داد.
برای فهم حکمت حکم الهی ، لازم است این مسآله را در کنار دستورات دیگر اسلام و به صورت منظومه ای نگاه کرد و با آن معامله شخصی ،عاطفی و هیجانی نداشت و نیز نه تنها از زاویه همسر اول بلکه از نگاه مرد و همسر دوم و خانواده همسر دوم هم مورد توجه قرار گیرد.
تفاوت حکم مرد و زن در جواز و عدم جواز چند همسری را میتوان با بررسی تفاوت های تکوینی این دو و سنجش ملاک و مصالح و مفاسد مترتب بر آن ، مورد توجه قرار داد.
- ج: ازدواج موقت:
در اسلام جواب گویی به نیاز جنسی فقط در چهار چوب ازدواج تعریف شده است که گاهى به صورت دائمى است و گاهى به صورت محدود، موقت و با مدت معين است. هر دو به عنوان ازدواج شرعى انجام مى گيرد و تفاوت اين دو در «دائم» و «موقت» بودن و نیز برخی تعهدات و کارکرد ها ست.
ازدواج موقت برای کسانی که شرائط ازدواج دائم و قبول تعهدات گسترده آن را ندارند و یا نیاز جنسی شدیدی دارند راهگشاست . و به عنوان ازدواج اورژانسی و به عنوان راهکاری جهت فرار از زنا و همچنین پذیرش تعهدات مهمی مانند فرزند ناشی از ازدواج موقت آماده می کند. والبته نباید ازدواج موقت مانعی برای ازدواج دائم باشد چرا که هدف اسلام از ازدواج ، در ازدواج دائم بروز پیدا می کند.
- جذابیت جنسی برای همسر
جلوه گرى و دلبرى كردن براى تصاحب قلب ديگرى به صورت غريزى و طبيعى در زنان وجود دارد. قرآن در آياتی ، از تبرّج و زینت زنان صحبت كرده و آن را محدود به محيط خانواده دانسته است .
در روايات نيز از وجود غريزه خودنمايي يا تبرّج در زن سخن گفته شده است. براى مثال امام علي(عليهالسلام) ميفرمايد: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفريده، از اين رو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزديك شدن به آنها صرف ميكند».[۳۶]
بنابراين، اصل وجود غريزه خودنمايى در زن مورد تأييد منابع اسلامى است. در مورد كاركرد اين غريزه در زنان، ميتوان گفت: وجود اين غريزه براى متمايل كردن مرد به زن و پذیرش بار مسئولیت زندگی است تا بدينوسيله، مقدّمات ازدواج و زندگى مشترك را بين آنان فراهم كند و بعد از ازدواج هم وسیله ای برای دلبری و دلگرمی همسر باشد.
شدیدتر بودن این غریزه در زنان به این معنا نیست که مردان مجازند نسبت به آراستگی برای همسر خود بی توجه باشند . روایات چندی مردان را به رعایت نظافت و آراستگی در برابر زنان همانند آنچه دوست دارند در زنان خود ببینند ، توصیه میکند و از توجه ویژه معصومین به رعایت حق همسرانشان ، خبر می دهند.
- اشتغال مردان
اگر مردان جوان به کار مداوم عادت کنند و نيرو و توان خود را در اين زمينه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غريزه جنسی در آنان پيشگيری مي شود. کار موجب می شود نيرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربی های اضافی تبديل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندام های بدن ايجاد گردد، از طريق سوخت و ساز مفيد و سالم به مصرف برسد.
اما یک بعد دیگر اشتغال جنبه اقتصادی و درآمد زایی آن است؛ که اتفاقا ارتباط به عفاف دارد. یعنی وقتی مرد مسئول تامین نیازهای مالی خانواده می شود و می تواند از پس مشکلات خانوار بر آید، دارای اقتدار بیشتر و توان بالاتری در مدیریت منزل می گردد. در واقع هر کسی که اقتصاد خانواده را به عهده داشته باشد اقتدار هم دارد و این نقش سهم بسزایی در غیرت ورزی و کنترل امور برای مرد به ارمغان می آورد .
- جمعیت و فرزند آوری واثر آن در عفاف
تعدد فرزندان علاوه بر تاثیرات مثبت تربیتی در سایر ساحت ها تاثیرات ویژه ای بر عفاف دارد. برخی از این تاثیرات از این قرار است:
-محیط خلوت برای گناه برای فرزندان فراهم نمی شود
-مسئولیت تربیتی که به فرزندان بزرگتر واگذار می شود علاوه بر کنترل سایر فرزندان در تعالی شخصیت فرزند اول و حفظ خود او از مفاسد موثر است.
-با عهده داری مسولیت ها و همبازی شدن و مراقبت آنان از یکدیگر فراغت بیشتری برای والدین و امکان برقراری روابط زناشویی فراهم میشود.
-فضای رقابتی در بین فرزندان تلاش انها را برای محبوب شدن نزد والدین به وجود می آورد و لذا بچه ها کاری تر و کوشاتر بار می ایند و قدرت فرمان دهی به صورت طبیعی برای والدین فراهم تر می شود.
– وجود تعارضات میان فرزندان و تلاش برای سازگاری و مدیریت امکانات موجود براساس ضرورت ها ، روحیه خویشتن داری را از همان کودکی در آنان تقویت نموده و موجب عفت ورزی بیشتر آنان در موقعیت های مشابه دسترسی به گناه ، نسبت به افرادی است که همواره و بدون مانع به نیازها و لذاتشان پاسخ داده شده است.
و شاید یکی از دلایل سفارش اسلام به کثرت نسل توجه به این نکات باشد همچنان که در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«تَناکحوا و تَناسلوا فانّی اُباهی بِکُم یوم القیامه و لو بالسّقط» [۳۷]
ازدواج کنید و تشکیل خانواده بدهید و تولید نسل نمایید، که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم، حتی به طفل کوچکی که سقط شده باشد.
- غذای معتدل و متناسب با مزاج
یکی از امور موثر در قدرت خویشتن داری در افراد، غذایی است که مصرف می کنند. گرمی در بدن با تحرک و هیجان و پویایی و سردی با رخوت و سستی همراه است.
غلبه مزاج صفراء و دم که در گرمی مشترکند میتوانند تشدید کننده هیجانات جنسی و شقاوت های آنی و شهوت پرستی شوند.
با توجه به این اصل ، انتخاب نوع غذا باید براساس طبیعت خوراکی ها از نظر سردی و گرمی و متناسب با موقعیت فرد از نظر تجرد و تاهل و همچنین توان همسر در پاسخگویی به نیاز جنسی فرد مقابلش باشد .
- تطهیر قوه خیال:
قوه خیال چنان قابلیتی دارد که اگرکنترل نشود واز متمرکز شدن در مورد جنس مخالف و مسايل غريزي و شهواني پرهيز نشود ، انسان را به سوی گناه سوق خواهد داد و ذهن به صورت نا خواسته به آن سمت کشيده می شود.
به همین خاطر لازم است زمانی که مسائل شهوانی ذهن شخص را درگیر می کند با راه رفتن ،دویدن ، ورزش کردن و… تغيير وضعيت دهد .روایات نیز به همین نکته توجه داشته اند ، لذا امیر المومنین(ع) می فرماید: کَثُرَ فِکْرُهُ فِی اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَیْه هر که بسیار باشد فکر او در لذّتها، غالب شوند لذّتها بر او». [۳۸]
بنابراین برای عفیف شدن لازم است که انديشة و خیال انسان عفیف باشد ، چنانچه از امام صادق (عليه السلام ) نقل گرديده است که وجود مقدس پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله ) فرمودند: اسْتَحْيُوا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَيَاءِ قَالُوا وَ مَا نَفْعَلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَإِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ فَلَا يَبِيتَنَّ أَحَدُكُمْ إِلَّا وَ أَجَلُهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ لْيَحْفَظِ الرَّأْسَ وَ مَا وَعَى [۳۹]
حق حيا از خداوند را بجا آوريد . گفتند : چه کنيم يا رسول الله ؟! (و ايشان جواب ) فرمودند : پس اگر بجا آورندة (حق حيا) هستيد ، پس بايستي که هيچ يک از شما شب را به سر نبرد مگر اين که اجل او در برابر چشمانش باشد و بايد که حفظ نمايد ، سر و آنچه که در سر دارد .
قسمت دوم: تخریب کننده عفاف به صورت مستقیم:
یکسری عامل وجود دارند که می توانند سبب تضعیف وحتی تخریب عفاف فرد و جامعه شوند. بعضی از این عاملها مستقیما عفاف را تخریب می کنند که در این قسمت برخی از مهمترین آنها را بیان می کنیم.
نگاه با شهوت:
یکی از عوامل اصلی و ناخودآگاه تحریک و ترشح غدد و هورمونهای جنسی، نگاه است. نگاه به نامحرم عمل طبیعی و غریزی خود را انجام می دهد و زمینه تحریک شهوت انسان را در زمان نگاه یا بعد از آن ایجاد می کند. اسراف، انحراف و هدر رفتن نیروهای فکری ، اجتماعی و معنوی انسان، زمینه سازی سردی روابط خانوادگی (شخصی که نگاه خود را کنترل نمی کند با یک همسر ارضا نمی شود)، حالت حسرت و ناکامی، از دست دادن آرامش روانی، میل به گناه (لواط، زنا ، استمناء و….) و بالاخره گرایش به گناهان مختلف از جمله آثار سوء نگاه حرام است که در عرصه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماع ظاهر می گردد.
