درس دهم: مدیریت خلوت ،عفت در معاشرت و معماری عفیفانه.
قسمت دوم: نمونه هایی ا زعفت در خلوات..
قسمت سوم: عفت در معاشرت با نامحرم
اهداف آموزشی:
۱)منظور از عفت در خلوت
۲)معرفی برخی از پیروزمندان عفت در خلوت
۳)روایات عفت ورزی در معاشرت
۴)بررسی مسئله حساسیت یا عدم حساسیت تفکیک و جداسازی
۵)اهمیت ونقش معماری در عفت
مقدمه:
گاهي تنها بودن در يك محيطِ خاص، مثل تنها بودن در اطاقی خاص، يا حمام، يا ماشين، يا پاي كامپيوتر و ماهواره و اينترنت و… نيز ممكن است براي برخي تحريككننده باشد كه بايد بيدرنگ آنجا را ترك كند و يا خود را به كارهاي مفيد مشغول سازد و در صورت امكان از تنهايي بپرهيزد. چرا كه بهفرمودة امام باقر:
إنَّ الشّيطانَ أَشَدُّ ما يَهمُّ بِالانسانِ حينَ يكون وَحدَهُ خالِياً … .[۱]
شديدترين اهتمام شيطان به انسان، هنگامي است كه تنها و در خلوت است.
آري اين نشان ميدهد كه طمع شيطان براي فريب انسان در چنين موقعيتي فراوان است.
ناگفته نماند رختخواب هم كه در واقع يكي از خلوتگاههاي انسان است ممكن است براي برخي از افرادِ بیهمسر تحريكزا باشد.
یکی از محرک های محیطی ، خلوت و تنها بودن با نامحرم است.
نقش و اهمیت خلوت با نامحرم درتحریک جنسی از دید دین پنهان نبوده و برای سلامت جسمی و روانی افراد ، دستوراتی ارائه فرموده است .
در مرحله اول ضروری به نظر می رسد که شخص خود را در چنین شرائطی قرار ندهد که مطمئنا از آسیبهای آن در امان نخواهد بود و اگر هم به هر دلیلی در چنین شرائطی قرار گرفت ، راه کارهایی برای مدیریت شرائط باید اتخاذ شود . ازجمله آنها این است که به هر روشی که می تواند محل را ترک کند و یا به سرعت تغییر موضع بدهد.
در ادامه بحث به نمونه هایی از عفت ورزی افراد در خلوت با نا محرم پرداخته و به دستاوردهای اخلاقی چنین رفتار پسندیده ای اشاره می شود.
مطلب دیگری که در این درس به آن پرداخته می شود، عفت در هنگام معاشرت با نامحرم است که در ادامه نیز به روایاتی که به حکمت دستورات دینی در رابطه با خلوت یا معاشرت با نا محرم پرداخته است اشاره می کنیم.
در پایان نیز به نقش مهم و اساسی و مغفول ، معماری در عفاف گرایی جامعه ، مطالبی را مطرح کرده و در نهایت به جایگاه فرهنگ دینی ، با نوع معماری اشاراتی می شود.
قسمت اول: عفت در خلوت
از جمله محرّكهايي كه شهوت جنسي را برميانگيزد و آدمی را تحريك ميكند محركهاي محيطي هستند[۲] كه يكي از آنها خلوت و تنهايي با نامحرم است. و مراد از «عفت در خلوت» يعني پرهيز از خلوت با نامحرم و تنها شدن با اوست.
در روايات اسلامي بهشدت از آن نهي شده است. چنانكه رسولخدا ميفرمايد:
لا يَخلُوَنَّ رَجُلٌ بِإمْرَأةٍ إلّا كانَ ثالِثَهُما الشَّيطانُ.[۳]
بهراستي هيچ مردي با زني تنها نميشود مگر اينكه سومين آنها شيطان است.
و در بياني ديگر ميفرمايد:
إيّاكَ وَ الْخَلْوَةُ بالنِسّاءِ وَ الّذي نَفسي بِيَدهِ ما خَلا رَجُلٌ بِإمرَأةٍ إلّا دَخَلَ الشَّيطانُ بَينهما… .[۴]
از خلوتكردن با زنان بپرهيزيد، قسم بهآن خدايي كه جانم در دست اوست، مردي با زني تنها نميشود مگر اينكه ميان آنها، شيطان وارد ميشود.
و در بیانی دیگر فرموده:
لاتَدخُلُوا عَلَی المَغِیباتِ فَإنَّ الشَّیطانَ یَجرِی مِن اَحَدِکُم مَجرَی الدَّمِ.[۵]
بر زنانی که شوهران آنان[در نزدشان] نیستند وارد نشوید؛ چرا که شیطان در چنین شرایطی، همانند خون در بدن انسان جریان دارد [و لامحاله اثر میگذارد].
امام صادق نیز فرمود:
فِيمَا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ الْبَيْعَةَ عَلَى النِّسَاءِ أَنْ لَا يَحْتَبِينَ وَ لَا يَقْعُدْنَ مَعَ الرِّجَالِ فِي الْخَلَاءِ.[۶]
از جمله پيمانهایي كه رسول خدا از زنان امّت خود گرفته است، اين است كه چادرهاي خود را در بين ساق پا و پشت خود جمع نكنند و بر بدن نچسبانند و با مردان نامحرم در محل خلوت ننشينند.
در حديثي ديگر آمده كه ابليس به حضرت موسي گفت:
يا موسي لاتَخْلُ بامرأةٍ لا تَحِلُّ لَكَ، فإنَّهُ لايَخْلُو رَجُلٌ بِإمْرَأةٍ لاتَحِلُّ لَهُ الاّ كُنْتُ صاحِبَهُ دُونَ اَصحابِي.[۷]
اي موسي! با زني كه به تو حلال و مَحرم نيست خلوت مكن، زيرا هيچ مردي با زنی نامحرم تنها نشود، جز اينكه من خودم همراه او شوم.