امام علی ۷ می فرماید):«اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَة»[۴۰]؛
«چشم چراني، تخم شهوت را در دل مي كارد و چنين كاري براي نگاه كننده كافي است كه منشأ فتنه گردد».
«من غضّ طرفه أراح قلبه»[۴۱]«هر کس نگاهش را کوتاه کند [مدیریت کند] قلبش در راحتی خواهد بود».
قران کریم در این مورد می فرماید: « قُلْ لِلْمُومِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ [۴۲]به مومنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این مدیریت نگاه به تزکیه آنها کمک می کند و خداوند از آنچه می سازید آگاه است.
موسیقی محرک جنسی :
غالبا موسیقی افکار و اندیشه های افراد را تحت تأثیر قرار می دهد .
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «زنای گوشها شنیدن است». پس هر شنیدنی که باعث تحریک شهوت شود زنا است و حرام است. به همین دلیل یکی از زمینه سازان بی عفتی و گرایش شهوت موسیقی است و این است که مراقب شنیدنیها باشیم.
همان وجود نورانی فرموده است: « الْغِنَاءُ رُقْیَةُ الزِّنَا ـ غنا افسون زنا است»[۴۳]
یعنی غنا انسان را با سحری عجیب به سوی زنا میکشاند. و تحریک شهوت را در پی دارد.
و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند: « مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی اللَّهْوِ یُذَابُ فِی أُذُنِهِ الآنُک ـ کسی که به لهو گوش دهد، (روز قیامت) در گوشش سرب مذاب ریخته میشود».[۴۴]
از طرفی برای مبارزه با امور شهوانی، نیاز به عزم جدی و اراده قوی داریم. ولی گوش دادن به تغنیات این اراده را از بین میبرد.
فرمایش امام صادق علیهالسلام نیز به همین مطلب اشاره دارد:
« اسْتِمَاعُ الْغِنَاءِ وَ اللَّهْوِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الزَّرْع ـ گوش دادن به غنا و لهو نفاق را در دل مىرویاند، همانگونه که آب گیاه را مىرویاند».[۴۵]
معاشرت و محبت به اهل فحشاء
کسی را نمی توان یافت که اثر همنشین و دوست را انکار کند. در روایات نیزفراوان به این واقعیت اشاره شده است.لذا دوستی ورابطه با افراد بی بند و بار و اهل گناه انسان را ناخودآگاه به سوی گناه میکشاند ، و او را تحت تأثير امور شهوانی قرار خواهد داد .
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: « کسی که با رفیق بد و ناپاک همنشین شود، سالم نمیماند و سرانجام به ناپاکی آلوده میشود»[۴۶]
و حضرت علی علیهالسلام نیز میفرمایند: « با شرور و فاسد رفاقت مکن، زیرا طبع و شخصیت تو، از شرارتهای او الگو میگیرد، بدون آنکه خودت بفهمی»[۴۷]
گاهی این معاشرت به محبت و ارادت به اهل فحشا می انجامد که در این زمان، فاصله زیادی تا انجام فحشاء توسط فرد باقی نمی ماند .
خلوت با خود
شیطان در همه حال بدنبال فرصت است که انسان را گمراه کند . یکی از مواقعی که بستر بیشتری برای او فراهم است ، زمانی است که شخص با تخیل جنسی خود خلوت کرده است، بهترین راه کار هنگام هجوم افکار جنسی این ایت که موقعیت خود را تغییر داد. مثلا هنگامی که فرد تنها است در اتاق را باز کرده و با فردی حرف بزند و یا خودتان را مشغول خواندن دعا یا نماز یا شعر کرده و خود را از آن حالت خارج کند. تنهایی یکی از زمینههای ابتلا گناه از جمله خود ارضایی است. پس باید به هر طریق ممکن از تنهایی چه در خانه و چه در بقیه مکان ها پرهیز کرد.
استمناء
خود ارضايي، يكى از راههاى انحرافى در ارضاى ميل جنسى است که از نظر شرعي واخلاقي، حرام و گناه محسوب شده و از نظر پزشکي و علوم روز هم مردود و مذموم است. اين عادت ناپسند ، روح و جسم انسان را با مشکلات جدی مواجه کرده وبرای شخص چالش های جدي در زندگی فعلی و آینده او ایجاد خواهد کرد.
يکي از ويژگي هاي انسان مؤمن اين است که در مسائل جنسي خودش را از آلوده شدن به گناه حفظ مي کنند و صرفا از طريق ازدواج، غريزه جنسي خود را ارضا مي کند . قرآن در همین رابطه می فرماید: هر کس از غير مسير ازدواج غريزه جنسي خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است «الذين هم لفروجهم حافظون . الا علي ازواجهم او ما ملکت ايمانهم فانهم غير ملومين . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون »[۴۸]
علاوه بر اين در سخنان گهربار معصومين(ع) نيز از عمل استمنا به زشتي ياد شده و مورد نهي قرار گرفته است.
۱٫ امام صادق(ع): روز قيامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىكند و از چشم خدا مىافتد. ([۴۹]
۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائكه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا.[۵۰]
۳٫ رسول خدا(ص): كسى كه خود ارضايى مىكند، ملعون است.[۵۱]
قوادی
قوادی به معنای رساندن زن و مردی به منظور ارتکاب عمل منافی عفت است که در اصطلاح فقهی به واسطهگر و دلّالِ رابطه جنسی، قَوّاد گفته میشود قرآن کریم از اینکار به شدت نهی کرده و فرموده: و کنیزان خود را در حالی که پاکدامنی می ورزند، برای دستیابی به متاع دنیا، به زنا وادار نکنید… . « وَ لاتُکرِهُوا فَتَیاتِکُم عَلَی البِغاءِ إن اَرَدنَ تَحَصُّناً لِتَبتَغُوا عَرَضَ الحَیاةِ الدُّنیا…» [۵۲]
در نصوص معتبر نیز بر آن وعده عذاب داده شده است پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مىفرماید: «هرکس براى وقوع زناى مرد و زنى واسطه شود، خداوند بهشت را بر او حرام مىفرماید و جایش دوزخ است و بد جایگاهى است جهنم و همیشه مورد خشم خدا است تا بمیرد». [۵۳]
کلام تحریک کننده
یکی از اموری که می تواند افراد سالم را هم به فساد بکشاند کلام تحریک کننده است که یا از محتوای اغواگر و شیطانی استفاده می کند و یا از لحن و آهنگ فریبنده ای استفاده می کند مانند: عشوه، نازکی و خضوع در تکلّم زن با نامحرم که در قرآن به آن نیز اشاره شده است )…فَلا تَخْضَعنَ بِالْقَولِ فَيَطْمَعَ الذّي في قَلبهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَولاً مَعروفاً(۱
پس ]بههنگام صحبتكردن با نامحرم[ با ناز و عشوه سخن مگوييد تا آن كسي كه بيمار دل است طمع بورزد؛ و سخن معروف و شايسته بگوييد.
پیامبر درباره شوخی با زن نامحرم فرموده است: ؛ هر كس با زنی نامحرم شوخی كند برای هر كلمه كه با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می كنند [۵۴]
چنانكه رسولخدا به هنگام بيعت با زنان، از آنان پيمان گرفت كه با نامحرمان سخن نگويند.
أنَّهُ كانَ مِمّا يَأخُذُ عَلي النِّساءِ في البَيعَة: أن لا يَتَحدَّثنَ مَعَ الرجالِ إلّا ذا مَحْرَم.[۵۵]
و درارتباط صمیمی و استفاده از کلام تحریک کننده ، هیچ فرقی بین اینکه حضوری و یا از طریق تلفن وچت صوتی و..باشد .
بی حجابی و آرایش زنان
یکی از اموری که افراد مومن و عفیف را می تواند از دایره ایمان خارج کند، رعایت نکردن مقدار پوشش شرعی برخی زنان است ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن [۵۶]
و یا زینت و آرایش محرک داشتن است به گونه ای که در صورت و یا لباس خود از مواردی استفاده کنند مانند: رنگ ، مدل و جنس به گونه ای که جذابیت جنسی دارد و یا اندام نمایی می کند این هم مخرب عفاف بیننده است. (غَيْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزينَهٍ) [۵۷]
زنان سالمند که لازم نیست حجاب داشته باشند حتی اینها، نباید (در برابر نامحرم) با زينتها و آرايش هايشان خودنمايي كنند. و همچنین آرایش تحریک کننده و یا در زمان ما جراحی های زیبایی که مثلا لبها و یا چشمها را به گونه ای در می آمورد که برای بیننده پیام جنسی دارد این نوع از آرایش و جراحی هم مخرب و ممنوع است. وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي[۵۸]اى زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشويد و خودنمايى نكنيد؛ مانند خودنمايى دوران جاهليت نخستين.
در واقع هم باید کمیت یعنی مقداری از بدن که باید پوشیده شود (غیر از وجه کفین) مورد توجه واقع گردد و هم کیفیت پوشش و آرایش به گونه ای باشد که پیام جنسی نداشته باشد.