قسمت دوم: نمونه هایی ا زعفت در خلوات
عكسالعمل امام كاظم (علیه السلام)
امام كاظم آنگاه كه در زندان بسر ميبرد، هارونالرشيد، خليفة عباسي، به زنی جوان و زيباروي فرمان داد تا به نزد حضرت برود به اين گمان كه امام فريفتة او شود! آن زن وقتي داخل زندان شد شب و روز امام را در حال نماز و عبادت و ذكر و دعا ديد و در اثر فضاي معنوي و ملكوتياي كه امام در فضای زندان ايجاد كرده بود از خواب غفلت بيدار شد و به بركت توجه و عنايت امام، چشمانش به حقايق عالم ملكوت گشوده گشت، پس بيدرنگ به سجده رفت و پيوسته ذكر«قُدوسٌ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ» را تكرار ميكرد؛ مأمور زندان، او را نزد هارون برد، زن ماجرا را برايش تعريف كرد. هارون برآشفت و بر او خشمگرفت و دستور داد او را زندانيكنند. آن زن در زندان به عبادت روي آورد و همواره در همينحال بود تا اينكه جان به جانآفرين تسليم نمود.[۸]
عكسالعمل ابنسيرين
ابنسيرين آنگاه كه در دام يك زن هوسباز قرار گرفت و با تمناي او روبهرو شد، از آنجا كه نميخواست گوهر عفاف خويش را از دست بدهد و با بيعفتي، روح و باطن خود را بيالايد به دستشويي رفت و جسم و لباس خويش را به نجاست آلوده كرد و بدينگونه از چنگ آن زن بيعفت رها گشت.
عكسالعمل ميرداماد
مشهور است كه ميرداماد وقتي از روي ناچاري در خلوت يك دختر جوان قرار گرفت، گرچه آن دختر تمنّايي نداشت ليكن چون آن خلوت تحريكآميز بود، چندين بار انگشتان دست خود را بر روي شعلههاي آتش سوزاند و بدينترتيب شهوتش را فرو نشاند.
شيخجعفرمجتهدي نيز وقتي در اوان جواني در دام دختراني هوسباز قرار گرفت و با تمناهاي شيطاني آنان مواجه گشت از آنجا كه درب خانه را بسته بودند بيدرنگ از پلّهها به پشتبام رفت و از ساختمان سهطبقه به درون باغي كه در مجاورت آن خانه بوده پريد و بدينترتيب از آن مهلكه رهيد.۱
قسمت سوم: عفت در معاشرت با نامحرم
یکی ديگر از محرّكهاي محيطي كه شهوت جنسي را بر میانگيزد و آدمی را تحريك ميكند اختلاط در معاشرت و درهمآميختن با نامحرمان است و مراد ما از عفت در معاشرت، پرهیز از معاشرت به نحوه مختلط با نامحرمان میباشد.[۹]
اكنون كه دانستيم بايد از خلوت تحريكآميز نامحرمان بپرهيزيم ، شايسته است از اختلاط در معاشرت و نشست و برخاست با نامحرمان نيز خودداري كنيم. چنانكه قرآن كريم فرموده است:
…) إذا سَألْتُمُوهُنَّ مَتاعَاً فَسْئَلُوهُنَّ مِن وَراءِ حِجابٍ ذلكُمْ اَطْهَرُ لِقُلوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ…[۱۰](
هرگاه از همسران پيامبر متاعي طلب كرديد، از پشتپرده از آنان طلبكنيد (و در یک فضای فیزیکی واحد قرار نگیرید)كه اين (عفت ورزی)، براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاكيزهتر است.
همانگونه كه در جای خود اشاره شده است اين دستور به دليل حكمت آن، كه همان «پاكي دلهاي مردان و زنان» است، اختصاص به همسران پيامبر ندارد.[۱۱] بلكه شامل ديگران نيز ميشود.
افزون بر اين قرآن كريم از اينكه دختران شعيب از اختلاط و معاشرت با مردان خودداري ميكردند به عنوان يك واقعة مهم ياد كرده و آنرا مورد توجه قرار داده است:
)… وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ إمْرَاََتَيْنِ تَذُودانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لا نَسقِي حَتّي يُصدِرَ الرِّعاءُ… ([۱۲]
موسی در آنسوی چوپانان، دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیک نمیشوند) به آن دو گفت: «کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند.
ماجرا از اين قرار بود كه شعيب پير و زمينگير شده بود و قدرت و توان چوپانيكردن را نداشت و نه ثروتي كه بتواند چوپان ديگري را بكار بگيرد، به همين جهت از روي ناچاري دختران خويش را از پي گلّه ميفرستاد.[۱۳] ليكن بهفرمودة قرآن كريم آنان به هنگام آب دادنِ به گوسفندان، با مردان اختلاط نميكردند و درهم نميآميختند بلكه منتظر ميماندند تا مردان به چهارپايان خود آب بدهند و بروند، سپس آنان به گوسفندان خود آب ميدادند.[۱۴]
آري دختران شعيب با اينكه به هنگام آب دادن گوسفندان نوبتشان رعايت نميشد و حقّشان ضايع ميگشت ليكن بهخاطر حفظ عفاف و پاكدامني از وقت گرانبها و حقّ مادّي خويش ميگذشتند تا با مردان روبهرو نشوند.
گرچه قرآنكريم ظلم به آنان را تأييد نميكند[۱۵] ليكن عدم اختلاط آنانرا ميستايد. و چه بسا بهخاطر همين رعايت عفت و پاكدامني بود كه خداوند مقرّر نمود تا موسي به زندگي آنان بپيوندد و تأمين معاش آنان را بر عهده گيرد و آنان را از اين كار مردانه و دشوار معاف دارد.[۱۶] چرا كه خداي غيور، عفاف و پاكدامني را دوست ميدارد و بندگان عفيف خود را ياري ميكند.
بنابراين آنانكه براي تأمين زندگي مادي و افزايش درآمد، مرتكب اختلاط با نامحرمان ميشوند و دستورهاي عفاف و پاكدامني را رعايت نميكنند افراد سست ايماني هستند كه رازق بودن خداي متعال را باور ندارند و با فرهنگ قناعت پيشگي بيگانهاند و از راه و روش اهل تقوا بهدورند.