خلوت با نامحرم:
یکی از موارد خطرناکی که به عنوان ویرانگر برای عفت افراد محسوب می شود موقعیت خلوت با نامحرم است و ممکن است فردی که سالها مومن پارسا بوده را به گناه بکشاند
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) ، چهار چیز را مایه فساد قلب و روان انسان مى داند که یکى از آنها خلوت با زنان نامَحرم است . دلیل آن نیز وسوسه شدن دل و تمایل انسان به جنس مخالف است . [۵۹]
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) در این باره مى فرماید : از هم صحبتى با زنان [ نامَحرم ] بپرهیزید ؛ زیرا هیچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى کند ، مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند [. [۶۰]
هر کس که با زن نامحرم خلوت کند ، نفر سوم آنان خودِ شیطان است (شیطان بنی آدم را به وسیله اعوان و انصارش فریب میدهد) و چنین خلوتى ، معلوم است که چه پیامدى خواهد داشت .
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) مى فرماید : هرگز مردى با زنى خلوت نکند ؛ چرا که نفر سوم ، خودِ شیطان خواهد بود [۶۱]
نزدیک ترین موقعیت شیطان نسبت به انسان در چنین موقعیتى ، شیطان نیز بیش از هر وقت دیگرى به انسان نزدیک مى شود . شیطان ، خود به حضرت نوح (علیه السلام) مى گوید که : هنگام خلوت با زن نامحرم ، بیش از هر وقت دیگرى ، به فرد ، نزدیک هستم . [۶۲]
و این مطلب شامل خلوت در فضای مجازی هم می شود. در گذشته خلوت با نامحرم خیلی به ندرت و با سختی واقع می شد ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی بوسیله موبایل (پیامک و تماس تلفنی و…) و فضای مجازی و (چت و ایمیل ، شبکه های اجتماعی و.. به آسانی دو نامحرم می توانند با هم به طور مجازی خلوت کنند که این کار بخاطر احساس امنیتی که از این طریق ارتباط وجود دارد مفاسد بسیاری را غالبا به دنبال دارد.
اختلاط با نامحرم
از دیدگاه اسلام، روابط زن و مرد نامحرم نباید به گونه ای باشد که تمتعات جنسی در آن سهمی داشته باشد؛ زیرا تمتعات جنسی، منحصرا در چارچوب زندگی زناشویی مجاز است و کشاندن آن از محیط خانه به اجتماع، موجب تضعیف فعالیت های اجتماعی می شود .
ذاتا دو جنس مخالف به یکدیگر کشش دارند و در صورتی که زنان و مردان به گونه ای با هم جمع شده باشند که اختلاط انس آور باشد از نظر شرعی ممنوع است و بسترهای بی عفتی را فراهم می کند . این انس و کشش برای زندگی هر دو نفر مشکل ساز خواهد بود . لذا اسلام قائل به تفکیک جنسیتی در مواردی می شود که حریم ها حفظ نمی شود.
احترام به شخصیت زن و حفظ حریم محیط های زنانه از نظر اسلام، تا حدی است که رسول خدا(ص) از داخل شدن مردان بر جمع زنان بدون اجازه آنها نهی فرموده است: «نهی رسول اللّه صلی الله علیه وآله أن یدخل الرجال علی النساء الا باذنهن»[۶۳]
– رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم درباره ارتباط زن و مرد نامحرم فرمود:«با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا كانت المعاینة واللقاء كان الدّاء الّذی لا دواء له؛ بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد كنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی كه آنان رو در روی یكدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد كه درمان نخواهد داشت. »۱
امام علی(ع): اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل ها را منحرف می سازد.[۶۴]
تشبه به جنس مخالف
تشبّه به جنس مخالف، از جمله مسائلى است که در جوامع امروزى با ظهور فرهنگهاى جدید، اهمیت بیشترى یافته است، با توجه به روایات هرگونه تشبّه به جنس مخالف به دلیل اینکه مستقیم یا غیر مستقیم باعث بی عفتی خواهد شد، و بی عفتی را در جامعه رواج می دهد ، حرام است.و این افراد مورد لعنت واقع شده اند.
ابا جعفر محمد الباقر)ع( قال: لَا یَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرّجَالِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّه صلى الله علیه و آله لَعَنَ الْمُتَشَبّهِینَ مِنَ الرّجَالِ بِالنّسَاء وَ لَعَنَ الْمُتَشَبّهَاتِ مِنَ النّسَاء بِالرّجَالِ. [۶۵]
عَنْ عَلِىًّ)ع(: أَنَّهُ رَأَى رَجُلًا بِهِ تَأْنِیثُ فِى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ)ص( فَقَالَ لَهُ اخْرُجْ مِنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ یَا مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلِىُّ)ع( سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ)ص( یَقُولُ لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبّهِینَ مِنَ الرّجَالِ بِالنّسَاء وَ الْمُتَشَبّهَاتِ مِنَ النّسَاء بِالرّجَالِ. [۶۶]
استشمام بوی خوش محرک نامحرم
نظافت و پاكيزگي در اسلام از اهميّت بسياري برخوردار است كه يكي از مظاهر نظافت و آراستگي استعمال عطر خوش و طيب است و احاديث بسياري در اين زمينه وارد شده است اما استفاده زنان از عطر را هميشه و همه جا اجازه نمي دهند از اين احاديث استفاده مي شود كه استعمال عطر براي بانوان در مقابل نامحرم اشكال شرعي داشته و جزء مخربهای عفاف به شمار می آید و اين كار را موجب عذاب الهي دانسته است.كه ما بدين مضمون چندين روايت راذکر می کنیم.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند: هر زني، عطر بزند و از خانه اش بيرون برود تا وقتي كه به خانه خود بر مي گردد، لعن مي شود[۶۷]
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده كه فرمودند:
((هر زني كه براي فردي غير از شوهرش عطر استعمال كند نمازش قبول نمي شود تا زماني كه از عطرش غسل كند هم چنان كه از جنابتش غسل مي كند. [۶۸]
هر زني عطر استعمال كند و از خانه بيرون رود تا مردم بوي وي را بشنوند، آن زن{گويا} زانيه مي باشد[۶۹]
این حرمت هم برای زن است که نباید بوی عطرش را به نامحرم برساند و هم بر مرد حرام است که تلاش کند تا بوی خوش نامحرمی را استشمام کند که در دو صورت از مخربهای عفاف و خویشتنداری محسوب می شود.
لمس نا محرم
تماس فیزیکی با نامحرم مصادیق مختلفی دارد. که همگی آنها مورد نهی شدید قرار گرفته اند از جمله آنها دست دادن با نامحرم است: پیامبر اکرم (ص) در این باره فرمودند:
حتی از نشستن در جایی که قبلاً زنان نشسته بودند و هنوز گرم است به خاطر مشکلات احتمالی،نهی شده است
امام صادق علیهالسلام فرمود: «إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ فَلَا یَجْلِسُ فِی مَجْلِسِهَا أَحَدٌ حَتَّى یَبْرُدَ ـ هر گاه زن از مکانى که نشسته است برخیزد مردى در جاى او ننشیند تا اینکه آن مکان سرد شود.»[۷۰]
کسى که با زن نامحرمى دست دهد، در روز قیامت در حالى که به زنجیر کشیده شده است محشور مىشود و سپس فرمان مىرسد که او را راهى دوزخ سازند. «وَ مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار»[۷۱]
و همچنین می فرماید :هر کس با زنى که به او مَحرَم نیست، دست بدهد، بدون تردید به غضب و خشم خداوند – عزّ و جلّ- رو کرده و آن را براى خود خواسته است. «مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً تَحْرُمُ عَلَیْهِ فَقَدْ بٰاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۷۲]
حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: « لان یطعن فی راس احدكم بمخفط من یدیه خیر له من ان یمس امراة لا تحل له ؛اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یكی از شما فرود آید، بهتر از آن است كه زنی را كه نامحرم است لمس كند[۷۳]
. نمونه ای دیگر از تماس با نامحرم در آغوش گرفتن نامحرم است .
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «هر که زن نامحرمی را در آغوش بگیرد، او را با شیطان به زنجیرى آتشین مى بندند و هر دو را در آتش مى افکنند» من التزم امرأة حراما قرن فی سلسلة من النّار مع الشّیطان فیقذفان فی النّار»[۷۴]
ددوستی با نامحرم
اسلام دوستى با نامحرم را منع كرده و به صراحت فرموده هم دوست دختر نگیرید ونه دوست پسر داشته باشید قرآن كریم در دو جا، یكی در سوره مائده آیه ۵ و دیگری در سوره نساء آیه ۲۵ زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه ۲۵ سوره نساء به مردان می گوید: با دخترانی كه روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نكنید.
فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان…؛ [۷۵]شما با زنان پاكدامن مسلمان ازدواج كنید و خود نیز پاكدامن باشید نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید.