· عفت در اختلاط و معاشرت با نامحرم از ديدگاه روايات
بهعنوان نمونه رسول خدا در خطاب به زنی به نام حَولا فرمودند:
يَا حَوْلَاءُ لَا يَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تُدْخِلَ بَيْتَهَا مَنْ قَدْ بَلَغَ الْحُلُمَ وَ لَا تَمْلَأَ عَيْنَهَا مِنْهُ وَ لَا عَيْنَهُ مِنْهَا وَ لَا تَأْكُلَ مَعَهُ وَ لَا تَشْرَبَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَحْرَماً عَلَيْهَا وَ ذَلِكَ بِحَضْرَةِ زَوْجِهَا … فَإِنْ فَعَلَتْ فَقَدْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا وَ لَعَنَهَا وَ لَعَنَتْهَا الْمَلَائِكَةُ… .[۱۷]
ای حولا جایز نیست که زن، مردِ به بلوغ رسیده را به منزل خود راه دهد و به او نظر اندازد و آن جوان هم به او نگاه کند؛ و جایز نیست با او بر سر یک سفره غذا بخورد و بیاشامد مگر اینکه آن جوان، محرمِ او باشد و در حضور شوهرش تناول نمایند. اگر اختلاط کند خداوند بر او خشم گیرد و لعنتش کند و فرشتگان نیز او را لعن کنند.
اميرمؤمنان ميفرمايد:
أَمَا تَسْتَحيُون وَ لا تُغارُون نِساؤُكُم يَخْرُجْنَ إلَيالاَسْواقِ وَ يُزاحِمْنَ الْعَلُوجَ.[۱۸]
آيا حيا نميكنيد و غيرت نميورزيد كه زنانتان به بازارها ميروند و با افراد بيايمان و مردان درشت و ضُمخت اختلاط میکنند و گردِ هم ميآيند؟!
و در حديثي ديگر ميفرمايد:
يا أهْلَ العراق، نُبِّئْتُ أنَّ نِساءَكُمْ يُدافِعْنَ الرجالَ فِي الطَّريقِ، أَما تَسْتَحيون.[۱۹]
اي اهل عراق! با خبر شدهام كه زنان شما در راه با مردان برخورد ميكنند و يكديگر را هُل ميدهند آيا شرم و حيا نميكنيد؟!
سفارش پيامبر خدا به مردم و مسئولان
پيامبر گرامي اسلام، كه درود خدا بر او و فرزندانش باد، ميفرمايد:
باعِدُوا بَيْنَ اَنْفاسِ الرِّجالِ و النِّساءِ فَإنَّهُ إذا كانَت المُعايَنَةُ وَ الْلِّقاءُ كانَ الدّاءُ الذّي لا دَواءَ لَهُ .[۲۰]
ميان مردان و زنان فاصله و جدايي بيندازيد [ تا كمتر با يكديگر برخورد و تماس داشته باشند] زيرا هنگامي كه مردان و زنان يكديگر را ببينند و با هم برخورد و ملاقات داشته باشند، دردي پديد آيد كه دارويي براي آن يافت نشود.
و در حديثي ديگر ميفرمايد:
لأَنْ يَزْحَمَ رَجُلٌ خِنْزِيراً مُتَلَطِّخاً بِطِينٍ أَوْ حَمْأَةٍ ؛ خَيْرٌ مِنْ أَنْ يَزْحَمَ مَنْكِبِهِ مَنْكِبَ امْرَأَةٍ لا تَحِلُّ لَهُ .[۲۱]
اگر خوكي آلوده به كثافت و لجن باشد و به انسان زحمت و اذيت برساند بهتر است از آنكه شانة زن بيگانهاي با مرد نامحرم برخورد كند!
مشهور است كه پيامبر خدا دستور دادند براي مسجد دو درب جداگانه نصب كنند تا از يك درب زنان وارد مسجد شوند و از درب ديگر مردان.[۲۲] كه هم اكنون نيز يكي از دربهاي مسجد النبي(ص) به همين نامِ «بابُ النساء» ميباشد. و اين نمونه و الگويي است تا در ديگر جاها نيز رعايت شود.
جالب است بدانيم، برخي از كشورها كه زيانهاي فراوان اختلاط مرد و زن را تجربه كردهاند، در بعضي از بخشها به تفكيك و تك جنسيتي و جداسازي روي آوردهاند. چنانكه در ژاپن بعضي از اتوبوسهاي خط واحد را ويژه زنان قرار دادهاند و در متروي سِئُول كره جنوبي واگنهايي ويژه براي زنان در نظر گرفتهاند.[۲۳] همچنين در پارهاي از كشورهاي غربي، مدارس و كلاسهاي مختلط را تفكيك كرده و نتايجي مثبت در رشد تحصيلي دانشآموزان بهدست آوردهاند.[۲۴] زيرا وقتي دانشآموز، فكرش مشغول ارتباط با جنس مخالف باشد، ديگر مطالب درسي را خوب نميفهمد و همان سبب اُفتِ تحصيلياش ميشود.
آري آن پيامبري كه از طريق وحي الهي، بهتر از هر مكتب روانشناسي غربی، به ساختار رواني انسان آگاه است وظيفة همه مردم و مسئولان را آشكارا مشخص كرده است كه در همه بخشها، به تفكيك و جداسازي ميان زنان و مردان روي آورند و به عقل و علم اندك خويش بسنده نكنند و بدان فريفته نشوند.[۲۵]
بنابراین شايسته است در جامعة اسلامي به تفكيك امور بانوان و آقايان در بخشهايي كه امكان آن وجود دارد، بيشتر اهميت داده شود. مانند برخي از امور قضايي و دادگستري. و بهويژه به طرح «انطباق پزشكي با موازين اسلامي» و جداسازي مراكز درماني و بيمارستانهاي مردان و زنان.[۲۶]
اميد است پزشكان عفيف، با ايمان و غيرتمند، خود در پيگيري جدّي اين طرح، پيشگامتر از ديگران باشند چرا كه )…ذلِكَ اَزكي لَهُم… ([۲۷]، اين برايشان پاكيزهتر است و ماية رشد و بالندگيشان ميشود.
بيگمان اگر براي خشنودي پروردگار، گامي در اين جهت بردارند، از توجّهات ويژة الهي در دنيا و آخرت بهرهمند ميگردند. بهعلاوه كه اين جداسازيها ايجاد شغل ميكند و از درصد بيكاران ميكاهد و نيز سبب افزايش تخصصهاي پزشكي بانوان و شكوفايي استعدادهايشان ميشود و بر منزلت و كرامتشان ميافزايد. جامعه نيز از انحراف مصون ميماند و امنيت و آرامش رواني و استحكام خانوادهها بيشتر ميگردد.
مقام معظم رهبری (دام ظله) در دیدار با برخی از مسئولین طرح «انطباق پزشکی با موازین شرعی» سفارش کردند:
بنا را بر این بگذارید که در نظام جمهوری اسلامی، در مرحلة اول، در هر بیماری، اگر زنی خواست به پزشک زن مراجعه کند، برایش میسّر باشد. در مرحلة دوم کار را جوری کنید که اگر زنی خواست به پزشک مرد مراجعه کند، دچار مشکلات باشد. حالا نمیگوییم ممنوع باشد؛ نه، بالاخره کاری است مثل بقیة کارهای شرعی، انسانها آزادند که انجام بدهند. شما که دولت هستید، تربیت را جوری کنید که امر حلال را تسهیل کنید و امری را که حرام یا مکروه است یا در معرض حرمت و کراهت است، مشکل کنید.[۲۸]
· آیا تفکیک و جداسازی باعث حساسیت نمی شود؟
برخي ميگويند: اين تفكيكها و جداسازيها، حساسيتها را بر ميانگيزد و آدمي را حريصتر ميكند و سبب تحريك بيشتر دو جنس مخالف ميشود و ممكن است آنها را به انحرافات شديدتر بكشاند!
پاسخ نخست: آيا در كشورهاي دمكراتيك و آزاد، كه تفكيك و جداسازي وجود ندارد و اختلاط و معاشرت آزاد است و افزون بر آن مراکز فساد و فحشایِ رسمي و قانوني فراواني وجود دارد، بهراستي اين حرصها و حساسيتها و تحريكها كمتر شده و آمار تجاوزات در آنجاها كاهش يافته است؟! آيا در آن كشورها ـ با اينكه رابطه با جنس مخالف آزاد است ـ همجنسبازي كه زشتترين نوع انحرافات جنسي است كمتر شده؟! و يا اينكه بهعكس دامنة آن بهاندازهاي گسترش يافته كه در بسیاری از كشورها مجبور شدهاند همجنسبازي را قانوني كنند. و یا کودک آزاری ، سکس با اشیاء و حیوانات در میان آنها رواج فراوانی یافته است؟؟
پاسخ دوم : حرص و ولع زمانی حاصل میشود که یک چیز هوسناک را نشان دهند و آنگاه منع کنند. مثلاً طلای هوسانگیز را در پشت ویترین به نمایش میگذارند که بهطور طبیعی برخی را تحریک میکند و سبب میشود تا نقشه سرقت آن را بریزند. ولی طلایی که درون گاوصندوق است و درب آن قفل شده حرص و هوس کسی را برنمیانگیزد. در بحث مورد نظر ما هم، کسی تحریک میشود و حرص میورزد که به جداسازیها اهمیت ندهد و با نامحرمان معاشرت و نشست و برخاست داشته باشد. نه کسی که معاشرت نداشته باشد.
پاسخ سوم: خالق و آفرينندة انسان كه از ساختار رواني انسان آگاهتر از همگان است اينگونه تفكيكها و جداسازيها را ميپسندد و بيگمان رعايت اين دستورها در شرايط عادي به سود ما ميباشد و حساسيتها نيز برانگيخته نميشود و بهعكس هر چه اختلاط و معاشرت و خلوت با نامحرم بيشتر شود، شهوت بيشتر تحريك ميشود و آدمي را بيشتر در معرض خطر و انحراف قرار ميدهد.
قسمت چهارم: معماری عفیفانه[۲۹] :
بناهای تاریخی هر کشور، در حکم بخشی از شناسنامه فرهنگی آن است. رابطه متقابل فرهنگ و معماری بهعنوان یک اصل مهم پذیرفته شده است . واقعیت این است که معماری، بسیاری از رفتارهای ما را جهتدهی میکند. تا پیش از آن که بنایی ساخته شود، بنا، اسیر انسان است و پس از ساخت، انسان، اسیر بناست، زیرا تا پیش از ساخت، میتوان به بنا گفت که چگونه باشد، اما پس از ساخت، این بناست که به ما میگوید چگونه باید باشیم. پیش از ساخت، ما به آن شکل میدهیم و پس از ساخت، بنا، رفتار ما را شکل و جهت میدهد .
در طول تاریخ، حکومتها بر اساس تفکر و نیاز خود، از معماری بهعنوان ابزاری برای جهتدهی به فرهنگ استفاده میکردند.
به همین جهت، اگر در مرحله طراحی، بر اساس فرهنگ خودی و بومی نقشهای را طراحی کنیم، میان فرهنگ ما و فرهنگی که ساختمان بر ما تحمیل میکند، تناقضی پیش نخواهد آمد، اما اگر بَنا، بر اساس فرهنگ بیگانه و غیرخودی ساخته شود، میان فرهنگ فرد و فرهنگ ساختمان، تناقض پیش خواهد آمد. این تناقض، شاید در آغاز، مشکلساز باشد و رنگ و بوی ستیز دهد، اما به مرور زمان، از فرهنگ فرد، حساسیتزدایی شده، فرهنگ ساختمان چیره میگردد این تغییرات، آنقدر آرام و خزندهاند که شاید هیچ توجّهی را برنیانگیزند، اما پس از گذشت زمان، با مقایسه این دو دوره میتوان تغییرات را درک کرد. این تغییر، نخست در حوزه رفتار صورت میگیرد و سپس موجب تغییر فرهنگ میشود.
اینک از آنجا که حیاء و عفاف یکی از بارزترین شاخصههای فرهنگ اسلامی میباشد لازم است معماری اسلامی نیز با این شاخصه هماهنگی داشته باشد. چرا كه قرآن كريم سفارش نموده هرگاه خواستيد از زنان متاع و كالايي درخواست كنيد از پشت پرده مطالبه نماييد كه اين، براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاكيزهتر است.