و اینكه، این دوستى، مىتواند تبدیل به دامى براى خود شما گردد و ما حق نداریم خودمان را با دست خودمان، به هلاكت اندازیم: لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ[۷۶]
درباره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود: ایاك و محادثة النساء فانه لا یخلوا رجل بامراة لیس لها محرم الا هم بها؛ از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند
ششرب خمر:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۷۷]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب ، قمار ، بت ها و ازلام[=نوعی بخت آزمایی]، پلید و از اعمال شیطان است، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید
مفضل از امام صادق علیه السلام می پرسد: چرا خداوند ، شراب را حرام کرده است ؟
فرمود: چون شراب معتاد به آن را ، به ارتعاش مبتلا می سازد. روشنی و بینش را از او می گیرد، شرف و غیرت و جوانمردی اش را زایل می کند و او را به گناهکاری و به کشتن بیگناهان و ارتکاب زنا، دلیر می سازد… بر میگسار ، جز بدی و پلیدی ، چیزی افزوده نمی شود… [۷۸]
همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از بین بردن شرم و حیا است.[۷۹]
۱ غنا، رقص، مجلس لهو و لعب
غنا، رقص، مجلس لهو و لعب انسان را به فساد و فحشا گرایش می دهد
در حدیثی از نبی اکرم(ص) آمده: الغناء رقیة الزنا غنا نردبان زنا است[۸۰] تجربه نشان داده است که بسیاری افراد، تحت تاثیر آهنگ های غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می آورند. مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است[۸۱].
غنا انسان را از یاد خدا غافل می سازد:
قرآن کریم می فرماید: ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیرعلم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین[۸۲]
بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده در این آیه یکی از عوامل گمراهی از سبیل الهی «لهو الحدیث» دانسته شده است. «لهو» آن چیزی است که انسان را به خودش آن چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم تر شود و در روایات اسلامی از آن به «غنا» تفسیر شده است[۸۳]
و همچنین غنا یکی از ابزار کار استعمارگران است:
استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گسترده ی آنها برای ادامه ی استعمار، فرو بردن جامعه در غفلت و بی خبری و نا آگاهی و گسترش انواع سرگرمی های ناسالم است. ایجاد مراکز فحشا، کلوپهای قمار و همچنین سرگرمی های ناسالم دیگر و از جمله توسعه ی غنا و موسیقی، از مهمترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند
رابطۀ جنسی (معاشقه و همخوابگی) با غیر همسر ؛ خواه همجنس یا غیر مجنس
د راسلام تنها راه مشروع برای تخلیه جنسی ، ازدواج می باشد . بنابراین هر چیزی که غیر از اینم باشد ار جانب اسلام مذموم شمرده شده و باعث بی عفتی می شود
و به همین جهت است که اسلام بر عدم رابطه جنسی با غیر همسر وخصوصا عفت ورزی تاکید دارد.
الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ [۸۴]
قسمت سوم: تخریب کننده عفاف به صورت غیر مستقیم:
لقمه حرام:
همانگونه که در قسمت قبلی بیان شد عاملهایی هستند که سبب تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند .بعضی از آنها تخریب کننده های مستقیم محسوب می شدند که بیان شد و برخی دیگر به طور غیر مستقیم عفاف فرد و جامعه را مورد حمله قرار می دهند که در ادامه به برخی از مهمترین آنها می پردازیم
تعالیم قرآن و عترت، سفارش فراوانی برای اجتناب از غذای حرام دارند. حتی قبل از انعقاد نطفه، دستورهایی برای رعایت حلال بودن غذای پدر و مادر، وارد شده است، زیرا غذای حرام برای نطفه بسیار خطرناک است. در تعالیم دینی تأثیرات سوء غذای حرام بر روح آدمی بیان شده و از این جهت در دین مبین اسلام، درباره حلیت غذای مادر در دوران بارداری و شیردهی و نیز غذایی که کودک در طفولیت میخورد و همچنین غذای انسان تا پایان عمر، تأکیدات فراوانی وجود دارد.
یکی از پیامدهای غذای حرام، این است که توجه و بیداری را از انسان سلب کرده، او را در غفلت فرو میبرد. وقتی چنین شد، حال عبادت ندارد، از نماز لذت نمیبرد و بدتر از آن، از گناه لذت میبرد. به مرتبهای از سقوط میرسد که رابطه با خدا برایش مشکل است
افراد جامعهای که مبتلا به مال حرام است، دچار جهل مرکب میشوند. چنین اجتماعی میرسد به آنجا که از لحاظ فرهنگی مشکلات فراوانی دارد، اما تخیل میکند که از برترین فرهنگها برخوردار است. فرهنگ اسلام در بین افراد آن جامعه، خرافی تلقّی میشود؛ چادر بین آنان ارزش ندارد، بلکه یک خرافت است، پوشش غربی را امتیاز میدانند، دین، نماز، مسجد و محراب را مسخره میکنند و رفتارهای زشت و ناپسند و فرهنگ غرب را نیکو میدانند. ظلم، در چنین جامعهای معتبر است و ربا و رشوه، در بین افراد آنان عادی است و امتیاز به شمار میرود.
مال حرام، نه تنها خود انسان را به سقوط میکشاند، بلکه فرزندان او را نیز بدبخت میکند. وضعیت تأسفآور فرهنگی و فساد اخلاقی رایج در جامعه کنونی در اثر مال حرام است که پدر و مادرها به خورد فرزندان میدهند. وضعیت بعضی دختران و پسران جوان خیلی بد است تا جایی که میتوان گفت: عفت عمومی و غیرت عمومی نداریم و فساد اخلاقی، با کمال شهامت در جامعه ما حکمفرماست. عفت از زنها و غیرت از مردها رفته و کار به جایی رسیده که بیعفتی و بیغیرتی تبدیل به ارزش شده است. اثر گذاشتن مال حرام در اولاد:
و از حضرت امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّةِ کسب حرام، پیامدش در اولاد انسان آشکار می شود.
طلاق
شاید یکی از پیامدهای افزایش طلاق رواج بیعفتی در جامعه است .
زن مطلقه به دلیل تأمین نیازهای مالی و بعضا جنسی ، در معرض گناه بوده و همچنین فرزندان طلاق بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی و اخلاقی قرار دارند . بنابراین در جامعه ای که طلاق زیاد شود بی عفتی نیز زیاد خواهد شد.
طلاق عاطفی:
در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل شخصی، قبیله ای و.. از هم جدا نمیشوند در طلاق عاطفی هرچند زن و شوهر ممکن است با هم بودن را مانند یک گروه اجتماعی ادامه دهند، اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین رفته است. طلاق عاطفی طلاق پنهانی است که از هر نظر ویژگی های طلاق آشکار را دارد، ولی به دلیل وجود موانع فرهنگی، ارزشی، معنوی، موقعیتی و قانونی آشکار نمیشود. در طلاق عاطفی همسران پس از یک دوره دعوا، به مرحله تنفر و سپس بی تفاوتی میرسند.کمرنگ شدن ایمان و اعتقادات مذهبی نیز چاشنی این قضیه است؛ به گونهای که گاهی افراد درخانواده هایی با طلاق عاطفی روابط خارج از محدوده خانواده پیدا میکنند و این موضوع زمینه بروز آسیبهای دیگر را فراهم میکند.
شیوع تفکر فمینیسم
آنچه مسلم است برخی از جریانات فمینیسمی مانند فمینیسم در دنیای كنونی كاركردهای اصلی خانواده را مورد تهاجم قرار داده و با تفكر خانواده ستیزی و خانوادهگریزی وارد جوامع، شده است.
اولین چیزی كه مورد تهاجم آنها است خانواده، نهاد خانواده، اعضای خانواده، قداست خانواده و باورهای خانواده است. اولین تقابل این است كه فمینیستها با ترویج روابط آزاد و همزیستی مشترك همجنسگرایی و موافقت با پدیدهی پرنوگرافی و به تعبیر خودشان انقلاب جنسی، اثرات مخربی را در كاركرد خانواده ایجاد نموده و متأسفانه باید گفته شود موجبات افزایش آمار طلاق در روابط زوجین را فراهم آوردهاند و در زمینهی كاركرد تولیدمثل و تداوم حیات خانواده استفاده از تكنولوژیهای جدید و برای تولیدمثل مصنوعی به جای تولیدمثل طبیعی، ترویج و صدور جواز سقط جنین، ترویج و تبلیغ زنان به اشتغال با رویكرد فرزند كمتر، زندگی بهتر و در نهایت ترویج و رسمیت بخشی به پدیدهی لیبرالیسم جنسی، در جنگ با استحكام خانوادهها صفحهآرایی كردهاند.
زن در افکار فمینیسم کرامت و حریم جنسی ندارد.
بی حجابی و برهنگی در فمینیسم برابر با احترام به حقوق زنان است و کمک به دیده شدن و قدرت یافتن زنان می کند
در این تفکر حجاب مانع آزادی های زن محسوب می شود.
و در پرتو این چتر فرهنگی آسیبها یکی پس از دیگری محقق میشوند و نهادینه می شوند مانند: اشتغال گستردۀ زنان در سطح اجتماع، خود سرپرستی زنان بیوه، حضور اجتماعی بانوان بدون ضرورت و عدم التزام بمنزل بانوان (تحصیل و شغل غیر ضروری ، پاساژگری و خیابان گردی و..)