] إذا سَألْتُمُوهُنَّ مَتاعَاً فَسْئَلُوهُنَّ مِن وَراءِ حِجابٍ ذلكُمْ اَطْهَرُ لِقُلوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ…[۳۰].(
بهراستي اگر اين آية شريفه بخواهد كاربردي و راهبردي شود، نقش آن در سازهها و معماري بدينصورت ميشود كه سازه و خانه، ميبايست بهگونهاي طرحريزي و بنا شود كه حتي الامكان اختلاط و مواجهة با نامحرمان را در پی نداشته باشد. ولی متأسفانه هم اکنون دربِ برخي از خانههاي آپارتماني مدلِ غربي بهگونهاي نصب شده كه با بازشدن دربِ خانه، تمامي فضاي داخلي در ديد ديگران قرار ميگيرد و يا در مدلهاي غربي ديگر، با كوتاه گرفتن ديوارها و يا مشبّك كردن آنها اين امكان را فراهم ميسازد تا افراد رهگذر بهراحتي تمامي فضاي خانه را ببينند.
درست است که انگیزه اولیه از ساخت منزل ستر و پوشندگی از تابش آفتاب، بارش باران و وزش باد، اما این جسم خانه حتما روح حاکمی دارد که بر اساس ان چینش اتاق و ورودی راه رو ها و فضا سازیهای داخلی و خارجی طراحی و مهندسی می شود. و پیامی که برای افراد داخل خانه و یا حتی غریبه و بیرون خانه دارد که از اخلاق صاحب خانه خبر می دهد . می تواند جزء کارکردهای خانه باشد مانند ؛ حریم سازی توسط دالان ورودی پیچ در پیچ و پنجره هایی که اکثرا به داخل حیاط خانه باز می شود و از بیرون به داخل خانه دید وجود ندارد، دیوارها عریض است تا عایق صوتی باشد، اندرونی برای اهل خانه و بیرونی و مهمان خانه مجزا برای مهمان، نشاط و شادی محیا شده در خانه وسیع و گل و درخت و حزه پر اب و ماهی زیبا و طراوت دل انگیز و جذاب که حیات و انگیزه حضور مستمر در منزل را در منزل بیشتر می کند، پنهانسازیِ قلمرو شخصی و خصوصی اهل خانه از نگاه و عدم اختلاط با نامحرمان می تواند از استانداردهای معماری عفیف به شمار برود .
امام صادق در حدیثی به پوشندگی و پنهانداری خانه، اشاره ميفرمايد:
ثَلاثَةٌ لِلمُؤمِنِ فِيهِنَّ راحَةٌ دارٌ واسِعَةٌ تُوارِي عَورَتَهُ وَ سُوءَ حالِهِ مِنَ النّاسِ… .[۳۱]
آسايش انسان در سه چيز است:[يكي از آنها] خانة وسيعي است كه ناديدنيها و ناموس او را بپوشاند و اسرار خانوادگي او را از مردم پنهان دارد.
اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم، خانه، پوششی است که قلمرو خصوصی خانواده را از قلمرو عمومی جامعه جدا میکند. همانگونه که حجاب، پوشش فرد است، خانه، پوشش خانواده است و لذا باید بهگونهای طراحی شود که حریم خانواده را از دید نامحرمان، محافظت کند.
و شاید در اینجا بتوان به این نکته جالب اشاره کرد:
یکی از ساده ترین انواع خانه در میان ما چادر است، و زنانی که قصد دارند از منزل خارج شود و قطعا با نامحرم رو برو می شوند ولی می خواهند بگویند که متعلق به بیت و خانه ای هستند و اهل بیتی دارند، با یک پوشش و لباسی به نام چادر (ساده ترین خانه) به میان مردم می آیند تا اصالت، خانواده دار بودن، سلامت نفس، تربیت صحیح و نجیبانه و عدم تبرج را با این نوع حجاب نسبتا سخت، به نمایش می گذارند.
توضيح مطلب اينكه: خانهها و سازهها در گذشته از حجابها و پوششهاي بيشتري برخوردار بودند و اگرچه براي همه مردم شامل دو بخش دروني و بيروني نبود،[۳۲] ليكن اتاقها، آشپزخانه و درب ورودي منزل بهگونهاي طرحريزي شده بود كه امكان پذيرايي از ميهمان نامحرم را بدون ارتباط با اعضاي خانواده حتي در خانههاي كوچك را فراهم ميكرد. اما امروزه حتي آمادهكردن يك فنجان چايي در آشپزخانه اُپن، يا بايد صاحبخانه از خير ميهمان بگذرد و يا اینکه حیاء را کم کنند و زن و دخترش در مقابل نا محرم قرار بگیرند.
ناگفته نماند كه برخي از خانوادههاي عفيف و باايمان بر اساس فرمايش قرآن، با نصب حفاظها و پردههاي مناسب و يا با قرار دادن قفسهها و دكورهاي مناسب، تا اندازهاي آثار منفي اينگونه خانهها را خنثي كردهاند كه جاي تقدير دارد. ليكن در سطح كلان، حلّ اين مشكل و نابساماني بايد از طريق وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداريها پيگيري و عملي شود.[۳۳] چرا كه با طراحي آشپزخانه اُپن و… عفّت جامعه ما در معرض هجوم قرار گرفته است و نصب پنجرههاي بزرگ رو به بيرون، همراه با افزايش طبقات ساختمانها، كه بر ديگر خانهها مُشرف است، همگي در جهت زدودن حجاب خانههاي ايراني ميباشد.
خلاصه آنكه اساساً آپارتمانسازي با راهروها و آسانسورهاي مشترك، دريچههاي مشرف و اختلاط پيوسته، و نیز قرار گرفتن درب توالت در حال و پذیرایی که آمد و شد افراد به آن مکان، در دید مستقیم میهمانان و … میباشد فسادزا است مگر آنكه براي همة اينها چارهانديشي شود و شکی نیست که در اینجهت میتوان کارهایی کرد.
و این درصورتي است كه در روايات اسلامي دستوراتي درباره كيفيت ساخت خانهها وجود دارد.[۳۴] بهويژه كه روح دين، به عفاف و پاكدامني و حجاب، اهميت زيادي داده است و با اختلاط و ارتباطهاي نابهنجار زن و مرد مخالف است.