پرخوری و غذای محرک جنسی:
پرخوري و شكمپرستي افزون بر اينكه شهوت را تحريك ميكند ، آثار منفي روحي و اخلاقي بهجاي ميگذارد
اميرمؤمنان علی (علیه السلام) نیز در بیانات گوناگون از پرخوری مذمت فرموده است:
نِعْمَ عَونُ الْمَعاصي الشِّبَعُ .[۸۵]
سيري و پرخوري، ياورِ خوبي براي ارتكاب گناهان است. امام صادق علیهالسلام فرمود:
« لَیْسَ شَیْءٌ أَضَرَّ لِقَلْبِ الْمُؤْمِنِ مِنْ کَثْرَتِهِ فَیُورِثُ شَیْئَیْنِ قَسْوَةَ الْقَلْبِ وَ هَیَجَانَ الشَّهْوَة
ضرر هیچ چیز برای دل مومن زیادتر از بسیار خوردن نیست و پرخوردن باعث دو چیز است: قساوت قلب و هیجان شهوت»[۸۶] و خداوند از شخص پر خور متنفر است. در صورتی که فرد مجرد باشد و یا همسرش سرد مزاج باشد و در صورتی که غذای محرک و یا نیرو زا مصرف کند و این غذای محرک میل به گناهش را زیاد کند ممنوع است و انسان باید در موقعیتی که همسر ندارد بیشتر به مزاج خودش توجه کند و کتر خودش را در معرض بخارات و هیجانات جنسی قرار دهد.
عدم توجه به جزئیات تربیت جنسی فرزندان
مانند: الف: استحمام کودک با غیر همجنس
كودك نمي تواند خود را به خوبي بشويد پس بنابر اين بهتر است پدر يا مادر حتما يك نيم پوششي در هنگام حمام كردن او به تن داشته باشند اما بعد از سه سالگی بايد هر كودك با هم جنس خود حمام برود . دختر با مادر و پسر با پدر اما اگر تاكنون اين كار را انجام نداده ايد هيچگاه به طور ناگهاني عمل نكنيد در مجموع هيچ تغييري را براي كودك ناگهان انجام ندهيد و هيچوقت در هيچ مسئله اي مستقيم عمل نكنيد هميشه فكر شده و اينكه چه طور مي توانيد به هدف خود برسيد كه كودك متوجه نشود عمل كنيد .
مثلا براي اينكه كودك ترغيب شود به اين مسئله يعني ( حمام كردن با جنس موافق خود ) بايد او را تشويق كرد كه تو بزرگ شدي هميشه مردها با هم به حمام مي روند و يا هر تشويق ديگري كه زمينه ساز باشد براي كودك ناگهان كندن كودك و مخصوصا هنگام بلوغ تغييرات ناگهاني باعث مي شود كه كودك متوجه شود اين تغييرات به خاطر اوست و تغييراتي كه به وجود آمده و بنابر اين جلب توجه بيشتر خواهد شد .
ب: رختخواب مشترک کودک
در مورد آداب خواب نيز حيا از جايگاه ويژه اى برخوردار است . تنها در ساعات بيدارى نيست كه بايد حيا را مورد توجه قرار دهيم . همان طور كه پيش تر نيز گفته ايم ، خواب ، بخشى از زندگى است كه توجه به آداب آن ، نقش مهمى در سعادت و خوشبختى ما دارد.
خوابیدن دو مرد یا دو زن، خوابیدن دو مرد در یک بستر و زیر یک لحاف در صورتی که هر دو عریان باشند، حرام است و همچنین است حکم دو زن، و فرقی بین محرم و بیگانه نیست.
قَالَ علی (ع): أَنَّهُ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ فِی الْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِینَ « رختخواب بچه های شش ساله را از هم جداکنید» [۸۷]
ج: عدم استیذان اولاد
لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ
بر پدر و مادر است که به فرزند خود آموزش دهند به گونهای که بچه ها وقتی میخواهند بر پدر و مادر که در وقت خصوصی هستند، سرزده وارد نشود. برای اینکه ممکن است تَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ مِّنَ الظَّهِيرَةِ، این چشمش به بدن مادر بیفتد و کمی بالاتر ممکن است کاری کنند و این بچه ببیند و این برای او تصویر بدی است
عدم رعایت قوانین طلاق که در اسلام گفته شده (بویژه طلاق رجعی)
با وجود همه تدابیری که اسلام برای جلوگیری از طلاق های احساسی در نظر گرفته، گاه دیده می شود که بنای مقدس ازدواج، قربانی خشم و نفرتی زودگذر می گردد. اینجاست که حقوق اسلامی در جامه مصلحت وارد عرصه خصوصی خانواده میشود.و درصدد است تا فرصتی دوباه برای فکرکردن و بازبینی به طرفین بدهد. آنها در این مدت می توانند به اشتباهات گذشته فکرکنند و با اصلاح آنها دوباره بازگردن، در حالی که این بارقدر همدیگر رابیشتر می دانند. چون طعم تلخ جدایی را می چشند و کاملا لمس می کنند که جدایی از هم چقدر سخت است . بنابراین ممکن است به زیبایی ها ی گذشته فکر کنند و از تصمیم خود پشیمان شوند. اسلام با در نظر گرفتن راهکارطلاق رجعی، زمینه احیای دوباره زندگی را با حفظ شان زن و ابراز علاقه از سوی مرد بازگذاشته است.
در طلاق رجعی باید توجه داشت که مرد در ایام عده زن را از خانه خودش خارج نکند و واجب است که زن حجاب را رعایت کند ولی از طرفی آرایش مستحب است فقط کافی است بعد از مدتی این زن و مرد برای هم دلشان تنگ شود و مرد یک کلمه عاشقانه به همسرش بگوید و او هم لبخند رضایتی بزند و مرد دست به روسری همسرش بگیرد این دو تا بدون هیچ مقدمه دیگری زن و شوهر می شوند و می توانند همه چیز را دوباره بسازند
سهولت دسترسی به گناه
یک توازنی بین آسانی دسترسی به فساد و کم شدن قدرت خویشتنداری وجود دارد .به هر میزانی که دسترسی یک جوان به گناه ساده تر باشد امکان آلوده تر شدنش بیشتر می شود
اگر مى خواهید سالم زندگى کنید و پاک بمانید باید از عوامل و زمینه هاى گناهدورى نموده، آنچه اسباب تحریک دیو خفته نفس امّاره مى شود را از سر راه بردارید. امّا اگر بخواهید با دوستان آلوده مجالست نمایید، به تماشاى عکسها و فیلمها و سایتها و برنامه هاى ماهوارهاى فاسد و مُفسد بنشینید، از مطالعه کتابها، مجلّات و روزنامه هاى منحرف کننده خوددارى نکنید، و در مجالس آلوده به گناه، مانند عروسى هاى سراسر معصیت نیز حضور یابید، بى شک موفّق به حفظ خود نخواهید شد. مگر ممکن است انسانى که لباس سفیدى پوشیده داخل اطاقى پر از دود شود و لحظاتى در آن بماند و بدون کمترین آلودگى خارج گردد؟ اینها خُطُوات (گامهاى) شیطان است. این امور دامهاى رنگارنگ و پرجاذبه شیطان است که انسان را قدم به قدم به لبه پرتگاه نزدیک مى کند. و هنگامى که به پرتگاه رسید لغزش مختصرى او را به درّه ضلالت و گمراهى روانه مى کند. نباید دسترسی به فساد آسان باشد
اثر اعتیاد به مواد مخدر بر کم توانی مدیریت نفس
آثار و عوارض اعتیاد: الف: عوارض جسمی: ضعف قوای جسمانی و کاهش شدید وزن بدن، عقیم نمودن مردان و نازائی زنان، تخفیف تمایلات جنسی، اخلال در کار دستگاه عصبی در صورت تداوم مصرف، التهاب مزمن تارهای صوتی، ، آسم، تپش قلب، تنگی نفس ، خشکی پوست، خطر ابتلا به انواع سرطان و سکته قلبی و ناشناخته ماندن بیماری های خطرناک به دلیل کاهش احساس درد.ب: عوارض روانی:بر هم خوردن تعادل روانی، ضعف اراده، از بین رفتن احساس مسوولیت، ، عصیانگری، اضطراب دائم و احساس بی کفایتی و تنهاییبروز انواع بیماری ها و اختلالات روانی.ج: عوارض خانوادگی:نابسامانی خانوادگی، محدود شدن روابط جنسی، عدم تربیت صحیح فرزندان، خشونت در خانواده، اُفت سطح فرهنگ اجتماعی و اقتصادی خانواده، گسترش طلاق و کاهش آمار ازدواج د: عوارض اجتماعی:مصرف کننده صرف شدن، عدم احساس مسوولیت نسبت به خانواده و جامعه، دوری از پیوندهای مستحکم عاطفی، گسترش جرم و جنایت، نشر بیماری های واگیر و خطرناک مثل ایدز و هپاتیت، محروم شدن نسل آینده از تربیت صحیح و ایجاد مشاغل کاذب.ه: عوارض اقتصادی:هزینه بالای استعمال موامخدر، هزینه درمان و نگهداری معتادان، کاهش راندمان کار، وقوع آتش سوزی های بزرگ، هزینه های مبارزه با ورود موادمخدر به داخل کشور و..
اگر فردی به اعتیاد گرفتار شد نه خود را می تواند کنترل کند و عفتش تخریب می شود ونه کسانی که مسئولیتها آنها به دوش اوست.