البته دستآوردهاي جديد صنعتي در زمینههاي گوناگون، از جمله مسكن، كاري مفيد و ضروري است بهشرط آنكه در قالب الگوهاي فرهنگي و مصلحتهاي ديني، اجتماعي و سنتهاي حسنة جامعه ما باشد. فرهنگ غرب همچنانكه به نام آزادي و حقوق بشر، حجاب زنان را ميگيرد و آنها را بازيچه دست ناپاكان قرار ميدهد، خانهها را هم بيحجاب كرده تا بهتر بتواند فرهنگ شهواني و حيواني خود را رونق بخشد
بنابراين طبيعت و ساختار فرهنگي خانههاي ما می تواند به گونه ای باشد که محرم و نامحرم بودن را از محیط و کمتر دسترس بودن نامحرم بیابد و این تفکر بهگونهاي باشد كه براي ساكنانش، پوشش متناسب با خودش را طلب کند و بهطور ناخودآگاه و نرم توجه به محرمیت در نهاد افراد شکل بگیرد و رعایت این نکات افراد را برای رعایت حجاب در مقابل نامحرم در خارج از خانه کاملا آماده می کند اما اگر از طرفی محرمیت در معماری نباشد و سوی دیگر محيط خانهها دلگير، کوچک، تاریک ، بدون و گل و گیاه و در نهایت خسته كننده باشد چه انگیزه قدرتمندی برای جلب توجه و پیدا کردن ارزو ها در بیرون از منزل در انسان محصور در این خانه پیدا می شود؟
و اینکه زنان در خانه کاری ندارند و جاذبه ای هم خانه برای انها ندارد اینجاست که معضل پاساژگردی به یک تفریح و اسیب جدی بدل می شود .[۳۵]
چکیده:
۱)یکی از مواقعی که شیطان تمام توان خود را برای تحریک شهوت و انحراف انسان ، بسیج می کند زمان خلوت با نامحرم است.همین مسأله ، نقش و اهمیت عفت در خلوت را مشخص می کند . بنابراین یکی از محرک های محیطی که غریزه جنسی را سخت تحت تأثیر قرار میدهد و ممکن است که انسان را به کارهای ناشایست وادار کند ، تنهایی و خلوت با نامحرم است.نهی های شدید وارده در روایات نیز گویای خطرهای هولناک این خلوت است
۲)از آموزه های دینی به سادگی می توان فهمید که اگرخلوت با نامحرم اختیاری و بر نامه ریزی شده باشد امری نکوهیده می باشد اما اگر شخصی بصورت غیر اختیاری در چنین شرائطی واقع شد، درمرحله اول باید به خدا پناه برد وشرائط موجود را تغییر داد که البته در چنین شرایطی اینگونه رفتاروعکس العمل نیازمند ایمان و اراده ای قوی می باشد.والبته درتاریخ پیروزمندانی در این عرصه وجود داشته که بخاطر ترس از خدا ، این خلوت را ترک کرده وعنایاتی بزرگ به آنها ارزانی شده است. داستان ابن سیرین،میرداماد و رجبعلی خیاط گویای همین واقعیت استت
۳)از جمله محرک های محیطی که شهوت جنسی را بر می انگیزد ،اختلات و معاشرت با نا محرم است. شکی نیست که همنشینی و معاشرت با نا محرم به هر گونه ای هم که باشد تأثیر خود را درهر دو طرف خواهد گذاشت که با ملاحطاتی می توان تأثیر منفی آن را تا حدودی مدیریت کرد. در قرآن کریم نیز به همین مطلب توجه شده است و در دستوری که به زنا ن پیامبر در موقع مواجهه با نامحرم میدهد تاکید دارد که نهایت حیا رعایت شود و یکی از حکمت های آن را سالم و پاک ماندن دلهای مردان و زنان بر میشمرد
۴)یکی از پرسشهایی که برخی به آن توجه کرده وحساسیت نشان داده اند این است که آیا تفکیک و جداسازی و عدم اختلات نامحرمان سبب حساسیت و تحریک بیشتر نخواهد شد ؟
با اندک تأملی می توان با پاسخهای متقن ، این گروه را قانع و مجاب کرد. از جمله اینکه باید پرسید که به نظر شما آمار فحشا و تجاوز در کشورهای مثلا آزاد که مراکز رسمی فحشا نیز دارند چه پیامی می تواند داشته باشد .آیا حرص و حساسیت ها درآنجا کمتر شده است آیا همجنس بازی که یکی از زشترین وکثیف ترین انحراف جنسی می باشد کمتر شده است ؟آیا همین کشورها به فواید مدارس تفکیک شده پی نبرده و درصدد ترویج و گسترش اینگونه مدارس نیستند؟
از طرفی هم حرص و ولع زمانی است که چیز هوسناک و تحریک کننده درمعرض دید باشد .البته نباید از محکمترین دلیل در این مورد غافل بود و آن اینکه خالق حکیم که از ساختار روانی و جسمی انسان آگاه است ، چنین دستوراتی را داده است که قطعا در راستای سلامت زندگی دنیوی و اخروی بشر می باشد
۵)متاسفانه از نقش مهم وتاثیر گذار معماری در عفت ورزی افراد و جامعه غافل شده ایم .اگردر معماری و طراحی ساختمانها و خانه ها ، فرهنگ و اعتقادات خود را لحاظ کنیم، بدون شک گامی مهم درعفیف شدن شخص و جامعه بر داشته ایم . البته اغلب ساختمانها متناسب با فرهنگ غربی بر ما تحمیل شده است که سبب شده میان فرهنگ و عقاید ما و فرهنگ ساختمانهای ساخته شده تناقض ایجاد شود و بسیاری از مشکلات آپارتمان نشینی از همین نشأت میگیرد .واین در حالی است که در معماری اسلامی ، حیا و عفاف در طراحی ساختمانها مورد توجه می باشد.