ززشت دانستن ازدواج مجدد و موقت
باید توجه داشت که ازدواج مجدد و موقت در اسلام مجاز دانسته شده است لذا مقابله با آن و زشت دانستن آن شایسته نیست.نکته ای که در ازدواج موقت و مجدد مغفول واقع شده است ، توجه به نیاز جنسی و عاطفی زن و خوشایند بودن این گونه ازدواج خصوصا ازدواج مجدد از نگاه اقوام ونزدیکان زن دوم است
البته اسلام به چند همسری و داشتن همسر های موقت دعوت نمی کند . آن را کار واجب یا مستحب نمی شمارد بلکه آن را با شرایطی اجازه داده است . سوء استفاده افراد همیشه بوده و هست و نباید آن را به پای اسلام نوشت.
اما رعایت عدالت به این است که مرد، زن اول را راضی کند که به همسر دومی نیاز دارد یا لازم است برای حفظ و نگهداری زن بیوه ای، به ازدواج با او اقدام کند . قبل از ازدواج حقوق و مهریه زن اول را بدهد تا آن زن مطمئن گردد که این حقوق او ضایع نمی شود . مردش در صدد ظلم به او نیست . به زنش این اطمینان را بدهد که در صورت ازدواج دوم به او ظلم نخواهد کرد حتی اگر لازم باشد ،با هبه اموال و هدایا رضایتش را جلب کند.
خلاصه، بد عمل کردن سبب شده این اجازه ظالمانه جلوه کند، در حالی که اگر مردها فقط در صورت لزوم به این اجازه عمل کنند و درست عمل کنند، چهره عادلانه این اجازه خود را نموده و همه به عادلانه بودن آن اعتراف خواهند کرد.
در حالی که اگر این عمل فقط در جامعه مذموم شمرده نشود و جامعه بداند که در مواردی با رعایت انصاف و در شرایط خودش هم این اتفاق رخ می دهد و امکان حمل بر صحت وجود داشته باشد برکاتش را این فرمان الهی به جامعه نشان می دهد در حالی که تصویر سازی از این حکم بقدر سخیف بوده که عدم وجود انعطاف در جامعه در این خصوص جزء مخربهای عفاف به شمار می رود و زنان و مردان محتاج این راه حل قرآنی به گناه می افتند.
ااثر بیکاری بر ضعف عفت
همچنان که ما مشغولیت مثبت و روحیه کاری داشتن را جزء تقویت کننده های عفاف می دانیم وقتی کسی که به تنبلی و کار نکردن عادت می کند مستعد است که دائما به میل و هوسش توجه کند .شهوت جنسی هم از این قاعده مستثنا نیست .وچون این شخص فراغت بیشتری دارد خود کنترلی کمتری خواهد داشت
قسمت چهارم: شاخصهای عفاف:
۱-حجاب (پوشش عفیفانه)
غالب فرهنگها داشتن پوشش را به عنوان یک اصل اجتماعی قبول کرده اند ولی در نوع و کیفیت اختلافاتی وجود دارد.در فرهنگ اسلامی نیز پوششی خاص مورد قبول است که البته باید پیام عفیفانه را هم به همراه داشته باشد.
نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که حجاب و پوشش فقط مخصوص زنان نیست بلکه مردان جامعه نیز باید پوشش عفیفانه را رعایت کنند والبته به خاطر جایگاه زن و اهمیت و تأثیر پوشش عفیفانه او،نقش حجاب عفیفانه زن در سلامت شخص و جامعه بیشتر مورد توجه اسلام قرار گرفته است .
افراد جامعه خصوصا زنان جامعه با داشتن پوشش مناسب ، نشان می دهند که برای عفیف شدن خود و جامعه ارزش قائل هستند.البته به شرط اینکه اعتقاد به پوشش عفیفانه داشته باشند. ودر غیر این صورت شاید نتیجه عکس و پیام غیر عفیفانه داشته شود.
۲-مدیریت نگاه:
یکی از مهمترین شاخصه ها ونمادهای عفت شخص، مدیریت نگاه اوست..بخاطر همین است که قرآن کریم به صراحت در دو آیه مستقل ، اول به مردان و بعد از آن به زنان امر می کند که مراقب نگاه های خود باشند. [۸۸]
کسی که نگاه خود را کنترل می کند و به نامحرمان و صحنه های شهوانی نگاه نمی کند ،عفیف بودن خود را برای دیگران به نمایش گذاشته و آنها را هم تشویق به این کار می کند
۳-التزام بمنزل بانوان (پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ)
تربیت نسل ،و گرم نگاه داشتن کانون گرم خانواده از مهمترین وظایف زنان می باشد.اگر زنان جامعه به اهمیت این دو اصل توجه داشته باشند ، جامعه ای سالم و شاداب بوجود خواهد آمد.
حال در این صورت اگر زنان جامعه بتوانند این دو مسئولیت را به نحو احسن انجام دهند، می توانند با رعایت ضوابط اسلامی یعنی پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری با نامحرم و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ، به فعالیت های اجتماعی نیز بپردازند.
با ید توجه داشت که دشمنان، با کم اهمیت نشان دادن نقش زنان در خانه ، آنان را تشویق به حضور غیر ضرور در جامعه می کنند و سلامت زنان ، فرزندان و خانواده را در معرض خطر قرار می دهند.
۴- عفت در کلام با نامحرم
یکی از شاخصهای شناسایی شخصیت افراد ،استخدام کلمات و نوع سخن گفتن آنهاست.این مدیریت کلام ،در مقابل نامحرم یکی ا زنشانه ها و شاخصه های عفاف شخص محسوب می شود.
وقتی مردی و یا زنی در هنگام ضرورت به سخن گفتن با نامحرم می پردازد و کوتاه صحبت می کند و از واژه هایی استفاده می کند خبر از صمیمیت ندارد این سطح از مدیریت کلام با نامحرم در واقع خبر از یک قدرت درونی و مخالفت با شهوات می باشد.
۵-معماری عفیفانه
یکی از نمادهای جامعه اسلامی ، معماری اسلامی و عفیفانه آن است.
اگر بخواهیم سطح عمیقتر و وسیعتری از تحقق عفاف در آحاد جامعه و به ویژه مسئولین را مشاهده کنیم باید از شیوه شهر سازی وخانه سازی آنها دقت کرد . اگر معماری به صورتی باشد که احساس آرامش و راحتی را برای بانوان به ارمغان بیاورد. وباعث جلوگیری از اختلاط و مواجحه غیر ضروری نامحرمان نشود مورد تایید اسلام است .
در خانه سازی شخصی، گوهر غیرت در مردان، (به دلیل محافظت از خانواده خود) محیطی را ساماندهی می کند که بیشترین آرامش و عدم برخورد را با نامحرم نداشته باشد و بسیاری از رفتارهای مردم با غیرت ایران زمین در تاریخ تمدنی خبر از مراقبتها دارد مانند داشتن اندرونی و بیرونی شروع ورودی با دالان پیچ در پیچ ، دیوار زخیم پنجره رو به خیابان در بالای دیوار اتاق و پنجره به داخل حیاط در سطح پایین دیوار، وجود حوض و درخت و باغچه برای طراوت داخل منزل و…
که همه و همه این معماریهای هدف مند می توانست به رشد فرزندان در یک محیط سالم کمک کند. و خبر از یک انگیزه مسئولانه و عفیفانه مدیریت منزل می دهد.
۶-مدیریت خلوت:
کسی که در وجودش عفاف هست اگر احساس کند که تنهایی زمینه گناه را برای او فراهم کند از تنها ماندن پرهیز می کند و خودش را به میان جمع می رساند تا بستر خطا فراهم نشود و یا اگر موقعیت خلوت با نامحرم برای او حاصل شود از آن فاصله می گیرد و به سرعت موقعیت را ترک می کند
این حالت و این مدیریت ها خبر از قدرت درونی و خویشتنداری دارد.
۷-ازدواج بهنگام:
پدر و مادری که به عفاف فرزندشان توجه دارند باید زمینه ازدواج او را فراهم کنند و برای ایجاد آمادگی مورد نیاز و انواع بلوغ ها (جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی، و انحصارا اقتصادی در پسران) در فرزندش برای ازدواج بهنگام تلاش کند و خود نوجوان هم برای ازدواج بهنگام فکر کند و برنامه ریزی کند این تلاشها و ایجاد آمادگی هم علامت عفت نوجوان و والدین اوست.
۸-امر به معروفهای عفیفانه:
اگر کسی در درونش خویشتنداری نهادینه شده باشد یکی از نمود های آن شروع امر به معروف و نهی از منکر در مسائل عفاف است یعنی این عامل بودن و دوست داشتنی بودن به عفاف او را بر این می دارد که این نعمت را به دیگران تعارف می کند. و در واقع اگر عاملیت واقعی باشد به آمریت هم می رسد و اگر ترک یک فعل واقعی و از سر اعتقاد باشد ناهی بودن هم از فرد سر می زند.
۹-شیوع واسطه گری در امر ازدواج
هنگامی که افرادی برای به سامان رسیدن جوانان جویای همسر فرصت سازی می کنند و دلسوزی دارند این فعالیت داوطلبانه خبر از یک گوهر درونی به نام عفاف خواهی می دهد که نه تنها خود آنها را از گرفتار شدن به گناه فاصله می دهد بلکه تلاش می کنند دیگران هم به دلیل نیاز طبیعی به معصیت گرفتار نشوند و به میزانی که این تفکر در جامعه شیوع پیدا می کند عفاف نهادینه شده در افراد هم نمایان می شود.
۱۰-جواز ازدواج مجدد و موقت در جامعه
در بخشهای قبلی گفتیم که اگر می خواهیم عفاف تولید شود از راهکار مرحله دوم و اضطراری دین در قبال نیاز های خانواده ها با عنوان ازدواج مجدد و موقت باید استفاده شود و در این بخش می گوییم اگر این جواز در جامعه ای بود همین جواز علامت و نشانه ای برای عفیف بودن و عفت خواهی آحاد آن جامعه است به مانند برخی جوامع عربی که به دلیل نهادینه بودن چند همسری زنان مطلقه بی همسر کم و جلب توجه های افراد بی سرپرست برای به دست آوردن نیازهای اولیه در سطح اجتماع کمتر دیده می شود.
۱۱-غیرت ورزی مردان:
وقتی می بینیم مردان یک خانواده و در سطح جامعه مردان به مسئولیت خود در قبال خانواده خود واقفند و سعی خود را در جهت براورده کردن نیاز آنها مبذول می دارند همین انرژی مصرف شده در جهت غیرت ورزی و اهتمامی که به نهاد خانواده پیدا می کنند هم وقت آنها را برای شهوترانی کم می کند و هم انگیزه را در آنها خاموش و یا مهار می کند.
۱۲-پرهیز از گوش کردن به صدای و موسیقی حرام
زمانی که می بینیم یک جوان باوجود گرایش نفسانیش برای حضور و استفاده از صدای خوش و محرک با این میلش به مبارزه می پردازد و از آن محیط و از آن صدا حذر می کند می یابیم که این ایمان درونی و آن تقوای جنسی اوست که علت پرهیز او از موسیقی حرام است لذا می توان همین پرهیز را از نشانه های عفت افراد به ویژه جوانان دانست.
۱۳-تقید به کسب مال حلال و پرهیز از غذای حرام و مست کننده
جوانی که کار می کند و برایش کسب حلال موضوعیت دارد و هرگز حاضر نیست برای راحتی بیشتر از راه حرام به اموال بیشتر برسد این مجاهد خبر از عفت و غیرت درونی او دارد.
در همین ارتباط رسول الله(ص) فرمودهاند: « طلب رزق حلال، امری است که بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.»[۸۹]
و نیز ایشان فرمودهاند: «عبادت هفتاد بخش است و بهترین بخش آن طلب رزق حلال است»[۹۰]
همچنین ایشان فرمودهاند: «هر کس از دسترنج خود به طور حلال روزی بخورد، خداوند درهای بهشت را به روی او میگشاید که از هر دری میخواهد وارد بهشت گردد.»[۹۱]
۱۴-پرهیز از رسانه اغوا کننده و بیگانه
در دنیایی که رسانه ها حرف اول را در تسلط بر افکار عمومی می زنند، اگر جوان مومن بتواند، کانال ارتباطی خودش را با دیگران در رسانه امن و سالم قرار بدهد و همچنین فقط از رسانه های استفاده کند که ضربه ای به زندگی اسلامی او نمیزنند وقتی این سطح از کنترل را مشاهده می کنیم خبر از قوت باطنی و توان خود کنترلی او به دست می آوریم.
۱۵-پرهیز از حضور در مکان خلوت و یا به صورت مختلط با نامحرم
فردی که عالم را محضر خدا می داند گمان نمی کند که خلوتی وجود داشته باشد که خدا و شاهدان اعمال در آنجا نباشد تا بتواند هر گناهی را مرتکب شود
ایه شریفه می فرمایید الم یعلم به ان الله یری کسانی که به این نظارت الهی ایمان دارند از خلوت و فضاهای شیطانی به شدت فراری می باشند.
چکیده:
۱) در یک نگاه کلی ،موضوعات و مسائل مرتبط با عفاف در سه عنوان ذیل قابل طرح است
تقویت کننده های عفاف: اموری که عفاف را تقویت می کنند .
تخریب کننده های عفاف: اموری که عفاف را تخریب ویاتضعیف می کنند .
نمایشگرهای عفاف: اموری که نمایشگر عفت شخص و جامعه است .
۲) برخی از تقویت کننده ها ،سازنده ها ومحافظت کننده های “خویشتنداری جنسی” عبارتند از:
یاد خدا- مرگ آگاهی-کرامت و عزت نفس-مدیریت نگاه-غیرت (احساس مسئولیت مهربانه مرد در قبال ناموس)-شأن خانوادگی (درک از هویت و تشخص خانوادگی و اهمیت قائل شدن برای حفظ آبروی خانوادگی)-امربه معروف و نهی از منکر -انجام مناسک عبادی (نماز، روزه، عمل جهادی…)-حب اهل بیت (ع) (توسل)-کسب حلال-معماری عفیفانه-اعلام و اجرای احکام و حدود مفاسد جنسی در نظام اسلامی-تربیت جنسی فرزندان-صبر (تقویت اراده)-کاری بودن -حجاب آموزش احکام جنسی به فرزندان-ورزش و ((تخلیه هیجانات جنسی(مجرد) قدرت بدنی و نشاط در رابطه جنسی(متاهل))-ازدواج (دائم، مجدد و موقت)- شفاعت در امر ازدواج -تبرّج (در پوشش، زینت و آرایش) در مقابل همسر -اشتغال مردان -جمعیت و کثرت اولاد-غذای معتدل و متناسب با مزاج – تطهیر قوه خیال
۳) یکسری عامل وجود دارند که سبب تضعیف وحتی تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند. بعضی از آنها را مستقیما عفاف را تخریب می کنند را بیان کردیم و عبارت بودند از.
نگاه با شهوت-موسیقی محرک جنسی-معاشرت و محبت به اهل فحشا-خلوت با خود -استمناء-قوادی -کلام تحریک کننده -بی حجابی -خلوت با نامحرم -اختلاط با نامحرم-تشبّه به جنس مخالف-بوی خوش محرک نامحرم-لمس نامحرم- دوستی با نامحرم-شرب خمر-رقص و مجلس لهو و لعب-رابطۀ جنسی (معاشقه و همخوابگی) با غیر همسر ؛ خواه همجنس یا غیر مجنس
۴) همانگونه که در قسمت قبلی بیان شد عاملهایی هستند که سبب تخریب عفاف فرد و جامعه می شوند .بعضی از آنها تخریب کننده های مستقیم محسوب می شدند که بیان شد و برخی عوامل هستند که تخریب کننده به طور غیر مستقیم عفاف فرد و جامعه را تحدید می کنند که به برخی از مهمترین آنها پرداخته ایم از جمله: کسب حرام–طلاق-طلاق عاطفی-فمینیسم و زن محوری-پرخوری و غذای محرک جنسی-عدم توجه به جزئیات تربیت جنسی فرزندان -عدم رعایت قوانین طلاق که در اسلام گفته شده (بویژه طلاق رجعی)-سهولت دسترسی به گناه- اعتیاد- عدم جواز اجتماعی ازدواج مجدد و موقت–بیکاری
۵)نمایشگر ها و شاخصهای غفاف در فرد و جامعه بسیار هستند و ما در این دری به برخی از آنها اشاره کردیم که عبارتند از:
حجاب (پوشش عفیفانه)-مدیریت نگاه:-التزام بمنزل بانوان (پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ)-عفت در کلام با نامحرم -معماری عفیفانه-مدیریت خلوت:-ازدواج بهنگام:-امر به معروفهای عفیفانه:-شیوع واسطه گری در امر ازدواج-جواز ازدواج مجدد و موقت در جامعه- غیرت ورزی مردان-پرهیز از گوش کردن به صدای و موسیقی حرام-تقید به کسب مال حلال و پرهیز از غذای حرام و مست کننده-پرهیز از رسانه اغوا کننده و بیگانه-پرهیز از حضور در مکان خلوت و یا به صورت مختلط با نامحرم
آزمون پایانی:
۱) احساس شخصیت و کرامت نفس جزء کدام یک از موضوعات و مسایل حجاب است
الف) تقویت کننده
ب) تخریب کننده
ج)نمایشگر و تقویت کننده
د) تقویت کننده ونمایشگر
۲)چگونه ازدواجی می تواند عفاف ساز باشد؟
الف)ازدواج دائم
ب) ازدواج دیر هنگام
ج) ازدواج به هنگام
د) هیچکدام
۳)نگاه با شهوت جزء کدام یک از موارد زیر است؟
الف) تقویت کننده های عفاف
ب) تخریب کننده های مستقیم عفاف
ج) تخریب کننده های غیر مستقیم عفاف
د)نمایشگر عفاف
۴)التزام به منزل بانوان یعنی چه؟
الف) بانوان همیشه د رخانه بمانند
ب)نباید بانوان در خانه بمانند و مانند مردان باید در اجتماع باشند