آزمون پایانی :
۱)منظور از عفت در خلوت چیست ؟
الف)در زمانی که کسی کنا رانسان نیست باید عفت داشت
ب)پرهیز از خلوت بانامحرم و تنها شدن با نامحرم
ج)در خلوت و تنهایی عفت لازم نیست
د)در خلوت و تنهایی عفت لازم است
۲)ایا تفکیک جنیستی و جداسازی در جامعه باعت حساسیت و تحریک بیشتر نمی شود ؟
الف) این کار باعث حرص و طمع بیشتر میشود
ب)باید هرگونه از روابط در جامعه آزاد باشد تا مردم خودشان انتخاب کنند
ج)تحریک و حساسیت افراد بستگی به خود شان دارد و محیط تاثیری در آن ندارد
د)علاوه بر اینکه جداسازی باعث تحریک نمی شود بلکه عاملی مهم در سلامت فرد و جامعه می باشد و آمار فحشای کشورهای غربی شاهدی بر این مطلب است
۳)کدام عبارت با روایت سازگار است
الف) اگر زن و مرد ی با هم تنها شوند احتمال دارد که شیطان در آنجا نیز حضور داشته باشد
ب)اگر زن ومردی با هم تنها شوند قطعا نفر سوم آنها شیطان خواهد بود
ج)اگر زن و مردی با هم تنها شوند قطعا شیطان در آنجا حضور نخوهد داشت
د)اگر دو نفر با هم تنها شوند قطعا نفر سوم آنها شیطان خواهد بود
۴) کدام گزینه در مورد رابطه معماری با عفاف گرایی صحیح نمی باشد؟
الف) رابطه متقابل فرهنگ و معمار ی به عنوان یک اصل مهم پذیرفته شده است
ب)معماری و طراحی ساختمان م یتواند در عفیف بودن فرد و جامعه بسیار مهم و موثر باشد
ج) نباید میان فرهنگ و عقاید افراد جامعه با با معمار ی، تضادی وجود داشته باشد
د)نوع معماری هیچ رایطه ای با عفیف شدن افراد ندارد
آزمون تشریحی:
۱)اثرات دوستی با نامحرمان در قبل از ازدواج ، بر زندگی بعد از ازدواج چیست ؟ توضیح دهید
۲)زیانهای دوستی و رابطه با نامحرم که منجر به ازدواج نمی شود را نام ببرید ویکی را به دلخواه توضیح دهید
۳)سه مورد از آسیب های دوستی و رابطه با نامحرم که منجر به ازدواج با همان شخص می شود را با توضیحی کوتاه بیان کنید
۴)چه عواملی سبب می شود که شخصی به نامحرمی علاقه مند شود وبا او رابطه دوستی برقرار کند؟
برای مطالعه بیشتر:
۱-بهشت جوانان (انچه باید یک زن ومرد بدانند) مولف: اسدالله محمدی نیا/ نشر: قم .مرکز پخش کتابهای نسل جوان انتشارات سبط اکبر
۲-درسنامه عفاف –تهیه و تنظیم:کانون فرهنگی و تبلیغی امین-مشهد – انتشارات رستگار
۳- مقاله: روابط زن و مرد از دیدگاه اسلام، ترویج، تعطیل، تعدیل؟ عباس نیکزاد.
۴- احکام پزشکان و بیماران، نویسنده: لنکرانی، محمد فاضل موحدی
[۱] ـ كافي، ج۶، ص۵۳۳٫
[۲] ـ محركهاي محيطي عبارتند از: ۱ـ خلوت و تنهايي با نامحرم ۲ـ اختلاط و معاشرت و در همآميختن با نامحرمان ۳ـ برخي از سازهها و ساختمانهاي اُپن و مدل غربي كه بستر تحريكات را فراهم ميكند. ۴ـ گاهي تنها بودن در يك محيط خاص، مثل تنها بودن در اطاقی خاص، حمام، ماشين، و… كه بايستي با تغيير شرايط، از تحريكات غريزه جنسي پيشگيري نمود.
[۳] ـ ميزان الحكمه، ح۱۸۶۶۳٫( مشابه همین روایت از امام صادق ع نیز وارد شده است/ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۵۲٫)
[۴] – بهشت جوانان، ص۴۶۹، به نقل از مرآتالنساء، ص۱۱۷٫
[۵] ـ مسند احمد، ج۳، ص۳۰۹٫ کنزل العمال، ج۵، ص۴۶۶٫
[۶] ـ وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۸۵٫
[۷] – ميزانالحكمه، ح۹۴۲۰٫
[۸] – ر.ك: بحارالانوار، ج۴۸، ص۲۳۸٫
۱- كيمياي معرفت، ص۲۷۷، كريم فيضي، وحيد مجتهدي، انتشارات تهذيب، چاپ اول، ۱۳۸۲٫
[۹] ـ همانگونه که در مبحث کلیات و تبیین کلیدواژه عفاف بیان شد عفاف به معنای پرهیز میباشد و بنابراین عفت در اختلاط یعنی پرهیز از اختلاط و معاشرت با نامحرمان.
[۱۰] – احزاب (۳۳)آيه۵۳٫
[۱۱] – تفسير راهنما، ج۱۴، ص۵۴۳، برداشت۳۱ و تفسير نور، ج۹، ص۳۹۰٫
[۱۲] – قصص (۲۸) آيه۲۳٫
[۱۳] – تفسير كشفالاسرار، ج۷، ص۲۹۳٫
[۱۴] – تفسير راهنما، ج۱۳، ص۴۷۲، برداشتهاي ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ و ۱۵٫
[۱۵] – تفسير نمونه، ج۱۶، ص ۵۶٫
[۱۶] – ر.ک: تفسير راهنما، ج۱۳، ص ۴۷۸، برداشت ۱۱٫
[۱۷] . مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۴۴٫
[۱۸] – وسائل الشيعه، ج۲۰، ب ۱۳۲، ح۲٫
[۱۹] – وسائل الشيعه، ج۲۰، ص۲۳۵، ح۱٫
[۲۰] . بهشت جوانان، ص۴۶۸٫ به نقل از مرات النساء، ص ۱۴۰٫
[۲۱] . همان، ص ۴۶۹، از مرآت النساء، ص ۱۱۷٫
[۲۲] ـ سنن ابي داود، ج۱، ص۱۰۹٫
[۲۳] ـ روزنامه قدس، ۱۴/۸/۸۶، ص۹، ش۵۶۹۹٫
[۲۴] ـ مجله حوراء – بهمن ۱۳۸۵ – شماره ۲۲ در بخشی از مقالة «رویکرد دوباره به فضاهای تک جنسیتی در حوزه آموزش» نوشته است: «پس از ایجاد اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا در سال ۱۹۹۱، بیش از ۳۵ مدرسه تک جنسیتی جدید در ایالات متحده تأسیس شده است. ثبت نام در مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا پس از ایجاد آن در سال ۱۹۹۱، ۲۳درصد افزایش پیدا کرده است. در ایالات متحده بیش از ۴۴۰۰۰ نفر از دختران در مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا تحصیل می نمایند. اکنون ۱۲ مدرسه عمومی تک جنسیتی (کاملاً دخترانه و کاملاً پسرانه) در ایالات متحده وجود دارند که پنج مدرسه از اعضای اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا هستند؛ آکادمی رهبری جفرسون (لانگ بیچ، کالیفرنیا)، دبیرستان دخترانه فیلادلفیا، دبیرستان وسترن (بالتیمور)، مدرسه رهبری زنان جوان (نیویورک سیتی)، مدرسه چارتر رهبری زنان جوان (شیکاگو). به نظر میرسد سند سال ۲۰۰۰ با عنوان « نباید هیچ کودکی از آموزش محروم بماند»، بارقه آنچه برخی «انفجار» مدارس عمومی جدید تک جنسیتی در ایالات متحده مینامند، را ایجاد نمود. ما هر روزه در کلاسهای درس مدارس عضو اتحادیه ملی مدارس دخترانه آمریکا (اعم از خصوصی و عمومی) شاهد آن هستیم که محیطهای یادگیری تک جنسیتی تا چه حد میتوانند مفید باشند. بنابراین جای شگفتی نیست که هر روز بر علاقهمندی به این گزینه آموزشی افزوده میشود».