ج) یعنی اگر بیرون خانه رفتند پرهیز از ارتباط مستقیم غیر ضروری و پرهیز از اختلاط با نامحرمّ داشته باشند
د) هیچکدام
۵)کدام یک از موارد زیر جزء نمایشگر های عفاف نیستند
الف)ازدواج دائم
ب)تطهیر قوه خیال
ج) پوشش
د) مورد الف و ب
آزمون تشریحی:
۱) منظور از تقویت کننده های عفاف چیست و چند نمونه رابیان کنید
۲)برخی از عواملی که مستقیما سبب تخریب عفاف می شوند را نام برده و یک را به اختصار توضیح دهید
۳)چه عواملی به طور غیر مستقیم می تواند بر عفاف تاثیر بگذارد ،
۴)جامعه و افراد آن باید چه شاخصه هایی داشته باشند تا به آنها عفیف گفته شود
- [۱]– کتاب العین، ج۱، ص۹۲٫
[۲] -سوره علق، آیه ۱۴
[۳] -سوره اعراف، آیه ۲۰۱
[۴] -سوره ق، آیه ۱۶
[۵] – نقال الله تبارک و تعالی: عبدي انّك إذا استحيت مني، أنسيت النّاس عيوبك و بقاع الأرض ذنوبك و محوت من الكتاب زلّاتك و لا أناقشك بالحساب يوم القيامة
[۶] بحار الأنوار(ط-بیروت) ج۶، ص۱۳۳، ح۳۲ – شبیه این حدیث در مصباح الشریعه ص۱۷۱
- [۷]– الكافي (ط – الإسلامية)، ج۸، ص۴۶٫
[۸]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۱۲، ص۲۷۰٫
[۱۰] -عن على عليه السلام قال: هبط يا جبرئيل على آدم عليه السلام فقال: يا آدم انى أمرت ان أخيرك واحدة من ثلاث فاخترها و دع اثنتين، فقال له آدم: يا جبرئيل و ما الثلاث؟ فقال: العقل و الحياء و الدين فقال: آدم عليه السلام:
انى قد اخترت العقل، فقال جبرئيل للحياء و الدين: انصرفا و دعاه، فقالا: يا جبرئيل انّا أمرنا ان نكون مع العقل حيث كان، قال: فشأنكما و عرج کافي ج۱ ص۱۰
[۱۱]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۵، ص: ۱۳٫
[۱۲]– تحف العقول، النص، ص: ۴۸۳٫
[۱۳]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۶۸، ص: ۳۲۸٫
[۱۴] ۱٫ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیة، ج ۱۰۴، ص ۴۱، ح ۵۲؛ منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، قم دارالحدیث، ۱۳۸۲، ج ۱، ص ۵۰۴
[۱۵] میزان الحکمه، همان، ص ۵۰۴
[۱۶]– نهج البلاغه (للصبحي صالح)، ص۴۷۷، حکمت۴۶٫
[۱۷]– عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص۶۶٫
[۱۸]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۹، ص۱۹۸٫
[۱۹]– عنکبوت: ۴۵٫
[۲۰]– بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج۷۹، ص۱۹۸٫
[۲۳] ـ الخصال صدوق، ج۱، ص۱۶۰٫
[۲۴] ۳۳نور
[۲۵] آیه ۲ سوره نور
[۲۶] – اصول کافی ج۲ ص۵۷۳
[۲۷] – ارشاد شیخ مفید ج۱ ص۲۹۹
[۲۸] – body language
[۲۹][۲۹] غررالحکم/۴۶۴۸
[۳۰] میزانالحکمه ج۴، ص۲۸۰۴
[۳۱] ۳۲نور
[۳۲] تهذیب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵
[۳۳] کافی ج۵/۳۳۱
[۳۴] صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۸۹؛ علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۷۸
[۳۵] نساء ۳
[۳۶] شيخ حرّ عاملي، وسائلالشيعه، قم، موسسة آلالبيت لاحياء التراث، ۱۴۰۹ق، ج ۲۰، ص۶۴
[۳۷] (وسایل الشیعه، ج۲۰، ص ۱۴).
[۳۸] غررالحکم/۳۵۶۴
[۳۹] قرب الاسناد ص۱۳
[۴۰]– روضة المتقين، ج ۹،ص ۴۳۴٫
[۴۱]– غرر الحكم و درر الكلم، ص: ۶۶۳٫
[۴۲] ۳۰سوره نور
[۴۳] جامعالأخبار(شعیری)،ص۱۵۴)
[۴۴] مستدرک ج۱۳ ص۲۲۲
[۴۵] مرآة العقول ج۲۲ ص۳۰۶
[۴۶] بحار ج۶۸ باب۷۸ ح۱۷
[۴۷] ابنابیالحدید ج۲۰ ص۲۷۲
[۴۸] ۷ سوره مؤمنون
[۴۹] ميزان الحكمة، ح ۱۸۷۴۹)
[۵۰] ميزان الحكمة ، ح ۱۸۷۴۸
[۵۱] ميزان الحكمة ، ح ۱۸۷۵۱
[۵۳] وسائل الشیعه کتاب نکاح باب ۲۷ ج ۱۴ ص ۲۶۶:
خضوع در كلام بهمعناى اين است كه در برابر مردان، آهنگ سخن گفتن را نازك و لطيف كنند، تا دل او را دچار ريبه، و خيالهاى شيطانى نموده، شهوتش را بر انگيزانند، و در نتيجه آن مردى كه در دل بيمار است به طمع بيفتد، و منظور از بيمارى دل، نداشتن نيروى ايمان است، آن نيرويى كه آدمى را از ميل به سوى شهوات باز مىدارد.(المیزان، جلد۱۶، ذیل آیه۳۲ احزاب)
[۵۴] عِقاب الاعمال: ص ۶۵۲٫٫» ۴«من فاكه امراة لا یملك ها حبس به كل كلمة كلمها فی الدنیا الف عام فی النّار، و المراة اذ طاوعت الرجل فالنزمها او قبل ها او باشرها خراما او فاكهها واصاب منها فاحشة فعلیها من الوزر ما علی الرّجل فان غلبها علی نفسها كان علی الرّجل وزره ووزرها
[۵۵] – مستدرك الوسائل، ج۱۴، ص۲۷۲، ب۸۳، ح۱٫
[۵۶] آیه ۳۱ سوره نور
[۵۷] نور:۶۰
[۵۸] احزاب: ۳۳
[۵۹] بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۱۹۲
[۶۰] کنز العمّال ، ج ۵ ، ص ۳۲۷ .
[۶۱] مستدرک الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۵ ؛ مسند ابن حنبل ، ج ۳ ، ص ۴۴
[۶۲] مستدرک الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۵ .
[۶۳] کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۷، ج ۵، ص ۵۳۸٫
[۶۴] میزان الحکمه، ج ۱۳، ص۱۲، ح۶٫
[۶۵] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۲۴۶، ح۳۴۹۵
[۶۶] محمد بن على بن بابویه قمى: علل الشرائع، ج۲، ص۶۰۲
[۶۷] وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۰۹، ج ۲۰، ص ۱۶۱٫
[۶۸] کافی . کلینی، باب حق الزوجه علي المراة، ج۲٫
[۶۹] مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقه، ج ۱، ص ۲۹
[۷۰] من لا یحضره الفقیه ج۳ ص۴۶۷
[۷۱] شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۸۳،
[۷۲] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴،
[۷۳] مرات النساء ص ۱۱۷
[۷۴] عاملی، حرّ، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۹۶
[۷۵] ۵ سوره مائده
[۷۶] بقره (۲)، آیه ۱۹۵
[۷۷] سوره مائده آیه ۹۰
[۷۸] وسائل الشيعه، ج ۱۷، ص ۲۴۴ // محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۵۰۱، باب الخمر، چاپخانه دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
[۷۹] سید هاشم رسولى محلاتى، کیفر گناه، ص ۷۸٫
[۸۰] بحار الانوار، ج ۷۶، باب ۹۹، الغناء
[۸۱] تفسیر روح المعانی، ج ۲۱، ص ۶؛ تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۲۵ و ۲۶٫
[۸۲] لقمان، ۶
[۸۳] وسائل الشیعه، ج ۱۲، باب ۹۹ ـ ابواب ما یکتسب به
[۸۴] آیه ۲ سوره نور
[۸۶] (۱۲۸۱۲۸) مصباح الشریعة ص۷۷)
[۸۷] وسایل الشیعه ۲۱، ص ۴۶۱
[۸۹] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۰۰، ص ۹.
[۹۰] الکافی (ط – دارالحدیث)، ج۹، ص ۵۴۲.
[۹۱] جامع الأخبار(للشعیری)، ص ۱۳۹/بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۰۰، ص ۱۰/جامع أحادیث الشیعة ج۲۲، ص ۲۸۸.
] وسائل الشیعه، ج ۱۲، باب ۹۹ ـ ابواب ما یکتسب به
[۸۴] آیه ۲ سوره نور
[۸۶] (۱۲۸۱۲۸) مصباح الشریعة ص۷۷)
[۸۷] وسایل الشیعه ۲۱، ص ۴۶۱
[۸۹] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۰۰، ص ۹.
[۹۰] الکافی (ط – دارالحدیث)، ج۹، ص ۵۴۲.
[۹۱] جامع الأخبار(للشعیری)، ص ۱۳۹/بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۰۰، ص ۱۰/جامع أحادیث الشیعة ج۲۲، ص ۲۸۸.