[۲۵] – همانگونه كه اشاره شد مسئلة جداسازي ميان زنان و مردان، از صريح آيه شريفه ۵۳ احزاب ( آيه حجاب ) قابل برداشت مي باشد: « إذا سألتموهنّ متاعاً فسئلوهنّ مِن وراء حجاب ٍذلكم أطهرُ لقلوبكم وقلوبهنَّ … » هرگاه از آنان(زنان پيامبر) متاعي درخواست كرديد، از پشت پرده در خواست كنيدكه اين براي قلبهاي شما و قلبهاي آنان پاكيزهتر است.
بنابراين جداسازي ميان مردان و زنان تا آنجا كه منجر به حرج و فلج نشده و امور مهم واگذاشته نشود مورد پسند دين، و سفارش قرآن کریم است.
[۲۶] ـ ناگفته نماند كه در نخستين بند از وظايف وزارت بهداشت و درمان، در گسترش فرهنگ عفاف ـ مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي ـ چنين آمده است: ۱ـ اجراي كامل قانون انطباق امور پزشكي با موازين شرع مقدس اسلام … .
[۲۷]– نور (۲۴)، آيه۳۰٫
[۲۸] . کیهان ۱۶/۸/ ۷۴٫
[۲۹]ـ برگرفته از پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۲۶۹٫
[۳۰] – احزاب (۳۳)آيه۵۳٫ هرگاه از همسران پيامبر متاعي طلب كرديد، از پشتپرده از آنان طلبكنيد كه اين، براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاكيزهتر است.
[۳۱] ـ الخصال صدوق، ج۱، ص۱۶۰٫
[۳۲]– قسمت بيروني براي آمد و شد ميهمانها و غريبهها فراهم ميگشت و قسمت دروني، سراي آسايش اهل خانه و محرمها بود. جالب است بدانيم كه درگذشته بر در خانهها دو كوبه(زنگ) متمايز قرار داشت؛ يكي ازكوبهها ويژه مردان و ديگري مخصوص زنان بود. هر كوبه صداي خاصي داشت كه با آن مرد بودن يا زن بودن كوبندة در مشخص ميگشت و اهل خانه ميفهميدند زن، پشت در است يا مرد. و بر همين اساس، يا مرد براي گشودن در ميرفت يا زن. « برگرفته از حديث زندگي، ش۶، ص۱۳٫»
[۳۳] ـ خوشبختانه اين مهم در وظايف مسكن و شهرسازي و شهرداريها (در راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي) ديده شده است ليكن غيرت و همتي ميطلبد كه آنها را پيگيري و اجرایی كند. در بند ۳ از وظايف مسكن و شهرسازي آمده است: «رعايت موازين شرعي به لحاظ عدم ديد داشتن ورودي خانهها. درب ورودي خانههاي آپارتماني به گونهاي طراحي گردد كه به هنگام باز شدن محوطه داخلي (اتاق نشيمن و هال) در معرض ديد نباشد». و در بند ۱۰ از وظايف شهرداريها نيز آمده است: «رعايت موازين شرعي در ساختن اماكن مسكوني از نظر در معرض ديد نبودنِ وروديِ خانهها و ديده نشدنِ داخلِ خانهها به هنگام باز شدن». خوشبختانه همين دو وظيفه سبب شده تا ستاد ويژة ترويج فرهنگ عفافِ استانداري خراسان رضوي ـ در طرح كوتاه مدت پاييز ۹۰ ـ اداره كل مسكن و شهرسازي را موظف نمايد تا يك دورة آموزش مباحث مربوط به عفاف و از جمله ويژگيهاي معماري اسلامي را، براي مهندسين ناظر مسكن و شهرسازي برگزار نمايد.
[۳۴] . بهعنوان نمونه، ر.ك: چهل حديث مسكن، محمود احمديان هريسي،سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۷۳٫ و وسائل الشيعه، ج ۵٫ و مستدرك الوسائل، ج۳، ابواب احكام المساكن.
[۳۵] ـ از باب نمونه بايستي معماري درون خانهها همانند معماري ايراني قبل از دوران غربزدگی، بهگونهاي طرحريزي و بنا شود و بهاندازهاي جذّاب و دلكش باشد تا زنان از ماندن در خانه احساس راحتي كنند و جز در مواقع ضروری از خانه بيرون نيايند و به خيابانگردي و پرسهزدن در كوچه و بازار نپردازند و دچار انحراف نشوند. اينكه قرآن كريم خطاب به زنان ميفرمايد: در خانههايتان بمانيد) وَقَرْنَ في بُيوتِكُنَّ…( لازمه در خانه ماندن و کمتر بیرون رفتن، همان معماری جذاب و روحافزاست. و اینکه میبینیم غرب در سبک زندگی خود موفق شده زنان را بهراحتی از خانهها بیرون بکشد یک عاملش همان خانههای آپارتمانی قوطی کبریتی است که زن را خیلی زود خسته و دلزده میکند و به محیط کوچه و بازار و پارک و استخر و لب دریا میکشاند و به پیآمدهای ناگوار میانجامد.